وسایل نقلیه سنگین (HDVs)، از جمله کامیون های بزرگ و وسایل نقلیه باری مانند اتوبوس ها، کامیون های کمپرسی و ماشین های شهرداری، سهم قابل توجه و روز افزونی از سوخت را در ایالات متحده مصرف می کنند. برای مثال، مصرف انرژی کلاس HDV 7-8، 17.6 درصد کل مصرف انرژی حمل و نقل کل در 2013 بوده است و پیش بینی می شود که این مقدار به میزان تقریبی 30 درصد مصرف انرژی حمل و نقل تا 2040 برسد (U.S. Energy Information Administration, 2016; Oak Ridge National Laboratory, 2015). این مصرف روزافزون انرژی در بخش حمل و نقل، اثرات مشهودی بر روی انتشار گاز های گلخانه ای (GHG) و آلاینده ها دارد و دولت آمریکا در ارتقای فناوری ها و سیاست هایی که موجب ارتقا و بهبود عملکرد وسایل نقلیه کارآمد شود، حضوری فعال دارد (EPA-NHTSA 2011). به طور ویژه، سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (EPA) و موسسه ملی عبور و مرور و ایمنی بزرگراه ها (NHSTA) قوانین و مقرراتی را منتشر کرده است که هدف آن بهبود کارایی مصرف سوخت HDV است. سازمان محیط زیست آمریکا در حال حاضر آلاینده های گلخانه ای منتشر شده از کامیون ها( برای مثال، با استاندارد های عملکرد برای gCO2/ تن/مایل) را کنترل کرده و NHTSA، مصرف سوخت (بر حسب گالن/ 1000 تن بر مایل) را کنترل می کند. این قوانین و مقررات به صورت مرحله به مرحله پیاده سازی می شوند و استاندارد های فاز 1 بر کامیون های تولید شده بین مدل های سال 2014 و 2018 (The White House, 2014a) و استاندارد های فاز 2 بر کامیون های تولید شده بین مدل سال 2019 و 2025 تاثیر می گذارند (The White House, 2014b).
توانایی این استاندارد های برای رفع تقاضای انرژی و دستیابی به اهداف کاهش گاز های گلخانه ای نه تنها به سخت گیری و شدت مقررات ، بلکه به پاسخ و واکنش شرکت های بخش حمل و نقل به این استاندارد ها، بستگی دارد. محققان در حال حاضر تلاش می کنند تا درک کنند که چگونه تصمیم گیری توسط شرکت های حمل و نقل تحت تاثیر این استاندارد ها قرار می گیرد که به نوبه خود موجب کاهش هزینه های بهره برداری و عملیاتی شرکت های حمل و نقل می شود. نکته جالب در این خصوص، میزان اثر بازگشتی است که به طور گسترده ای در بخش وسیله نقلیه سبک (LDV) مطالعه شده است با این حال یک موضوع و زمینه جدید تحقیقاتی برای HDV ها است (De Borger & Mulalic, 2012; Matos & Silva, 2011; Winebrake et al., 2012; Berkhout, Muskens, & Velthuijsen, 2000; Greene, 2012; Greene, Kahn, & Gibson, 1999; Greening, Greene, & Difiglio, 2000; Small & Van Dender, 2005; Sorrell & Dimitropoulos, 2007; Winebrake et al., 2015a, b). یک اثر بازگشتی مثبت، نشان دهنده این است که وقتی که وسایل نقلیه کارآمدتر می شوند و هزینه های عملیاتی آن ها به ازای هر مایل کاهش می یابد، شرکت مصرف سوخت را به طور مستقیم (از طریق افزایش مسافرت و یا تغییرات رفتاری) و یا به طور مستقیم (از طریق مجاب کردن مشتریان در صرفه جویی سوخت و القای تقاضای بیشتر برای خدمات HDV) افزایش می دهد (Winebrake et al., 2012).
تحقیقات تجربی برای کمی سازی اثر بازگشتی برای بخش HDV، نتایج ترکیبی و متعددی را نشان داده است، و برخی مطالعات اشاره به اثرات بازگشتی بالا و نیز سایر مطالعات اشاره به اثرات ناچیز در آمریکا (Winebrake et al., 2015a, b; Leard et al., 2015) و در سایر کشور ها (De Borger & Mulalic, 2012; Matos & Silva, 2011; Wadud, 2016; Wang & Lu, 2014) دارد. تنوع نتایج ناشی از عوامل متعددی است از جمله عناصر جغرافیایی هر مطالعه، ناهمگن بودن بخش، کاربرد مدل های آماری مختلف، سختی تفکیک اثرات مستقیم و غیر مستقیم و نبود داده های دقیق و تفکیک شده در خصوص رفتار حرکتی HDV.
این مقاله از یک رویکرد کیفی برای درک مبانی و اساس اثر بازگشتی در بخش حمل و نقل آمریکا با در نظر گرفتن تصمیم گیری شرکتی از حیث تغییر سیاست و چشم انداز های قیمت سوخت بهره می برد. علاوه بر ارائه یک مرور منابع در خصوص این موضوع ما هشت مصاحبه عمیق را با ناوگان های حمل و نقل انجام دادیم تا مشخص کنیم که آن ها چگونه با توجه به موارد زیر تصمیم گیری می کنند:(1) پاسخ های ناشی از تغییرات قیمت سوخت یا بهبود کارایی مصرف انرژی در ناوگان (2) انتقال سیاست ها و اطلاعات صرفه جویی هزینه سوخت به مشتریان یا سایرین ( به عنوان مثال ذی نفعان)، (3) مدیریت وسایل نقلیه و (4) مدیریت رفتار راننده. ما هم چنین با توجه به این که سهام بازار بر اساس تنها هزینه نیست، به بررسی پاسخ های آن ها در زمینه اهداف کلیدی (به عنوان مثال بیشینه سازی سود، کیفیت خدمات، ایمنی و غیره) و مزیت رقابتی برای درک بهتر شیوه تاثیرگذاری محرک ها/ بازدارنده ها بر رفتار شرکت خواهیم پرداخت. توجه داشته باشید که برای شرکت ها یا خدمات خاص، نیازی به افزایش خدمات توسط مشتریان نیست (یعنی مدیریت پسماند یا سایر خدمات). هدف ما استفاده از این مصاحبه ها برای درک بهتر تصمیم گیری در بخش حمل و نقل برای ارزیابی و اعتبار سنجی نظریه فعلی یا یافته های کمی، پیشنهاد مدل های نظری جدید برای آزمون نتایج تجربی یا شناسایی زمینه های تحقیقاتی مورد نیاز است. اگرچه هدف ما تاکید بر بخش حمل و نقل آمریکا است، ما بر این باوریم که نتایج ما قابل تعمیم به سایر زمینه های بین المللی است.
بخش بعدی، اطلاعات اضافی مربوط به اثرات بازگشتی در بخش HDV فراهم می کند و به دنبال بحث در مورد روش ها و نتایج است. بخش نهایی، نتایج ما را در قالب سیاست های جدید مطرح کرده و تحقیقات لازم برای درک بهتر و کمی سازی اثرات بازگشتی در بخش حمل و نقل است.