افلاطون (427-347 ق.م) فرزند یکی از خانواده های سرآمد آتن بود و توقع می رفت سیاستمدار شود. اما او مسحور سقراط شد و حکم مرگ او سخت بر دلش اثر نهاد. پس دنیای سیاست را واگذاشت تا رسالت اصلاح گری سقراط را پی گیرد.
در حدود 40 سالگی آکادمی را در آتن بنیان نهاد تا جوانانی که می بایست در آینده زمام امور شهر های یونان را در دست گیرند. از تحصیلات عالی بهره مند شوند. در تقدیر افلاطون می توان گفت بسیاری از فلاسفه او را به بزرگترین فیلسوف می دانستند و می دانند و حکیم سهروردی بنیان گذار حکمت اشراق برای او احترام خاصی قائل بوده و او را امام الحکمه و پیشوای حکمای اشراق می دانسته است.
برخی نظریه های افلاطون
مقدمه
بخشی از تحقیق
آثار افلاطون
- لاخس، خارمیدس- لوسیس، کریتون- اوتیفرون، دفاعیه
- پروتاگوراس، گرگیاس، منون
- ضیافت و فایدون
- جمهوری و فایدروس
- تئای تتوس (حدود 367 ق.م )، پارمنیدس، تیمائوس
- سوفسطایی و و سیاسی
- فیلبوس و قوانین.
تعریفی از عالم مثل
بجا و مفید است که اصطلاحاتی را که افلاطون به کار می برد ارزیابی کنیم.
نخست او از صور یا مثل (ایده یا ایدوس) سخن می گفت. این دو واژه در اصل معنایی نزدیک به «شکل» داشتند و در زمان افلاطون «ایده» به هیچ روی ربطی به «اندیشه» نداشت.
منظور افلاطون از مثل با تشبیهی که وی آن را برای اثبات مثل به کار برده است روشن می شود. غاری را در زیر زمین در نظر بگیرید که در آن مردمانی را به بند کشیده،روی به دیوار و پشت به دهانه ی غار نشانده اند این زندانیان از دوره کودکی در آنجا بوده اند و پاهایشان چنان با زنجیر بسته شده که نه می توانند از جای خود بجنبند و نه سر خود را به چپ و راست بگردانند، بلکه ناچارند پیوسته رو به روی خود را تماشا کنند. در بیرون از غار، به فاصله ای دور، آتشی افروخته است که پرتو آن به درون غار می تابد، میان آتش و زندانیان راهی مرتفع و دیواری کوتاه وجود دارد شبیه پرده ای که شعبده بازان میان خود و تماشاگران می آویزند تا از بالای آن هنر خود را نمایش دهند.
مثالی که طرح شده است این است که یک شخص هم می تواند بلند و هم کوتاه باشد اساسی را نادیده انگاشته است و آن میان واژگان اسنادی ساده و واژگان نسبی یا اعتباری ست واژگانی مانند بلند و کوتاه و سبک معنای مطلقی ندرند اما همواره به یک مرجع قیاس اشاره دارند یک شخص یا بدین دلیل بلند خوانده می شود که از شخص مورد قیاس دیگری بلند تر است یا در قیاس با متوسط طول قامت انسان ها بلند است. اگر چنین مرجع قیاسی نباشد واژه تهی از معنا خواهد بود. این نشان می دهد که هیچ چیز در آن واحد هم بلند و هم کوتاه نیست. هر عین خارجی فقط نسبت به چیزهایی متفاوت دیگر چنین است .و مثلاً نمی توان گفت که فلان شخص در معنای مطلق هم بلند و هم کوتاه است و بنابراین تابع مستندات اصالتاً متضاد است و در نتیجه کاملاً واقعی نیست .
دانش و اعتقاد
افلاطون تمایزی اساسی میان دو حالت شناختی متفاوت قائل بود .
این دو حالت را می توان دانش و اعتقاد (یا عقیده ) نامید .
آنچه ما می دانیم ( یعنی دانشی از آن داریم ) باید درست باشد ، اما آنچه بدان عقیده داریم ممکن است درست یا خطا باشد .
اما افلاطون همواره برای عقل سلیم ارزش قائل بود و سعی می کرد نظریه هایش را با آنچه بدیهی می نمود تطبیق دهد . بنابر این او این نظریه طبیعی را پذیرفت که دانش و اعتقاد ربط مستقیمی به هم دارند .
جهان معقول
به قول خود افلاطون فلسفه ی وی ناشی از حکمت سقراط است. از همان سبک استادش که مناظره و محاضره بوده، پیروی کرده و حتی نام دیالکتیک (جدل) را که به این روش اطلاق می شده برای فلسفه به معنای دانش اختیار کرده است در اولین رسالات افلاطون که اندیشه های وی به روشی درخشان عرضه می گردند، معمولا سقراط حکم سخن گوی اصلی را دارد و هم اوست که نظریه ی مثل را برای طرف مقابل خود بازگو می کند. حاجت به توضیح نیست که خواننده نباید فریب این روش خاص را که در واقع از مقوله ی صنایع ادبی ست بخورد. چون واضع نظریه ای مثل، افلاطون است نه سقراط و ارسطو این نکته را با صراحت تمام گفته است ولی در واقع منشا و خاستگاه نظریه ی مثل افلاطون در واقع افکار و عقاید سقراط بوده و شاید شور و حرارتی که اندیشه های افلاطون را به سوی خیر راهبری کرده در اثر فیض های شخصیتی سترگ سقراط بوده است و تعظیم و تکریم پارسایانه ای هم که افلاطون از استاد خود سقراط می کند نشانه ی قدر شناسی وی است.
چکیده ای از سیاست
هیچیک از هدفهای شناخته سیاسی – دارایی، آزادی، پیشگیری از رکود یا نا آرامی سیاسی – را نباید در خود و به خودی خود، یک هدف شمرد هر چند دومین و سومین (هدف) از اینها از فرآورده های جنبی آفرینش یک جامعه با هنر (فضیلت مند) خواهد بود (اما) تنها مورد آخرین است که تنها هدف راستین سیاست است. انگار هدف گروه سالار (الیگارشی) افزودن بر دارایی خود (شخصی) است و شعار مردم سالار (دموکرات) آزادی است: بدین ترتیب افلاطون اصلی ترین جهان نگری دو رقیب را ناگفته رد می کند. او همچنین در انکار از میان برداشتن ناآرامی (آشوب) چون هدفی در خود و برای خود راه حل سیاسی ای را که بعدها ارسطو را به سوی خود کشاند- و ما با آن بخوبی آشنا هستیم – نیز رد می کند : کوشش برای دست یافتن به تعادلی در میان منافع گروههای رقیب در جامعه افلاطون را با اصلاح هنجارهای موجود در زندگانی سیاسی کاری نیست او می خواهد به جای اینها نظم تماماً نوینی را بگذارد که با دیدگاه انقلابی او درباره غایت راستین جامعه سازگار باشد.
یعنی فراهم آوردن شرایطی که در آن اعضای جامعه بتوانند به هر اندازه که در توان آنان است از هنر (فضیلت) و در نتیجه از نیکبختی برخوردار شوند.
روح و سرنوشت آن
افلاطون ابدیت روح را با خود وجود معرفت به اثبات می رساند و می گوید تنها راه توجیه معرفت این می شود که روح در حیات پیشین خود مثال را به دیده ی تامل دیده است. افلاطون در رساله ی فیدون نظریه ی تذکر را که در رساله ی دیگرش «منون» آورده بود دوباره می آورد و در جهتی به شرح و بسط آن می پردازد که نظریه ابدیت روح را ثابت می کند. لازمه ادراک حسّی ما از اشیاء محسوس، این است که روح ما در حیات سابق خود جوهر تعقل پذیر را دریافته بوده است. اگر در باب دو چیز به ظاهر مساوی این حکم را بکنیم که این دو کاملاً مساوی نیستند ناگزیر از این جهت است که ما این دو چیز به ظاهر مساوی و به حقیقت نابرابر را در ذهن خود با جوهر یا مثال برابری مقایسه کرده ایم.
روح باید از جسم که آن را به سوی چیزهای میرا می گرایاند جدا شود و به هدایت عشق تا به سرمنزل جمال نورافشانی که خاطره آن را نگاه داشته اوج گیرد. همه ی آئین اخلاقی افلاطون در تمثیل غار مستتر و ماه حصل آن این است: خیر برای روح رهایی از زندان جسم و عالم مشهود است، تا در صفای فروغی خاموش نشدنی به کمال مطلق هستی بپیوندد.
منابع
- حکمت یونان، شارل ورنر ، ترجمه: بزرگ نادرزاد،
- از افلاطون تا ناتو، برایان ردهد، ترجمه: مرتضی کاخی – اکبر افسری
- سقراط و افلاطون
- مقاله درمورد برخی نظریه های افلاطون
- پروژه دانشجویی برخی نظریه های افلاطون
- پایان نامه در مورد برخی نظریه های افلاطون
- تحقیق درباره برخی نظریه های افلاطون
- مقاله دانشجویی برخی نظریه های افلاطون
- برخی نظریه های افلاطون در قالب پاياننامه
- پروپوزال در مورد برخی نظریه های افلاطون
- گزارش سمینار در مورد برخی نظریه های افلاطون
- گزارش کارورزی درباره برخی نظریه های افلاطون