رقابت شدید، تکامل سریع فناوری اطلاعات، بلاتکلیفی اقتصادی و تمایلات متغیر بی وقفه مشتریان، عصری جدید برای جهان تجاری معاصر پدید آورده که در آن منشأ اصلی رقابت طلبی در توانایی شرکت جهت تغییر به یک ساماندهی فراگیری ریشه دارد. این ادعا حتی برای شرکت های تبلیغاتی، نمونه های معمول از شرکت های دانش بنیان (KIFs)، که برای آنها ایده ها و دانش منابع تولید کلیدی را تشکیل می دهند، بحرانی تر است. به دلیل افت شدید سود دهی موسسات یونان در 7 سال اخیر، این شرکت ها موظف هستند عملکرد فردی و سازمانی را با ترویج کار دانش بنیان بالا برده و تا حد زیادی روی پیشرفت آموزشی دائمی نیروی کاری تمرکز کنند.
در این مقاله، الگوی سازماندهی یادگیرنده در ارتباط با دو نتیجه اصلی کار یعنی رضایت شغلی و عملکرد شغلی مورد بررسی قرار می گیرد. یک تحقیق پرسشنامه ای بر اساس یک نمونه 251 نفره از اعضای پرسنل کاری که توسط 49 آژانس تبلیغاتی استخدام شده اند، انجام شده است. یافته ها به این نتیجه رسیده اند که اداره مبتنی بر یادگیری یک عامل پیش بینی کننده حیاتی برای رضایت شغلی کارمند و عملکرد فردی است، در حالی که ثابت شده است رضایت شغلی یک واسطه رابطه بین سازمان یادگیرنده و عملکرد شغلی است. نتیجه گیری هایی صورت گرفته و برداشت های عملی پیشنهاد شده است.