افسردگی متداول ترین بیماری بین اختلالات روانپزشکی به شمار میرود، به طوری که درصد بالایی از کلیه بیماران بستری در بیمارستانها را این نوع بیماری تشکیل میدهند، هر روز،در مراکز درمانی دنیا، میلیونها نفر به وسیله متخصصان امر به عنوان مراجع افسرده تشخیص داده میشوند. همه افراد در مرحلهای از زندگی دچار افسردگی میشوند و به عبارتی 25% افراد و یا شاید تعداد بیشتری از مردم عادی، حداقل یکبار در زندگی دچار افسردگی شدهاند درصد زیادی از افراد هر جامعه، در شرایط زمانی خاص، به علت انواع استرسها، روابط میان فردی ناسالم و آسیبپذیر، انواع فقدانها، مشکلات و درگیریهای خانوادگی یا زناشویی تنهایی، درگیری اجتماعی یا شغلی، طلاق و جدایی، قرار گرفتن در تضادهای درونی و همینطور اجتماعی، نداشتن حمایتهای اجتماعی، رشد ناسالم دوران کودکی، بهداشت روانی نازل در جامعه، بغرنجی شرایط زندگی، صنعتی شدن و بسیاری عوامل دیگر ممکن است دچار افسردگی شوند (ترجمه شمس، 1379).
افسردگی در همه افراد جامعه،ثروتمند و فقیر، نوجوان، جوان و پیر، زن و مرد، متاهل و مجرد دیده شده است. اما بعضی از افراد بیشتر از دیگران مستعد ابتلا به افسردگی هستند. شیوع افسردگی در زنان دو برابر مردان گزارش شده است. همچنین بیماری از متخصصان بالینی معتقدند که افسردگی در افراد میانسال، نوجوان، کودکان و حتی خردسالان به طور یکسان شایع است هرچند نشانههای مرضی در گروههای مختلف سنی متفاوت است (آزاد، 1378).
با توجه به اینکه دانشآموزان مقطع متوسطه از طرفی (رواج سن نوجوانی و بحرانهای این دوره و از طرفی دیگر در آستانه اتمام مقطع متوسطه و ورود به یک دوره آموزشی نوین بنام پیشدانشگاهی قرار دارند که این شرایط آنان را از بحرانهای روانی مصون نمیدارد. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد که از وضعیت افسردگی دانشآموزان مقطع متوسطه آگاهی یابد.