به اعتقاد ما اساسی ترین و زیربنایی ترین عنصر یک جامعه فرهنگ آن است چرا که سایر شئون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی حقوقی یک جامعه از فرهنگ آن ناشی می شود و بر مبنای تفکّر اسلامی فرهنگ روح و جان تمدن است .
نهاد خانواده اوّلین و موثّرترین مرحله در انتقال میراث فرهنگی و مقاوم سازی در برابر فرهنگ غیرخودی است به طوری که سطح سواد و آگاهی والدین و نقش الگویی آنان در ابعاد مختلف رفتاری از جمله : مدل لباس، آرایش، گذراندن اوقات فراغت و . . . می تواند تاثیرات مثبت یا منفی بر جای بگذارد.
بعد از خانواده نهادهای اجتماعی از جمله مدارس نقش بسیار مهمّی در اجتماعی کردن و ارتقاء رشد فرهنگ نسل آینده را دارند.
مدارس تنها مکان هایی هستند که با بهره گیری از شیوه ها و برنامه های مدوّن و تعلیم و تربیت به طور هماهنگ زمینه های فرهنگی را فراهم می سازد . علاوه بر موارد فوق نظام سیاسی هر جامعه، سیستم های امنیتی، الگوهای رهبری، رسانه ها و . . .
هر یک می تواند فرآیند فرهنگ سازی را یاری نموده و جامعه را در ابعاد مختلف رشد و توسعه کمک نمایند.
با توجه به رشد سریع جوامع و نقش ارتباطات و تاثیر بین عناصر انسانی همواره سوالاتی برای پژوهشگر مطرح بوده که آیا در قبال این توسعه، فرهنگ اصیل جامعه نیز پایدارتر خواهد ماند؟ علل فساد در اجتماع چیست؟ با چه روشها و سیستم هایی می توان روحیه ی مقاوم سازی در برابر فساد اجتماعی را گسترش داد؟ نقش خانواده، مدرسه، صدا و سیما ، مطبوعات و . . . در فساد تا چه اندازه است ؟ لذا تحقیق حاضر تحت عنوان (علل مفاسد اجتماعی )صورت گرفته است و هدف از این تحقیق دستیابی به عواملی است که زمینه ساز گرایش به مفاسد اجتماعی می شود .
در این تحقیق عناصر تاثیرگذار بر نگرش دانش آموزان نسبت به مفاسد اجتماعی از جمله: سطح سواد والدین، بضاعت مالی خانواده ها، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، استفاده از ویدئو، ماهواره و . . . منابع محدود کننده ی مظاهر فرهنگ بیگانه و . . . به عنوان متغیر محسوب شده است . که با کنترل، حذف و اصلاح هریک می توان بر نگرش آزمودنیها نسبت به پدیده ی شوم از خود بیگانگی تاثیر گذاشت .