سپاس و ستایش ایزد منان را، که همه کس و همه چیز را، مالک اوست و هر آنچه از ناحیه عنایت او بر هستی جاری گشته، اماناتی است که باید، حافظ و امین بر آنها بود.
هنگام عرضه امانت حضرت باری- تعالی – خطاب به جمیع خلایق فرمود:
«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلیَ السَّمواتِ و الْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أنْ یَحْمِلْنَها و أشْفَقْنَ مِنْها…»[1]
پس از عرض امانت، همگان از جهت خوف از پذیرش آن ناتوان ماندند، چرا که حمل آن تنها سزاوار انسان بود: «وَحَمَلَهَا الاْنسان…»[2]
و این شانههای انسان بود که بار امانت را حمل کرد؛ او که ناز پرورده درگاه الهی بود، آن زمانی که به قدرت لایزال الهی از عدم به وجود آمد، طنین قدسی ندا در داد « فَتَبارَکَ اللهُ أَحْسَنَ الخَالِقین»[3]
خلق شده در زیباترین صورت ها: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاْنسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْویمٍ»[4]
و جان گرفته از نفخه ملکوتی : «وَ نَفَخَ فِیه مِنْ رُّوحِه»[5]
ملائک صف به صف بر آستانش به حضور آمدند و نور مطلق مهر «إِنّی جاعلٌ فِی الأرْضِ خَلیفه»[6]
بر پیشانیاش نهاد، و در محضر آموزگار هستی علم اسماء آموخت: « وَعَلَّمَ ءآدَم الأسْمَاء کُلَّهَا»[7]
و ملائک را برآن اسماء مطلع ساخت؛ و عرشیان و قدسیان به فرمان حضرتش به پیشگاه انسان به سجده افتادند:
«وَ إذْ قُلْنَا لِلْمَلائِکَة اسْجدُوا لآدم…»[8] و کریم او را به کرامت خویش نوازش داد: «وَ لَقَدْ کَرَمْنَا بنی ءَآدم…. »[9]
به پاس این الطاف الهی، آن هنگام که عرض امانت بر خلایق کردند، بار امانت بدوش کشید که «نظر وی بر عرض حق بود نه بر امانت، لذت عرض، ثقل امانت را فراموش گردانید، لاجرم لطف ربانی به زبان عنایت فرمود: « که برداشتن از تو و نگه داشتن از من، چون توبه طوع بار مرا برداشتی من هم از میان همه تو را برداشتم.»[10]
رضای حضرت دوست تنها بر حمل امانت استوار نشد، بلکه امر بر ادای آن به سوی اهلش نمود و خطاب آمد:
«إِنَّ الله یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ الی أَهلِهَا…»[11]
و آنان که به درجه ایمان کامل رسیده اند و مصلین حقیقی هستند، هم بر حمل امانت و هم بر ادای آن فائق آمدند و لذا به آنان گفته شد:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤمِنُونَ … وَ الذَّینَ هُمْ لِأمانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ».[12]
«إلاَّ الْمُصَلّینَ… وَالَّذینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ راعون»[13]
و اما سر نهفته در آیات امانت این است که، حضرت باری- تعالی- سخن از عرضه امانت، ادای امانات و رعایت امانات نموده ولی امانت خاصی را نام نبرده و شاید از همین جاست که گفتهاند: «امانت مفهومی گسترده و وسیع دارد.» و مفسران و اندیشمندان علوم اسلامی به استناد روایات پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله- و ائمه -علیهم السلام- و صحابه برای مفهوم وسیع امانت مصادیق بیشماری را ذکر کردهاند، البته در برخی از وجوه امانت میان مفسران اهل سنت و شیعه اشتراک وجود دارد و در برخی تعابیر همچون- امانت امامت و ولایت- میان مفسران فریقین اختلاف نظر دیده میشود، و مادر این پژوهش به بررسی نقاط اشتراک و اختلاف مفسران اهل سنت و شیعه در تفسیر امانت میپردازیم.
پانویس مقدمه:
[1] – «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سربرتافتند و از آن هراسیدند…» احزاب /72
[2] – همان «انسان آنرا حل کرد»
[3] – مومنون/14 «پس بزرگ است خدایی که بهترین آفریدگان است»
[4] – تین /4 «که انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم»
[5] – سجده/9 ( از روح خویش در وی دمید.)
[6] – بقره /30 «من در روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد.»
[7] – بقره /31 «سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت»
[8] – بقره /34 «هنگامی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده و خضوع کنید!.»
[9] – اسراء/70 «ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم »
[10] – کاشفی ، کمال الدین حسینی، تفسیر مواهب علیه (تفسیرحسینی). ج 3، ص 494.
[11] – نساء/58، «خداوند به شما فرمان میدهد که امانت ها را به صاحبانش بدهید!».
[12] – مومنون/8، «مؤمنان رستگار شدند»؛ … و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند.»
[13] – معارج/32 «مگر نمازگزاران»، … آنها که با امانتها و عهد خود را رعایت میکنند.»