مطرح کردن و پرداخت به این بحث از آن جهت اهمیت دارد که کمترین حاصل آن میتواند به عنوان عامل تفاهم متقابل عمل کند که با ارجاع مطالعه به مباحث ذیربط در این جا فقط به برخی نکات مرتبط با فضا، فضای شهری، طراحی شهری و معماری اشاره میشود. باید توجه کرد که واژه یا مفهوم فضا به عنوان تعبیری که در شهرسازی و معماری مورد استفاده قرار میگیرد، تعبیری متاخر است و متعادل که در زبان فارسی و نزد حکمای ایرانی واژهی مکان بوده است (مراجعه کنید به نقیزاده و امینزاده، 1383 و سجادی، 13719
به همین ترتیب میتوان برای سایر تعابیر مرتبط با شهر مثل فضای شهری، شهر، شهروند، مسکن و زندگی شهری نیز صبغه و معنایی ایرانی معرفی کرد. (نقیزاده، 1381، الف)
ممکن است اطلاق فضا به آن دسته از مکانهایی در شهر که ارزش فضایی گذشتهی خویش را به کلی از دست داده باشند نفی شود. (توسلی و بنیادی، 1371، ص 41) و در واقع فضا به مکانها و محدودههایی از شهر اطلاق میشود که واجد ارزش باشند. در این صورت اولا مکانهای فراوانی (به خصوص در شهرهای جدید) فاقد شرایط لازم برای فضا نامیده شدن هستند، و ثانیا بحث تعریف ارزشها موضوعی است که باید به آن پرداخته شود. به این ترتیب شاید بهتر باشد که [با اندکی تسامح] فضا مفهومی خنثی تلقی شود که ارزشهای ادراکی و فرهنگی و معنوی و هویتی آن، مقام و منزلتش را به عنوان صفت وی (مطلوبیت، معنویت، انسانی بودن، هویت داشتن، کیفی بودن و امثالهم) تعیین کند. (رک نقیزاده و امینزاده، 1383)