حمل و نقل دریایی یک جزء حیاتی از اقتصاد جهان، به عنوان بزرگترین اپراتور (حامل) حمل و نقل در سراسر جهان می باشد. عملیات بطور محیطی پایدار در حمل و نقل دریایی به عنوان موضوعات مهم برای شرکت های درگیر در زنجیره های عرضه ی دریایی و سیاست گذاران (چنگ و همکاران در سال 2013) ظهور یافتند.
در این راستا، انتشار گازهای گلخانه ایی از حمل و نقل دریایی به عنوان یک موضوع جهانی در دهه های گذشته توجه زیادی را به خود جلب کرده است. سازمان دریایی بین المللی، سطح انتشار گازهای گلخانه ایی توسط کشتی ها را در سال 2007، 1046 میلیون تن از CO2، حدود %3.3 گازهای گلخانه ایی جهانی برآورد کرد و یک هدفی را به منظور کاهش %15 از گازهای گلخانه ایی کشتی های دریایی تا 2018 تنظیم کرد. حداقل سازی اثرات کربنی و مصرف سوختی یک مسیر استراتژی برای شرکت های کشتیرانی می باشد. تحقیقات نشان می دهد که عملکرد مالی و کسب و کار شرکت ها می تواند به طور مستقیم توسط شیوه های کسب و کار معتبر بطور اجتماعی و محیطی تحت تاثیر قرارگیرد (سرکیس، 2006).
کاهش اثر زیست محیطی و افزایش بهره ی سوختی بطور مستقیم بر پایداری زیست محیطی و رفاه اقتصادی زنجیره های عرضه ی دریایی کمک خواهد کرد و بعلاوه بطور غیر مستقیم به پایداری یا ثبات اجتماعی به عنوان سومین رکن از بهبود کیفیت زندگی کمک می کند: فعالیت های اقتصادی بیشتر می توانید مشاغل بیشتری را در صنعت حمل و نقل ایجاد کنید.
در چند سال گذشته، علاقه رو به افزایشی در میان محققان و پژوهشگران به منظور کاهش اثرات کربن ناشی از حمل و نقل دریایی با اتخاذ شیوه های مدیریت عملیات پایدار به وجود آمده است. این خدمات عبارتند از تصمیمات عملیاتی مانند کاهش سرعت، زمان بندی اسکله و مسیر مهندسی مجدد برای توجیه مصرف سوخت و کاهش انتشار CO2. کار قبلی در این زمینه، حداقل سازی انتشار گازهای گلخانه ای به عنوان یک هدف ضمنی، جایگزین شده با حداقل سازی مصرف سوخت و هزینه، که می تواند با موارد دیگر (از جمله مطالبات پنالتی) ترکیب شود، در نظر گرفته است. ما استدلال می کنیم که چنین فرضی می تواند بطور منفی بر تجزیه و تحلیل بهینه سازی بعدی توسط اشراف بر هزینه های واقعی انتشار گازهای گلخانه ایی و تاثیر آن بر محیط زیست تاثیر بگذارد.
این امر می تواند برای اعضای زنجیره های عرضه ی دریایی برای ارزیابی مصالحات درگیر با تصمیمات عملیاتی، از جمله مصرف انرژی (و نه فقط هزینه های آن) و انتشار گازهای گلخانه ای، به عنوان معیارهای تصمیم صریح روشن شود. چنین رویکردی از تصمیم گیری آگاهانه از طریق تجزیه و تحلیل تاثیر تصمیمات عملیاتی (مانند زمان بندی ، مسیریابی و تصمیم گیری سرعت(حالت)) بر محیط زیست حمایت خواهد کرد.
هدف این مقاله، مقابله با این فاصله یا شکاف توسط ارائه ی یک دید کلی سیستماتیک از متن موجود بر پایداری در حمل و نقل دریایی به عنوان یک چالش دارای اهداف چندگانه می باشد. ما پتانسیل MOO را برای یک تصمیم-گیری آگاهانه توسط شرکت های کشتیرانی بررسی می کنیم.
ما سه حوزه ی مشخص را برای جستجوی متن مان انتخاب کرده ایم. در ابتدا ما پایداری در زنجیره های عرضه ی دریایی را به عنوان یک زمینه ی متمرکز اکتشافاتمان در نظر می گیریم. با توجه به اینکه افزایش پایداری در حمل و نقل دریایی، مصالحات (trad-offs) را بین بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی درگیر می سازد، ما علاقمند به بررسی پتانسیل MOO برای تجزیه وتحلیل چنین مصالحاتی در میان اهداف رقابتی مانند انتشار سوخت و سطح خدمات هستیم. بنابراین ما بدنه ی موجود متن را در زمینه ی بهینه سازی چند هدفه در حمل و نقل دریایی به عنوان دومین زمینه ی بررسی یافتیم.
نتیجه ی مرور متن در این زمینه ، به مفهوم تئوری این مطالعه کمک می کند. مفاهیم MOO بر اساس روش های شناسایی برای شاغلین، توسعه ی ابزار تصمیم را مورد نیاز می سازدکه می تواند توسط اعضای زنجیره های عرضه ی دریایی استفاده شود چنانکه آنها در مدل سازی ریاضی و آنالیز(تجزیه و تحلیل) متخصص نباشند بنابراین پشتیبانی سیستماتیک توسط سیستم های اطلاعاتی نیاز می شود که به user friendly (یک نرم افزار) و واسط کاربر برای استفاده ی آسان مجهز می باشند. همچین هر روابط تجاری در میان هدف چندگانه در یک مسئله ی بهینه سازی میتواند از طریق آنالیز what-if بهتر تجزیه و تحلیل و مجسم شود که یکی از ویژگی های اصلی یک DSS می-باشد.
از این رو ما متن را بر اساس سیستم پشتیبانی تصمیم برای حمل و نقل دریایی به عنوان سومین زمینه ی بررسی برای شناسایی مفهوم عملیاتی این مطالعه بررسی می کنیم. ما این سه حوزه (پایداری زیست محیطی، سیستم های پشتیبانی تصمیم (DSS) و MOO در زنجیره ی عرضه ی دریایی) را در یک روش سیستماتیک، مشخص شده در بخش 3 کشف کردیم و بر همپوشانی در عرض این سه زمینه تاکید کردیم. مقاله های تحقیقی قبلی ریال زمینه های متمرکز شده ی مختلف را در عملیات دریایی بررسی کرده اند. کریستیانسن و همکارانش (2013)، تحولات اخیر را در مسیریابی کشتی و زمان بندی، به عنوان چهارمین زمینه ی بررسی توسط محققان در بیش از سه دهه بررسی کردند.
بررسی های قبلی در این زمینه شامل Christiansen و همکارانش در 2004 و Ronen در 1983 و 1993 می باشند. متن بر روی روش های بهینه سازی انبار (bunker) در حمل و نقل دریایی توسط وگ و همکاران بررسی شده است. Tran and Haasis (2013) متن را در مورد بهینه سازی در حمل و نقل خط کشتیرانی در سه طبقه بررسی کردند: مسیریابی کشتی، مدیریت ناوگان و طراحی شبکه. بررسی ما متمایز از کارهای قبلی در زمینه ی هدف، تمرکز و طرح نهایی می باشد. ما همچنین به نقش MOO بعنوان یک DSS برای افزایش پایداری زنجیره ی عرضه ی دریایی علاقه مندیم، یک زمینه یی که قبلاً کشف نشده است. کمک های اصلی مقاله می تواند بصورت زیر خلاصه شود:
- کار ما، شکاف ها در توسعه ی MOO را به عنوان بخشی از یک سیستم پشتیبانی تصمیم برای افزایش پایداری زیست محیطی در حمل و نقل دریایی شناسایی کرده است.
- از طریق یک رویکرد سیستماتیک، تحقیق ما، پیکره ی موجود متن را در 3 زمینه، یعنی پایداری زیست محیطی، DSS و MOO در حمل و نقل دریایی شناسایی کرد.
- با تجزیه و تحلیل متن در زمینه های ذکر شده، ما یک بحث مفصلی از اهداف آنها ، روش شناسایی، نوع داده ها و یافته های کلیدی را ارائه می دهیم.
- ما روند انتشارات را در زمینه های ذکر شده برای شناسایی زمینه هایی که در آینده برای تسهیل تصمیم گیری آگاهانه در حمل و نقل دریایی با در نظر گرفتن پایداری زیست محیطی به عنوان یک هدف صریح ، نیاز به توجه دارند.
بقیه ی مقاله بصورت زیر سازماندهی می شود:
بخش 2 یک بررسی از تصمیم گیری در حمل و نقل دریایی را فراهم می کند. رویکردهای روش شناسی انجام شده در بخش 3 معرفی می شوند. سه زمینه ی باقی مانده در بخش های 4-6 بررسی می شوند. در پایان، بخش 7 ، این مقاله را با استفاده از بحث در مورد یافته های اصلی از جمله شکاف ها، روندها و تحقیقات آینده
،جهت ها استنتاج می شود.