1.1 پیوند سلول های بنیادی هماتوپویتیک
تشخیص این موضوع که تعداد کمی از سلول های بنیادی هماتوپویتیک (HSCs) می توانند مغز استخوان را بازسازی کنند ، کاربرد پرتوهای شیمی درمانی را برای درمان سرطان های انسانی و سایر بیماری ها مانند سندروم نارسایی مغز استخوان ، نقص های ایمنی اولیه ، آنزیموپاتی و هموگلوبینوپاتی ، تسهیل می بخشد. در ابتدا ، این روش شامل درمان هایی با دوز بالا بود (HDT، شیمی درمانی یا پرتودرمانی ) که با پیوند مغز استخوان (BMT) دنبال می شد. پس از آن ، متوجه شدیم که HSC ها در خون بند ناف وجود دارند و نیز می توانند از خون محیطی با آفرزیس جمع آوری شوند. دهنده ی سلول های بنیادی می تواند بیمار (پیوند سلول بنیادی هماتوپویتیک اتولوگ، auto-HCT) و یا شخص دیگری باشد (پیوند سلول بنیادی هماتوپویتیک آلوژنیک ، allo-HCT). هم چنین دهنده می تواند هم نژاد HLA- همسان (MSD allo-HCT) ، یکی از بستگان haploidentical و یا شخصی نامربوط اما با HLA همسان با بیمار باشد (دهنده ی نامربوط همسان یا MUD allo- HCT). در پیوند سلول های بنیادی خون بند ناف (UCB-HCT) ، دهنده معمولا غیر مرتبط است.
1.2 پیوند در مقابل بیماری میزبان و پیوند در مقابل اثر تومور
در اوایل دوره ی HCT ، مشخص بود که زیر مجموعه ای از بیماران دچار ضعف همراه با تورم در اندام های مختلف خود شده اند ، که در برخی موارد می توانست کشنده باشد. این بیماران معمولا به حال نخستین خود باز نمی گشتند و اصطلاح ” بیماری ثانویه ” و پس از آن ” بیماری پیوند در برابر میزبان ” (GVHD) برای تعریف این فرآیند ایجاد شدند. در آن زمان با توجه به نمونه های حیوانی و در محیط های بالینی انسانی مشخص شد که GVHD به طور عمده ناشی از سلول های T واکنشی است ، زیرا شیوع GVHD در محیط های سینژنیک (مانند دوقلو های همسان)، اتولوگ یا TCD allo-HCT کم تر است.
با این حال ، این نیز مشخص شد که میزان بازگشت به حالت اولیه از بیماری پس از allo-HCT نسبت به auto-HCT کم تر بود. علاوه بر این ، بازگشت به حالت اولیه پس ازTCD allo-HCT بیش تر بود ، اما در بیماران GVHD (به خصوص GVHD مزمن) کم تر بود ، که نشان می دهد نه تنها HDT بلکه سیستم ایمنی دهنده در بهبودی وضعیت بیمار حائز اهمیت می باشند. در نتیجه ، نشان داده شد برای بیمارانی که بدون GVHD allo-HCT را دریافت می کنند ، تزریق لنفوسیت های دهنده (DLI) ، در برخی موارد می تواند بدون پیش رفت GVHD به دنبال DLI موجب کاهش و یا بهبود بیماری شود. اصطلاحات پیوند در برابر لوسمی (سرطان خون) (GVL) یا پیوند در برابر تومور (GVT) برای شرح واکنش سیستم ایمنی دهنده در برابر بیماری گیرنده مورد استفاده قرار گرفته اند. از زمان تشخیص GVL در allo-HCT ، در بسیاری از پیوند ها شدت HDT کاهش یافته است ، به خصوص برای بیماری هایی که به آهستگی پیشرفت می کنند (به عنوان مثال ، غده های لنفاوی فولیکولی). این درمان ها را RIC می نامیم. بخش زیادی از این روش تقریبا به طور انحصاری به GVL بستگی دارد. معرفی RIC و NMA استفاده از HCT را در بیماران سالخورده امکان پذیر می سازد ، و با توجه به این موضوع که شیوع بیش تر بیماری های قابل درمان با HCT با افزایش سن افزایش می یابد ، حائز اهمیت می باشد. با توجه به میزان زیاد مرگ و میر مربوط به GVHD و قابلیت درمانی GVT ، مسئله ی مهمی که ایمنی شناسان پیوند با آن مواجه می شوند تفکیک این دو مسئله است.
1.3 GVHD حاد
با توجه به بیماری زایی GVHD ( و GVL) تسهیل دخالت انتخابی در این رویدادهای بالینی پس از HCT ضروری است. با این حال ، مسئله ی مهم این است که GVHD دارای اشکال و صور مختلف می باشد. انواع مزمن و حاد از GVHD (به ترتیب aGVHD و cGVHD) و یک سندرم مشترک وجود دارد که می توانند ترکیبی از ویژگی های هر دو باشند. در تعریف اولیه ی آن ها ، aGVHD و cGVHD بهتر تشخیص داده می شوند. aGVHD معمولا بر پوست ، دستگاه گوارش (GI) و کبد تاثیر می گذارد ، در حالی که cGVHD به طور کلی سطوح مخاطی ، چشم ها و پوست را تحت تاثیر قرار می دهد (اما می تواند هر یک از اندام های مجاور را نیز تحت تاثیر قرار دهد). نمونه های شدید تر aGVHD ممکن است شامل بیماری های GI (به عنوان مثال، اسهال ، تهوع، استفراغ، درد شکم، و یا اختلال رشد، بسته بخشی از دستگاه گوارش که به عنوان هدف در نظر گرفته شده است) و نشانه هایی از اختلال عملکرد شدید کبدی (یرقان، انسفالوپاتی، خونریزی، کاهش آلبومین) و تحت تاثیر قرار گرفتن پوست باشد . در صورتی که aGVHD +14 روز قبل روی دهد (معمولا قبل از پیوند) ، GVHD بسیار حاد نام دارد و مربوط به پیش بینی های جانبی است. هم چنین تشخیص دادیم که در برخی موارد به علت کاهش تدریجی سرکوب سیستم ایمنی ،شکل دیررس aGVHD ممکن است 100 روز پس از پیوند (تاخیر در شروع aGVHD) مشاهده شود.
1.4 GVHD مزمن
GVHD مزمن نیز شکل های متغیری دارد .بیماران ممکن است علائم سیکا را (رمد چشم، خشکی دهان) با و یا بدون درد مفاصل ، خارش پوست ، اسکلروز سیستمیک (اسکلرودرمی)، التهاب ائوزینوفیلیک و یا پلی میوزیت داشته باشند. آن ها هم چنین می توانند به اختلالات کبدی و کلستاز ، بی اشتهایی ، تهوع ، استفراغ ، کاهش وزن ، سوء تغذیه ، برونشیت انسدادی (BO) یا ذات الریه کریپتوژنیک (COP) دچار شوند. نمونه هایی که کم تر رایج می باشند عبارت اند از گلومرولونفریت با یا بدون سندرم نفروتیک، هیپوگنادیسم، و دیگر نقایص هورمونی. التهاب سروزی با وجود پلور یا آسیت و اختلال دستگاه عصبی بسیار نادر است.