موز (Musa spp.) یک گیاه چند ساله همیشه سبز تک لپه ای از خانواده Musaceae است. این خانواده شامل گونه های دارای تخم و کشت شده با تنوع بیولوژیکی وسیع است (Abadie et al. 2003). در حال حاضر در حدود هزار رقم موز و توده های بومی از 50 با بیشتر گونه موز شناسایی شده اند (Heslop-Harrison & Schwarzacher 2007). موز در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری در عرض های جغرافیایی 20 درجه بالا و پایین خط استوا، جایی که تغییر فصلی گسترده در دما و بارش وجود دارد، رشد می کند (Pua 2007).
دو گونه وحشی M. acuminate و M. balbisiana اجداد موزهای خوراکی مدرن هستند. مراکز اصلی تنوع M. acuminate و هیبریدهای مشتق شده از آن، اندونزی و مالزی است (Asif, Mak, & Othman 2001; Daniells et al. 2001)، در حالی که M. balbisiana و هیبریدهای مشتق شده از آن را بومی هند می دانند (Robinson 1996). پراکندگی موز از مراکز اصلی خاستگاهش احتمالا از طریق کاشت مواد رویشی[1] منتقل شده به سایر مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری مثل آفریقا، دریای کارائیب، آمریکای لاتین، اقیانوسیه و خاورمیانه صورت گرفته است (Price 1995; Robinson 1996). گیاهان موز در حدود 500 سال قبل به آمریکای مرکزی و لاتین معرفی شدند (van den Houwe, Panis, & Swennen 2000). مکان هایی که این محصول زراعی به محصول مهم تجاری تبدیل شد. مراکز مختلف برای تنوع زایی ثانویه ممکن است دریاچه های بزرگ شرق آفریقا و جنگل هایی با رطوبت های بالاتر در آفریقای مرکزی و غربی باشند (van den Houwe, Panis, & Swennen 2000). در حال حاضر موز در 120 کشور در سراسر مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری مرطوب در آمریکا، آفریقا و آسیا و استرالیا (کوئینزلند) و اروپا (جزایر قناری) کشت داده میشود. تولیدکنندگان عمده و اصلی موز در سال 2007 هند، چین، فیلیپین، برزیل و اکوادور بودند (FAOSTAT 2009).
موز گیاهی چند منظوره است چرا که بیشتر بخش های آن را می توان به روش های مختلف و بر اساس گونه آن مورد استفاده قرار داد. مهمترین بخش این گیاه میوه خوراکی آن است که یا رسیده آن به صورت دسر مصرف می شود و یا نارس آن به شکل غذایی آب پز شده، سرخ شده و کبابی شده خورده می شود (Smith et al. 2005). از نظر مواد مغذی این میوه غنی از کربوهیدرات ها، ویتامین های A، B، C و پتاسیم است (Aurore, Parfait, & Fahrasmane 2009). میوه نارس آن را می توان برای تبدیل شدن به آبجو و شراب تخمیر کرد و یا برای تهیه سس، آرد، چیپس، کریپس و یا محصولات دودیشده فرآوری می شود. همچنین در صنایع شیرینی پزی از میوه نارس موز به عنوان منبعی از آمیلاز و نشاسته استفاده می شود (van den Houwe, Panis, & Swennen 2000). جوانه های گل های نر را می توان مانند سبزیجات آب پز شده مصرف کرد. از سوی دیگر ساقه کاذب موز منبعی از فیبر برای ساختن طناب، کاغذ و منسوجات است. برگ های موز برای پوشاندن بام، تولید ریسمان و پارچه و به عنوان مالچ و خوراک دام استفاده می شوند (Smith et al. 2005). گونه هایی مانند M.ornata و M. velutina گیاهان زینتی مشهوری هستند (Heslop-Harrison & Schwarzacher 2007).
کشت موز عمدتا بر روی رقم های پارتنوکارپیک[2] برای تولید میوه ای گوشتی و خوراکی و بدون دانه که در مقیاس جهانی غذای مهمی محسوب می شود، تمرکز دارد. تولید میوه موز در جهان در سال 2007 در حدود 86 میلیون تن برآورد شده است. موز چهارمین محصول زراعی مهم بعد از برنج، گندم و ذرت در میزان تولید است. در سال 2007 موز بعد از مرکبات مقام دوم را در تولید محصولات زراعی میوه دار بدست آورد (FAOSTAT 2009). رقم های تیپ Cavendish به دلیل میزان بالای محصول و دوره های کوتاه رسیدگی به طور تقریبی 47 درصد از تولید جهانی میوه موز را شامل شدند (Robinson 1996; Kulkarni et al. 2007). تولیدکنندگان عمده میوه موز در سال 2007 هند، چین، فیلیپین، برزیل و اکوادور بودند. در تمام جهان تولیدات موز در ابتدا به عنوان مکملی برای رژیم غذایی و یا به عنوان ماده غذایی مصرفی اساسی در کشورهای تولیدکننده به مصرف داخلی می رسند. در سال 2007 در حدود 80 درصد (68 میلیون تن) از تولید جهانی موز در کشورهای تولیدکننده مصرف و به طور محلی مبادله شد. میوه موز به ویژه تیپ پختنی آن از مواد غذایی اساسی در غذای مردم زمین های مرتفع آفریقای شرقی است. به همین علت تولید میوه موز در کشورهای تولیدکننده آن هم برای امنیت غذایی و هم برای امنیت مالی دارای اهمیت است.
موز در کشورهای معتدل به عنوان یک میوه تازه معروف شده است. در سال 2007 صادرات جهانی موز که به طور عمده شامل موز های دسر تیپ Cavendish بود، در حدود 18 میلیون تن (20 درصد از تولید جهانی) با ارزش اقتصادی در حدود 2/7 میلیارد دلار آمریکا برآورد شد (FAOSTAT 2009). مهم ترین ویژگی ای که زیرگروه Cavendish را به میوه موز اصلی در صادرات تبدیل کرده است بیش از آنکه به مزه مربوط باشد به قابل اطمینان بودن این زیرگروه در طی دوره های حمل و نقل و انبارمانی بستگی دارد. از لحاظ ارزش اقتصادی میوه موز در تجارت جهانی محصولات زراعی کشاورزی رتبه پنجم را دارد (Aurore, Parfait, & Fahrasmane 2009). صادرکنندگان عمده موز در سال 2007 کلمبیا، کاستاریکا، اکوادور، گواتمالا و فیلیپین بودند. واردکنندگان عمده نیز بلژیک، آلمان، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا بودند.
هیبریداسیون جنسی و موتاسیون[3] واریته های بسیاری را در موز با پلوئیدی[4] و ترکیبات ژنی متفاوت ایجاد کرده است. موز ها با توجه به پلوئیدی شان و براساس عدد کروموزومی دیپلوئید[5] ( 2n=2x=22)، تریپلوئید[6] ( 2n=3x=33) و تتراپلوئید[7] ( 2n=4x=44 ) نام گذاری می شوند. اغلب رقم های موز تریپلوئید و برخی دیپلوئید و بیدانه هستند ولی تعداد بسیار کمی هم تتراپلوئید هستند. موزها همچنین براساس ساختارهای ژنی شان به گروه های ژنتیکی تقسیم می شوند که با حروف A، B، S و T نامگذاری می شوند و به ترتیب نماینده M.acuminata (AA)، M.balbisiana (BB)، M.schizocarpa (SS) و M. textilis (TT) هستند. به علاوه آن ها به چند زیرگروه اصلی با نام های Sucrier، GrosMichel، Bloggoe، Ice Cream، Mysore و Cavendish نیز تقسیم شده اند. زیرگروه Cavendish خود به گروه های Dwarf Cavendish، Giant Cavendish، Pisang Masak Hijau، Robusta و Valery تقسیم می شود. تجاری ترین رقم های موز با ژنوم تریپلوئیدی متعلق به زیر گروه Cavendish هستند (Robinson 1996).
[1] Vegetative material
[2] parthenocarpic بکر میوه دهی – گونه هایی که در آن ها میوه ها بی دانه هستند و بدون بارور سازی تخمک تشکیل می شود.
[3] Mutation جهش
[4] Ploidy تعداد کروموزوم های هسته
[5] diploid
[6] triploid
[7] tetraploid