در این پژوهش تاثیر روش آموزش راهبردهای حل مسأله بر پیشرفت تحصیلی ریاضیات و نگرش نسبت به ریاضی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از: دانشآموزان پسر سال دوم راهنمایی مدارس شهرستان طارم در سال تحصیلی 82-81 که نمره ریاضی آنها در نیم سال اول کمتر از 12 بود. آزمودنیهای این پژوهش به صورت تصادفی انتخاب شدند. به این ترتیب که از روی فهرست مدارس راهنمایی این شهرستان یک مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شد. از آنجا که این مدرسه فقط دارای دو کلاس راهنمایی بود، دانشآموزان این دو کلاس که نمره ریاضی نیمسال اول آن کمتر از 12 بود انتخاب و پیشآزمون مقیاس نگرش سنج نسبت به ریاضی بر روی آنها اجرا گردید. در این میان 30 نفر به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب شدند. سپس آموزش روش راهبردهای حل مسأله بر روی گروه آزمایشی به اجرا درآمد (به مدت 7 جلسه) و در پایان یک آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی و نیز پس آزمون مقیاس نگرش نسبت به ریاضی بر روی دو گروه اجرا گردید.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که این روش پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی را در قیاس با گروه گواه افزایش داد همچنین نگرش گروه آزمایش را هم نسبت به ریاضیات بهبود بخشید.
مقدمه
یک کشف بزرگ سبب حل شدن یک مسأله بزرگ میشود، ولی در حل هر مسئله حبهای از اکتشاف وجود دارد. مسئله شخص ممکن است چندان پیچیده نباشد، ولی اگر کنجکاوی وی را برانگیزد و ملکههای اختراع و اکتشاف را در فرد به کار وادارد، و اگر آن را با وسایل و تدابیر خود حل کند ممکن است از تنش و شادمانی حاصل از پیروزی در اکتشاف شاد شود، چنین حال و تجربهای در سالهای تجربهپذیری میتواند شوق و ذوقی برای کار عقلی و فکری پدید آورد و آثار خود را بر ذهن و روان و خصلت شخص در تمام عمر باقی گذارد (پولیا[1]، 1944، ترجمه آرام، 1377).
بنابراین، معلم ریاضیات فرصت بزرگی در برابر خویش دارد. اگر وقت اختصاصی خود را به تمرین دادن شاگردان در عملیات پیش پا افتاده بگذراند، علاقه و دلبستگی آنان را میکشد و مانع رشد و تعامل عقلی آنان میشود و باید گفت فرصتی را که در اختیار داشته به صورت بدی صرف کرده است، ولی اگر کنجکاوی دانشآموزان را با مطرح کردن مسائلی متناسب با دانش و شناخت ایشان برانگیزد و در حل مسائل با طرح کردن پرسش هایی راهنما به یاری آنان برخیزد میتواند ذوق و شوق و وسیلهای برای اندیشیدن مستقل در وجود ایشان پدید آورد.
در مقدمه کتاب ریاضی سال دوم راهنمایی تالیف هیئت مولفان کتب درسی آمده است: درس ریاضی یکی از درسهای مهم و بنیادی است، در این درس دانشآموزان روش درست اندیشیدن را در حل مسائل فرا میگیرند و با محاسبههای عددی مورد نیاز در سایر درسها آشنا شده و کاربردهای ریاضی را در حل مسألههای روزمره زندگی یاد میگیرند. دانشآموزان عموما به اهمیت ریاضی واقفند و میدانند داشتن پایهای خوب در درس ریاضی تا چه حد به پیشرفت آنها در سایر درسها کمک میکند، اما اغلب نمیدانند که درس ریاضی را چگونه باید آموخت (ص 4)
همچنان که عنوان شد درس ریاضی به عنوان یک درس پایه و مبنایی برای تعیین رشتههای تحصیلی دوره متوسطه جایگاهی ویژه را در دروس دوره راهنمایی و پس از آن به خود اختصاص داده است و حل مسأله در شمار وظایف اصلی دانشآموزان و پرحجمترین تکلیف درسی میباشد و به اعتقاد پژوهشگران (مایر[2] و همکاران، لوئیس[3] و مایر، 1978) حل مسأله هسته اصلی برنامه درس ریاضی محسوب میشود (مایر و همکاران 1986 ترجمه فراهانی، 1376)
لذا پژوهش حاضر با بهرهگیری از آموزههای روانشناسی تفکر حل مسئله و پیروی از رویکرد تجربی آموزش راهبردهای حل مسأله ریاضی (الگوی پولیا)، تأثیر آن را بر نگرش و پیشرفت تحصیلی ریاضیات در دانشآموزان سال دوم راهنمایی مورد نظر قرار داده است.