هدف از تحقیق:بها دادن به ذهنهای خلاق و آگاهی دادن به جامعه درباره این استعدادها و چگونگی برخورد با آنها و راههای رشد و پرورش خلاقیت آنها و مشخص کردن رابطه خلاقیت پیشرفت تحصیلی بود.
گفته شد که خلاقیت فرآیندی است مشتمل بر حساسیت به مسائل،کمبود ها،تنگناها و ناهماهنگی که در پی تشخیص این مشکلات و کمبودها به وجود می آید و به دنبال آن جستجو برای یافتن راه حل هایی جهت دفع آن مشکلات می باشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز همان موفقیت تحصیلی آنها در دروس مختلف آنها می باشد.همین طور مشخص شد که هوش و خلاقیت دو عامل فکری جداگانه می باشند و تفکر همگرا یا تفکری که منجر به راه حل درست واحدی می باشد که براساس واقعیتهای ارائه شده قابل کشف است مربوط به هوش و تفکر واگرا یا تفکری که در جهات مختلف سیر می کند و کمتر تحت انقیاد واقعیتهای ارائه شد قرار می گیرد و منجر به راه حل های گوناگون می شود مربوط به خلاقیت می باشد خلاقیت دارای مراحلی می باشد که شامل آماده سازی یا شناسایی و جمع آوری حقایق،دوره نهفتگی یا سازمان بندی اطلاعات به صورت ناخودآگاه، اشراق یا پدیده آها یا دریافتن راه حل مسئله به طور ناگهانی،اثبات یا سنجش مراحل قبل می باشد و برنامه ریزی آموزشی بیشتری روی مرحله آماده سازی و اثبات تاثیر دارد و کمتر روی مرحله نهفتگی و اشراق تاثیر دارد.
همین طور عواملی دیگر مانند انگیزش،خویشتن پذیری و نقش اطلاعات در خلاقیت تاثیر دارند.
در واقع اطلاعات ماده خام خلاقیت می باشند و انگیزش و نیروی محرک نیز به کار اندازنده خلاقیت در انسان می باشد و خویشتن پذیری نیز صفتی است که منجر به خلاقیت در افراد می گردد.
همین طور برای افراد خلاق یک سری ویژگی ها ذکر شد از جمله کنجکاوی،پشتکار،نیاز به استقلال و شک گرایی،بازیگوشی فکری،اعتماد به نفس،آگاهی،شوخ طبعی و… و برای پرورش خلاقیت در کودکان و نیز پیشنهادهایی ارائه گردید از جمله احترام گذاشتن به سوالات عادی و غیرعادی کودکان به سوالات کودک باید طوری جواب داد که کودک را به سوالات تازه هدایت کند،نشان دادن به کودکان که عقاید آنها با ارزش است و احترام گذاشتن به عقاید آنها و تدارک دیدن فرصتهای مناسب برای یادگیری مبتکرانه و قدردانی از این نوع یادگیری ها،همین طور گاهی اوقات لازم نیست که یادگیری کودکان را همیشه مورد ارزشیابی قرارداد چرا که به قول راجرز ارزشیابی در انسان احتیاج به دفاع را بر می انگیزد و این کار جلوی خلاقیت رامی گیرد،تکمیل کردن اشیاء و امور ناکامل توسط کودکان مشاهده اشیاء از نزدیک و دستکاری کردن آنها و پرورش کنجکاوی و خلاقیت آنها واحترام به تخیلات کودکان که می توانند منجر به خلاقیت در کودکان گردد.همین اولیاء مدرسه و معلمان نیز نقش مهمی در بارور کردن خلاقیت دانش آموزان دارند و باید طوری رفتار کنند که حس کنجکاوی و تفکر خلاق را در دانش آموزان رشد دهند . و دانش آموزان را با صمیمیت و به همان صورتی که هستند بپذیرند و محیطی را برای کودکان فراهم کنند که هم آزادی بیان و هم ارتباطات سالم را تامین کند و محیطی که نه بیش از اندازه آزاد باشد و نه هم به صورت خیلی رسمی،چراکه در دو حال جلوی خلاقیت گرفته می شود.
همین طور مشخص شد که نظریه های مختلفی به تبیین خلاقیت پرداخته اند:از جمله نظریه های بسیار قدیمی (یونان باستان)در این مورد شامل 1- خلاقیت را به عنوان الهامی خدایی می دانند که معتقدند که فرد خلاق از نیروی انسانی برخوردارند و حتی امروز هم رایج است و خلاقیت را غیر قابل شناخت می دانند 2- خلاقیت را شکلی از دیوانگی می دانند که حتی امروزه هم بسیاری از افراد خلاق و دانشمندان را نام می برند که عصبی یا دیوانه اند.3- خلاقیت را به عنوان نبوغ شهودی می دانند و فرد خلاق را متفاوت از دیگران و نادر می دانند یعنی این شخص آنچه را که دیگران به صورت استدلال و در دراز مدت در می یابند،بدون واسطه و مستقیم درک می کند.4- خلاقیت رابه عنوانی نیروی حیاتی می دانند و معتقدند که خلاقیت انسان نمایانگر نیروی خلاقی است که در ذات خود زندگی نهفته است و بر طبق این دیدگاه معتقدند که آموزگار از دو راه می تواند نیروی طبیعی خلاقیت را تقویت کند یکی با استفاده از انتخاب روشها و مطالب صحیح تربیتی است و دیگری برانگیختن شورو شوق در دانش آموزان می باشد.