این نقل قول صادقانه و آزاد را از کارآفرین معرفی می کنیم تا به سه نکته اشاره کنیم. نخست، این نقل قول نقش اصلی و همه جانبه ای که ترس از شکست در کارآفرینی ایفا می کند و نیاز در نظر گرفتن این ساختار در توصیفات تصمیم گیری ها و رفتار کارآفرینانه را در نظر می گیرد ( ). دوم، برخلاف تحقیقات پیشین در این موضوع ( )، نیاز است که ترس از شکست نه تنها به عنوان موردی که تاثیر بازدارنده بر رفتار کارآفرینانه دارد بلکه به عنوان موردی که به صورت بالقوه تاثیر انگیزشی دارد مورد بررسی قرار گیرد. و همانطور که به نظر می رسد کارآفرین پیشنهاد می کند، تاثیر ترس از شکست در زمینه اجتماعی بزرگ تر قرار گرفته است و می تواند به دیدگاه کارآفرین در فرایند کارآفرینانه بستگی داشته باشد (Mitchell و همکاران 2014). سوم، بر مبنای دو نکته ی قبلی، پیشنهاد می کنیم که ترس از شکست ساختار ایده آلی از مطالعه برای درک غنی بودن انگیزه ی کارآفرینانه است- موضوع وسیعی که حوزه علاقه مندی می باشد و در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است (برای مثال، ).
تحقیقات در حوزه ی انگیزه ی کارآفرینانه نشان داده است که چگونه نیاز برای دستاورد، خودکارآمدی، خوش بینی و اشتیاق، محرک رفتار ظهور ریسک است (برای مثال ). به همین ترتیب، فقدان اعتماد و بیزاری نسبت به خطر تجارت نشان داده است که رفتار کارآفرینانه را باز می دارد و به عنوان مانعی برای کارآفرینی عمل می کند (برای مثال ). اما شواهد حاکی از آن است که ترس از شکست می تواند هم تاثیرات انگیزشی و هم بازدارنده داشته باشد ( )، که نشان می دهد چرا این ساختار مورد توجه بسیاری قرار گرفته است ( ). در واقع، این تحقیق بر ترس از شکست نشان داده است که چگونه این ساختار می تواند مانع فعالیت های کارآفرینانه نوپا شوند ( )، کمک می کند که فرایند شناسایی هویت شکل گیرد ( )، به صورت منفی کارآفرینی را به عنوان انتخاب شغلی تحت تاثیر قرار دهد (برای مثال ) و بین کارآفرینان نوپا و غیر کارآفرینان تمایز ایجاد کند ( ).
اما همانطور که پیش تر اشاره شد، با وجود معنای منفی ای که به طور منفی به ساختار ترس از شکست در کارآفرینی متصل است، تحقیقات تجربی قبلی نیز حاکی از احتمال پاسخ های بازدارنده و انگیزشی برای ترس از شکست در فعالیت کارآفرینانه می باشد ( ). مطابق با نظریه ی روان شناختی بر اجتناب و انگیزه رویکرد ( )، این یافته های تجربی نشان می دهد که ممکن است افراد نیز با کار کردن سخت تر برای دستیابی به موفقیت از شکست اجتناب کنند. به عبارت دیگر، ترس از شکست ممکن است هم رفتار رویکردی و هم رفتار اجتنابی را منجر شود. اگرچه شواهد تاثیر رفتار دوگانه ی ترس از شکست مطابق با تحقیقات روان شناختی است، اما این یافته فرصت بالقوه ای را برای تمرکز بر ترس از شکست نشان می دهد که غنی بودن تحقیقات انگیزه ی کارآفرینانه را ساده می سازد و با انجام این کار درکمان از ساختار ترس از شکست را ژرف می سازد.
بررسی کاملی از ادبیات کارآفرینی موجود بر ترس از شکست نگرانی قابل توجهی در مورد ماهیت این مفهوم و ارتباطش با فرایند کارآفرینانه را نشان می دهد ( ). این نگرانی ها شامل این حقیقت است که تحقیقات پیشین ترس از شکست را از دیدگاه هایی نشان داده است که به صورت بالقوه در تضاد هستند که منجر به تعاریف متعدد این ساختار می شود (برای مثال یک صفت جهت مند (رجوع شود به ) در برابر حالت عاطفی ( رجوع شود به Li, 2011). در نتیجه ی این دیدگاه های متضاد متعدد، معنای مفهومی حقیقی این ساختار در تحقیق کارآفرینی مبهم باقی می ماند. به همین ترتیب، مشخص نیست که آیا روش های مورد استفاده در تحقیقات پیشین حتی همان ساختار را بدست آورد، که ممکن است اعتبار بالقوه ی یافته ی موجود بر رابطه بین ترس و شکست در کارآفرینی را محدود سازد ( ). در نهایت، ادبیات موجود توسط رویکرد ایستا در مطالعه این ساختارها غالب است (رجوع شود به )، موردی که ترس از شکست و عمل را در قالب ویژگی پایدار می بیند که مانعی برای کارآفرینی است (برای مثال ) به جای اینکه آن را در موقعیت اجتماعی بزرگ تر و وابسته بر نقطه کارآفرینی در فرایند کارآفرینانه ببیند. چنین رویکردی منجر به درک محدودی از پویایی این می شود که چگونه مردم ترس از شکست را در سراسر فرایند کارآفرینانه تجربه می کنند. در این معنا، ابهام و دگرگونی ای که ادبیات کارآفرینی موجود در مورد ترس از شکست مشخص می کند،مانع پیشرفت بالقوه در درک تاثیری می شود که این ساختار بر فعالیت و پیامدها در محیط کارآفرینانه داشته است.
بر این اساس، هدف این مقاله ترسیم دقیق ماهیت ترس از شکست در کارآفرینی است. بویژه، رویکرد کیفی توصیفی و استقرایی را به کار بردیم تا ترس از شکست در کارآفرینی را بررسی کنیم. برای انجام این کار، به شکست و ترس در قالب شناخت اجتماعی واقع شده می نگریم ( Mitchell و همکاران 2014) که منظورمان از آن فرایندهای روانشناسی تعاملی است که افراد را به محیط ها و محیط را به افراد متصل می سازد (Smith و Semin، 2006). در انجام چنین کاری، رویکردی را اتخاذ می کنیم که ترکیبی از شناخت، عاطفه، و عمل را در بر می گیرد که آن را به تجربه ی چالش برانگیز، مملو از خطر و غیرقطعی مرتبط می سازد (Mitchell و همکاران 2011، Morris و همکاران 2012، Sarasvathy 2004).این رویکرد، که بر شکست در تجربه ی ذهنی فرایند کارآفرینی در نقاط متعدد فرایند کارآفرینانه متمرکز است، پویایی زمانی و موقعیتی در فرایندهای ارزیابی نشانه های اجتماعی واقع شده ی خارجی و ارزیابی های شناختی داخلی را برجسته می سازد. از طبقه بندی ترس از شکست به عنوان احساس گسسته یا ویژگی گسسته در مورد پیامد بالقوه ی فعالیت کارآفرینانه دور می شود و به سمت مفهوم سازی مجدد ترس از شکست به عنوان حالت روانی اجتماعی واقع شده حرکت می کنند که در شناخت و تاثیر افرادی تعبیه شده است که در فرایند اجتماعی و تعاملی اقدام به ایجاد سرمایه گذاری در نظر گرفته می شود.
سه سهم اصلی ایجاد کرده ایم (سه نقطه قوت به ادبیات پیشینه افزودیم). نخست، دیدگاه کاملی از ترس از شکست در کارآفرینی فراهم کرده ایم. پیشنهاد می کنیم که ترس از شکست پدیده ای باشد که شامل واکنش های شناختی، عاطفی و رفتاری است و در فرایند کارآفرینانه توزیع می شود. برای اتمام این، مفهوم اجتماعی واقع شده از ترس از شکست را گسترش داده ایم همانطور که در کارآفرینی تجربه شده است که علائم تهدید، ارزیابی شناختی، عاطفه و واکنش های رفتاری و پیامدهای ترس از شکست را تجربه می کند (رجوع شود به ). با این مفهوم سازی، شروع به توصیف طرحی از فرایند می کنیم که از طریق آن، این مولفه ها با فعالیت کارآفرینانه مرتبط هستند که در قالب رویکرد و اجتناب شناسایی می شوند درست برخلاف اجتناب به تنهایی. دوم، تجربه آشکار ترس از شکست را در محیط کارآفرینانه بررسی کردیم و تفسیر نظری ترس از شکست را به عنوان پدیده ی موقعیتی و حساس موقعیت مورد پشتیبانی قرار دادیم ( ). این بحث را از فرضیات و مفاهیم اساسی ادبیات موجود فراتر می برد: ترس از شکست تنها مانع رفتار است، آنهایی که به دنبال اعمال کارآفرینانه هستند چنین ترس هایی را تجربه نمی کنند. سوم، نظریه پردازی مان را در ادبیات کارآفرینی و روانشناسی موجود تعبیه می کنیم و از مفهوم سازی مجدد ترس از شکست برای اتصال این کار مجزا بر ترس از شکست در کارآفرینی مورد استفاده قرار می دهیم. به عنوان بخشی از این، برنامه کاری برای تحقیقات آتی بر ترس از شکست در کارآفرینی پیشنهاد می کنیم.
به صورت زیر پیش می رویم. برای شروع، مختصرا پیشینه ی تحقیقات آتی بر ترس از شکست را به عنوان بنیاد و اساس فراهم می کنیم، فرصت هایی برای توسعه بیشتر این ساختار مشخص می سازیم. سپس، طرح تحقیقمان را ارائه می دهیم که درآن به دنبال فرایند استقرایی سیستماتیک شامل 65 مصاحبه باز (Glaser و Strauss، 1967) با کارآفرینان و کارآفرینان بالقوه در بریتانیای کبیر و کانادا هستیم. این طرح ما را قادر می سازد که به درستی پدیده را از دیدگاه کارآفرین توصیف کنیم. سپس یافته ها را از تحلیل سیستماتیک، معنایی ارائه می دهیم که شامل بررسی داده های استخراج شده برای بینش های درونی، زمینه ای می باشد. که ما را قادر می سازد ترس از شکست را از دیدگاه شرکت کنندگان تحقیق تفسیر کنیم. در نهایت از نظریه شناخت اجتماعی واقع شده برای نتایج تحلیل مان استفاده می کنیم تا توسعه ی مفهومی ساختار ترس از شکست را پشتیبانی کند. در انجام این کار، مجموعه ای از تعاریف را ارائه می دهیم که ادبیات موجود را با نتایج مان ادغام می سازد و بنیادی برای تحقیق و شیوه های آتی در حوزه ی ترس از شکست ایجاد می کنیم.