این مطالعه یک مدل از تاثیر رهبری تحول گرا را بر خلاقیت پیروان در سطح فردی و نوآوری در سطح سازمانی ارائه می دهد. این مدل بر روی 163 نفر از پرسنل R&D و مدیر در 43 شرکت تولید نرم افزار کوچک و متوسط در ترکیه تست شد. نتایج حاکی از آن است که رهبری تحول گرا آثار مهمی بر خلاقیت در سطح فردی و سازمانی دارد. در سطح فردی، نتایج مدل سازی خطی سلسله مراتبی نشان می دهد که رابطه ای مثبت بین رهبری تحول آفرین و خلاقیت کارکنان وجود دارد. علاوه بر این، رهبری تحول گرا از طریق توانمندسازی روانی بر خلاقیت کارکنان تاثیر می گذارد. در سطح سازمانی، نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که رهبری تحول گرا ارتباطی مثبت با نوآوری سازمانی دارد که با معیارهای بازارگرا به ویژه برای کشورهای در حال توسعه و صنایع در حال رشد طراحی شده است، اندازه گیری می شود. دستاوردهای این یافته ها به همراه چند کاربرد عملی بالقوه مورد بحث قرار گرفته است.
رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
27,500 تومانشناسه فایل: 7558
- حجم فایل ورد: 214.9KB حجم پیدیاف: 264.5KB
- فرمت: فایل Word قابل ویرایش و پرینت (DOCx)
- تعداد صفحات فارسی: 29 انگلیسی: 13
- دانشگاه:
- Bilkent University, Faculty of Business Administration, Department of Management, Bilkent, Ankara, Turkey
- Hacettepe University, Faculty of Economics and Administrative Sciences, Department of Business Administration, Beytepe, Ankara, Turkey
- ژورنال: Journal of Business Research (8)
چکیده
مقدمه مقاله
نوآوری از طریق خلاقیت عامل مهمی در موفقیت و مزیت رقابتی سازمان ها (Woodman et al., 1993) و نیز برای یک اقتصاد قدرتمند (Drucker, 1985) است. امروزه تقریبا تمام سازمان ها با محیط پویایی مواجه هستند که دارای ویژگی هایی چون تغییر تکنولوژیکی سریع، کاهش چرخه عمر محصول و جهانی شدن است. سازمان ها، به ویژه از نظر تکنولوژیکی، باید خلاق تر و نوآورانه تر از قبل برای بقا، رقابت، رشد و پیشرو باشند (Jung et al., 2003; Tierney et al., 1999).
تعاریف مختلفی از خلاقیت و نوآوری در منابع وجود دارد. یکی از تعاریف پر استفاده بیان می کند که خلاقیت ایجاد ایده های جدید و مفید است و نوآوری اجرای ایده های خلاقانه در یک سازمان است (Amabile, 1983, 1998; Amabile et al., 1996). بنابراین خلاقیت در سطح فردی است در حالی که نوآوری در سطح سازمانی است (Oldham and Cummings, 1996).
تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت و نوآوری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. رهبران تحول گرا انتظارات عملکردی از پیروان خود را افزایش می دهند (Bass, 1995) و “به دنبال تبدیل ارزش های فردی و خودپنداره پیروان و انتقال آن ها به سطح بالاتری از نیازها و آرمان ها هستند” (Jung, 2001: 187). پژوهشگران در دهه گذشته بر روی آثار رهبری تحول گرا بر عملکرد پیروان و سازمان ها مطالعه کرده اند (e.g., Dvir et al., 2002; Howell and Avolio, 1993; Lowe et al., 1996) اما فقط تعداد کمی از مطالعات آثار این نوع رهبری را بر خلاقیت پیروان بررسی کرده اند. نتایج متناقض و نیز ماهیت آزمایشی این مطالعات، پژوهش های کنونی را به وجود آورده است که اساساً هدف آن ها شناسایی آثار رهبری تحول گرا بر خلاقیت پیروان در محیطی واقعی است.
بخش اعظم منابع خلاقیت را دیدگاه انگیزش درونی تشکیل می دهد. این دیدگاه معتقد است که افراد عمدتا از طریق انگیزش درونی خلاق تر هستند (e.g., Amabile, 1983, 1998; Tierney et al., 1999). آمابیل و همکاران (1996) نیز نشان می دهدکه ادراک یک فرد از محیط کار یکی از عوامل تعیین کننده کلیدی برای خلاقیت او است. طبق مدل آن ها ادراک از محیط کاری بر کار خلاقانه انجام شده در سازمان ها تاثیر می گذارد؛ یعنی مفهوم روان شناختی که کارکنان به رویدادهای سازمان خود مرتبط می کنند بر انگیزه آن ها برای خلق ایده های جدید تاثیر می گذارد. منابع قبلی چند ادراک روان شناختی از محیط کاری را بررسی کرده اند که می توانند بر کار خلاقانه در سازمان ها تاثیر بگذارد. برای مثال، مطالعات نشان می دهد ادراک پشتیبانی از نوآوری (Scott and Bruce, 1994) و توانمندسازی روانی (Deci et al., 1989) جزء عوامل مهم خلاقیت هستند.
مطالعات متعدد نشان می دهد که رهبران تحول گرا پیروان خود را توانمند می کنند (e.g., Jung and Sosik, 2002) و محیطی نوآورانه را ایجاد می کنند (Jung et al., 2003). اما پژوهش های موجود نقش تعدیل کننده توانمند سازی و محیط نوآورانه را در رابطه بین رهبری تحول گرا و خلاقیت پیروان بررسی نمی کنند. این مطالعه پیشنهاد می کند که انگیزه درونی کارکنان و ادراک آن ها از محیط کار، به ویژه درک حمایت از نوآوری و توانمند سازی، مکانیزم هایی است که تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت را در بر می گیرد.
این مطالعه در کنار رابطه بین رهبری تحول گرا و خلاقیت فردی پیروان و فرایندهای اصلی احتمالی تعدیل کننده، رابطه بین رهبری تحول گرا و نوآوری را در سطح سازمانی نیز بررسی می کند. توسعه مدل به این سطح از تحلیل می تواند دستاورد مهمی برای منابع باشد زیرا فقط تعداد کمی از مطالعات تجربی به بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر نوآوری سازمانی پرداخته اند (e.g., Jung et al., 2003). از آن مهم تر، از آنجایی که نوآوری در سطح سازمانی نتیجه تلاش های خلاقانه و موفقیت ها در سازمان های تجاری است شناسایی تاثیر این شکل از رهبری بر نوآوری سازمانی به اندازه شناسایی تاثیر آن بر خلاقیت کارکنان اهمیت دارد. هدف این مطالعه بررسی آثار رهبری تحول گرا بر خلاقیت در سطح فردی و نوآوری در سطح سازمانی است. شکل 1 مدل چندسطحی را نشان می دهد که بدین منظور طراحی شده است.
بر اساس مدل پیشنهادی، رهبری تحول گرا ارتباطی مثبت با خلاقیت پیروان دارد. انگیزه درونی پیروان، توانمند سازی روانی و ادراک آن ها از پشتیبانی از نوآوری این تاثیر را متمایز می کند. در سطح سازمانی، رهبری تحول گرا به طور مثبت با نوآوری سازمانی مرتبط است. علاوه بر این، خلاقیت فردی بر نوآوری در سطح سازمانی تاثیر می گذارد.
ABSTRACT Transformational leadership, creativity, and organizational innovation
This study proposes a model of the impact of transformational leadership both on followers’ creativity at the individual level and on innovation at the organizational level. The model is tested on 163 R&D personnel and managers at 43 micro- and small-sized Turkish software development companies. The results suggest that transformational leadership has important effects on creativity at both the individual and organizational levels. At the individual level, the results of hierarchical linear modeling show that there is a positive relationship between transformational leadership and employees’ creativity. In addition, transformational leadership influences employees’ creativity through psychological empowerment. At the organizational level, the results of regression analysis reveal that transformational leadership positively associates with organizational innovation, which is measured with a market-oriented criterion developed specifically for developing countries and newly developing industries. The implications of the findings along with some potential practical applications are discussed.
Introduction
Innovation through creativity is an important factor in the success and competitive advantage of organizations (Woodman et al., 1993) as well as for a strong economy (Drucker, 1985). Today, almost all organizations face a dynamic environment characterized by rapid technological change, shortening product life cycles, and globalization. Organizations, especially technologically-driven ones, need to be more creative and innovative than before to survive, to compete, to grow, and to lead (Jung et al., 2003; Tierney et al., 1999).
The literature includes several definitions of creativity and innovation. A widely accepted definition states that creativity is the production of novel and useful ideas, and innovation is the successful implementation of creative ideas within an organization (Amabile, 1983, 1998; Amabile et al., 1996). Thus, creativity is at the individual level, while innovation is at the organizational level (Oldham and Cummings, 1996).
Interest is growing in the influence of transformational leadership on creativity and innovation. Transformational leaders raise the performance expectations of their followers (Bass, 1995) and “seek to transform followers’ personal values and self concepts, and move them to higher level of needs and aspirations” (Jung, 2001: 187). Researchers have studied the effects of transformational leadership on the performance of followers and organizations in the past decade (e.g., Dvir et al., 2002; Howell and Avolio, 1993; Lowe et al., 1996), but only a handful of studies have examined the effects of this type of leadership on followers’ creativity. The conflicting findings as well as the experimental nature of these studies prompt the present research which primarily aims to understand the effects of transformational leadership on followers’ creativity in a real setting.
The intrinsic motivation perspective dominates the creativity literature. This perspective argues that people are most creative primarily via intrinsic motivation (e.g., Amabile, 1983, 1998; Tierney et al., 1999). Amabile et al. (1996) further suggest that an individual’s perception of the work environment is a key determinant of his or her creativity. According to their model, the perceived work environment influences the creative work carried out in organizations; that is, the psychological meaning employees attach to events in their organizations affect their motivation to generate new ideas. Previous literature has examined several psychological work environment perceptions that can influence creative work in organizations. For example, studies show perceptions of support for innovation (Scott and Bruce, 1994) and psychological empowerment (Deci et al., 1989) to be important sources of creativity.
Several studies report that transformational leaders empower their followers (e.g., Jung and Sosik, 2002) and establish an innovative climate (Jung et al., 2003). However, available research does not examine the mediating roles of empowerment and innovative climate in the relationship between transformational leadership and followers’ creativity. This study proposes that employees’ intrinsic motivation and perceptions of the work environment, specifically perceptions of support for innovation and empowerment, are the mechanisms underlying the effects of transformational leadership on creativity.
Along with the relationship between transformational leadership and followers’ individual-level creativity and the underlying potential mediating processes, this study also investigates the relationship between transformational leadership and innovation at the organizational level. Extending the model to this level of analysis should be a significant contribution to the literature because only a handful of empirical studies have looked at the effect of transformational leadership on organizational innovation (e.g., Jung et al., 2003). More importantly, since innovation at the organizational level is the result of creative efforts and achievements in commercial organizations, gaining an understanding of the effect of this form of leadership on organizational innovation is as important as understanding its effect on employees’ creativity. This study aims to examine the effects of transformational leadership on creativity at the individual level and innovation at the organizational level. Fig. 1 shows the multilevel model developed for this purpose.
According to the proposed model, transformational leadership positively relates to followers’ creativity. Followers’ intrinsic motivation, psychological empowerment, and perception of support for innovation mediate this effect. At the organizational level, transformational leadership positively relates to organizational innovation. Furthermore, individual level creativity influences innovation at the organizational level.
- مقاله درمورد رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
- آثار رهبری تحول گرا بر خلاقیت در سطح فردی و نوآوری در سطح سازمانی
- رهبری تحول، خلاقیت و نوآوری سازمانی
- پروژه دانشجویی رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
- رهبری تحول آفرین و ابتکار سازمانی
- پایان نامه در مورد رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
- تحقیق درباره رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
- مقاله دانشجویی رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
- رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی در قالب پاياننامه
- پروپوزال در مورد رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
- گزارش سمینار در مورد رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی
- گزارش کارورزی درباره رهبری تحول گرا و نوآوری و خلاقیت سازمانی