در این مقاله، ارتباط بین هنر و معماری مورد بحث قرار می گیرد. این طرح جنبه های تئوری و عملی مربوط به هنر را به معماری و ابعاد چند منظوره فضا نشان می دهد. این تحلیل بر اساس نمونه هایی از فعالیت های تجربی جدید برای معماری است: دورههای آموزشی مانند کارگاهها، سمینارها و دورهها، که هنر و معماری را با یکدیگر ترکیب میکنند و تمرکز خاصی بر هنر صدا و نتایج هم افزایی این دو در درک فضا دارند. به طور خاص، هدف آن این است که بفهمد چگونه این رویکرد چند رشته ای در معماری میتواند بر روی درک ما از پتانسیل جنبه های غیر بصری فضا و تحریک خلاقیت معماری تاکید کند.
افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
12,400 تومانشناسه فایل: 5920
- حجم فایل ورد: 165.2KB حجم پیدیاف: 386.8KB
- فرمت: فایل Word قابل ویرایش و پرینت (DOCx)
- تعداد صفحات فارسی: 10 انگلیسی: 6
- دانشگاه:Gdansk University of Technology, Narutowicza 11/12, Gdansk 80-288, Poland
- ژورنال: Procedia - Social and Behavioral Sciences (13)
چکیده
مقدمه مقاله
آنچه که ما با بدن و حواسمان تجربه میکنیم، نسبت به مفاهیم نظری فضای مطلق که دانشمندان به آن اشاره میکنند، تفاوت چشمگیری دارد. فضا را میتوان با سطوح، خطوط و نقاط تعریف کرد. اما علاوه بر این ماهیت فیزیکی مشخص فضا، شخصیت آن نیز وجود دارد، که به اندازه کافی قابل اندازه گیری نیست – این ماهیت، فضای پدیداری نام دارد. تجربه انسانی ما در مورد فضا کاملا متفاوت از مفهوم فرضی فضای مطلق است، زیرا ما مخلوقاتی تجسم یافته هستیم و محیط خود را با کلیه حواسی که داریم، تجربه میکنیم. موریس مرلوپونتی (1948-2002) فیلسوف برجسته، به این امر اشاره کرده و می گوید ” ما همگی بخشی از این فضا هستیم و همه ما با این فضا یک چیز واحد را تشکیل میدهیم”. اظهارات مشابهی توسط چارلز و لاندری نیز ارائه میکنند مبنی بر این که “افراد بخشی از طبقه شهری هستند در غیر این صورت جسم فیزیکی شهر مانند پوسته ای خالی باقی میماند”(Landry 2006). این گفته به این اشاره دارد که تجارب شخصی نسبت به فضا، ماهیت حسی معماری را آشکار میکنند.
معماری و به طور کلی خود هنر، برای ارائه تجربه ای است که ما را نسبت به جهان و احساس خودمان آگاه میکند. همچنین به ما کمک می کند تا ماهیت معنوی و وجود تجسم یافته خود را تجربه کنیم. این نقلی روشن از نظریه پرداز و معمار شناخته شده، یوهانی پالاسما (2005) است. پالاسما با تکیه بر مفاهیم پدیدارشناسی مرلوپونتی میگوید: “معماری هنر آشتی میان ما و جهان است و این میانجیگری از طریق حواس اتفاق میافتد” (Pallasmaa 2005). پیشنهاد او این بود که معماری به اشکال عمیقتر، به عنوان بیان رابطه ما با جهان تفسیر شود و به سادگی یک جنبه صرفا عملی و کاربردی زندگی که پناهگاه، محل کار، مدرسه و سایر محل های کاربردی را، تفسیر معماری کند.
(Pallasmaa 2005) آموزش در رشته های معماری و طراحی باید آن پدیده های حسی بسیار پیچیده فضا را در برگیرد و تلاش کند تا پرسشهایی در مورد آنها مطرح کند و راهحلهایی نیز پیشنهاد دهد. چالش در اینجا، معرفی روشهای آموزشی و استراتژیهای آموزشی طراحی است که تجربه فضایی بسیار غنی را منعکس کنند. ما به منظور جستجوی فعالیتهای تجربی جهت بررسی مسائل فوقالذکر، میتوانیم به هنر رو آوریم. همانطور که ویتروویوس در کار زمین شکافی خود در نظریه معماری متذکر شد: “معماری ترکیبی از هنر و توانایی های مختلف است”. (Vitruvius 2001) امروز نیز هنر پست مدرن با مردم روابطی را برقرار کرده است که به نوبه خود سبب گفتگوی خلاقانه بین هنر و معماری میشود. در پی این گفتگو، بین معماران متخصص در طراحی، بحث در مورد زیباییشناسی و مسائل فضایی و مفهومی و نیز پروژههای منظره سازی یک همکاری بوجود میآید. این مدل کار در سال های اخیر ایجاد گردید و اکنون دانشمندان اغلب با هنرمندان و موسیقیدان ها با معماران همکاری می کنند.
ABSTRACT Sound art and architecture: New horizons for architecture and urbanism
The article discusses the crossroad between art and architecture. It sketches out the theoretical and practical aspects of involving art into architecture and multisensory dimensions of space. The analysis is based on examples of innovative experimental activities for architecture: educational projects such as workshops, seminars and courses, combining art and architecture, with special emphasis on sound art, and the consequences of such synergy for the perception of the space. Specifically, it aims to understand how this interdisciplinary approach in architecture can emphasize our understanding of the potential of non-visual aspects of space and stimulate architectural creativity.
Introduction
What we experience with our bodies and senses differs dramatically from the theoretical concepts of pure space as proposed by scientists. Space can be defined by surfaces, lines, points. But besides this obvious physical nature of the space there exists its character, not measureable as easily – the phenomenal space. Our own human experience of space is quite different from a hypothetical concept of pure space because we are embodied beings and experience our environment with all senses available to us. Prominent philosopher Maurice Merleau-Ponty (1948-2002) points this out and argues that we are all part of that space, we are one with it. Similar statements are expressed by Charles Landry with his remark that “People are the part of urban story otherwise physical remains the empty shell” (Landry 2006). This suggests that personal experiences in relations to space uncover sensual nature of architecture Sometimes architecture and, more generally, art itself, serves to provide the experience that directs our consciousness towards the world and our sense of self. It also helps us experience ourselves as spiritual and embodied beings. Such was the stipulation of a well-known theoretician and architect, Juhani Pallasmaa (2005). Building upon the phenomenological concepts of philospher, Merleau-Ponty, Pallasmaa argued: “Architecture is the art of reconciliation between ourselves and the world, and this mediation takes place through the senses” (Pallasmaa 2005). His proposal was to interpret architecture in more profound ways, as an expression of our relationship with the world, and not simplistically, as a mere practical, functional aspect of life, providing shelter, workplace, school, and other functions. (Pallasmaa 2005) The education in the fields of architecture and design should encompass those very complex sensory phenomena of the space and to attempt to pose questions about them and propose solutions. The challenge becomes to introduce such pedagogical practices and educational design strategies that would reflect the profoundly rich space experience. In order to search for experiential activities to explore above mentioned issues we could turn to art. As Vitruvius mentioned in his groundbreaking work on architectural theory: architecture is a combination of several arts and abilities. (Vitruvius 2001) Today, postmodernity opened relationships with the public which in turn led to a creative dialogue between art and architecture. Cooperation ensued between architects specializing in the designing process, aesthetic discourse and spatial and conceptual issues as well as landscape projects. This model of work has developed in the resent years and scientists are now often working with artists, musicians with architects. (Fernie 2006) In order to provide a unique perspective and to teach new competencies to architects this project proposes to concentrate on the complex sound environment. This can be done by earning to listen, performing sound and implementing sound to the architecture practice increase sensory sensitivity. Outlined below are specific examples that illustrate practice-based assignments which incorporate using art, with special emphasis on sound art, in experimental activities for architectural education
- مقاله درمورد افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
- افق های جدید معماری و شهرسازی در هنر صدا و معماری
- پروژه دانشجویی افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
- هنر صدا و معماری جهت شهرسازی
- پایان نامه در مورد افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
- تحقیق درباره افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
- مقاله دانشجویی افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
- افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا در قالب پاياننامه
- پروپوزال در مورد افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
- گزارش سمینار در مورد افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا
- گزارش کارورزی درباره افق های نو برای معماری و شهرسازی در طراحی و هنر صدا