کشاورزی ارگانیک در ایالات متحده در ابتدا در دهه 1940 توسط جی. آی. رودال[1] و به موجب نوشتههای محقق انگلیسی حوزهی کشاورزی، آقای آلبرت هاوارد[2]، جنبه سیاسی پیدا کرده و قطبی شده است، با وجود محبوبیت و تقاضای در حال رشد مصرف کننده. محصولی که به طور ارگانیک رشد میکند، جایگزین محصولی می شود که به طور معمولی رشد کرده است. اگر چه گاهی اوقات تحقیق علمی در مورد محصولات ارگانیک مشکل میباشد (دانگور[3] و همکاران، 2009؛ ووز[4] و همکاران، 1999)، محصولات ارگانیک اغلب به عنوان محصولات سالمتر و سازگار با محیط زیست پذیرفته شدهاند (یو و تانگ[5]، 2009؛ ویلیامز و همیت[6]، 2001؛ تامپسون و کیول[7]، 1998). نهضت کشاورزی ارگانیک در ایالات متحده به طور مستقیم به استفادهی بی رویه از آفت کشها، علف کشها کودهای شیمیایی منجر شد. اتکای زیاد به مواد شیمیایی ترکیبی در بخش کشاورزی، اگرچه به طور انکار ناپذیر یکی از عوامل مهم افزایش تولید مواد غذایی و به تبع آن امنیت غذایی میباشد، نگرانیهای مهمی را در رابطه با سلامت و محیط زیست موجب میشود. با وجود بی میلی برخی از جوامع کشاورزی معین، کشاورزی ارگانیک به تدریج جایگاه ثابتی را در فرهنگ ایالات متحده به دست میآورد. در سال 1979، تصویبنامه مواد غذایی ارگانیک کالیفرنیا به قانون تبدیل شد، که روشهای استاندارد تولید را برای محصولات غذایی ارگانیک به وجود میآورد.
در سال 1990، تصویبنامه فدرال تولید مواد غذایی ارگانیک تصویب شد، که استانداردهای ملی را برای محصولات ارگانیک بنا نهاد، بنابراین ثبات را در تجارت بین ایالتی برقرار نمود. دوازده سال به طول انجامید تا یک برنامهی ارگانیک ملی تهیه شده توسط مجموعه ای از استانداردهای وزارت جهاد کشاورزی ایالات متحده (USDA)، به مرحلهی نهایی برسد. از سال 2002، غذاهایی ارگانیک گواهی شده، برچسب ارگانیک USDA را دارند. در حال حاضر USDA کشاورزی ارگانیک را به عنوان سیستم مدیریت تولید اکولوژیکی تعریف می کند که تنوع زیستی، چرخه های بیولوژیکی و فعالیت بیولوژیکی خاک را توسعه داده و افزایش میدهد. این تعریف بر مبنای حداقل استفاده از نهاده ها از خارج از مزرعه و شیوههای مدیریتی میباشد که توازن اکولوژیکی را احیا نموده، حفظ کرده و افزایش میدهد. پس از پذیرش استانداردهای ملی، فروش محصولات ارگانیک در ایالات متحده در هر سال حدود 20% یا بیشتر افزایش یافته است، که نشان دهنده یکی از بخشهای کشاورزی میباشد که به سرعت در حال رشد میباشد (أوبرا هولزر[8] و همکاران، 2007).
در یک پیمایش از کشاورزان تولید کننده محصولات ارگانیک که توسط سازمان تحقیقات کشاورزی ارگانیک انجام شد، کشاورزان چندین چالش عمده پیش روی تولید کنندگان محصولات ارگانیک را مشخص کردند. در بین این چالشها، آنهایی که به مدیریت کاربردی علفهای هرز و به دنبال آن مدیریت حشرات آفت، آفات مهره داران و بیماریها مربوط بود انتشار یافت (والز[9]، 1999). در این مطالعه، بحث خود را به مدیریت آفات حشره محدود میکنیم. در بین حشرات آفت اصلی، مهمترین چالشها به سوسکهای خیار، سوسکهای کک، سوسکهای کلرادوی سیب زمینی، شته ها، پروانه ی سیب، زنجرکها و ملخ ها مربوط میشود (والز، 1999). این حشرات آفت میتوانند افت قابل توجهی را در عملکرد محصول و ظاهر محصول باعث شوند، با وجود تلاشهای گوناگون در زمینهی مدیریت محصولات ارگانیک، لاروهای پروانه ی سیب بیش از 25 درصد به باغستانهای سیب ارگانیک در بریتیش کلمبیا[10] آسیب وارد کردند (جاد و همکاران، 1997). تشخیص سطوح مختلف آسیبی که حشرات به محصول وارد می کنند بسته به مرحله زندگی حشره ی آفت و مرحله رشد و نمو محصول دارای اهمیت میباشد. علاوه بر آسیب ناشی از تغذیه ی مستقیم، حشرات می توانند ناقل بسیاری از ویروسهای مختلف گیاهی باشند. زخمهای ایجاد شده از طریق تغذیه حشرات نیز به نقاط بالقوه ای برای ورود قارچهای بیماریزا و باکتریها تبدیل میشوند. بنابراین، مدیریت موثر حشرات آفت کلیدی، برای سلامت محصولاتی که به طور ارگانیک پرورش یافتهاند و طول عمر گیاهان چند ساله در یک سیستم تولید ارگانیک بحرانی میباشد.
بیشک، حشرات آفت عامل مهمی در عملکرد و قابلیت فروش محصولات متعارف تجاری می باشد. راهکارهای مدیریتی مختلفی برای کنترل حشرات توسعه یافته است، از جمله حشره کشهای گیاهی، زیستی منطقی و ترکیبی و همچنین ایجاد آفات تراریخته- و محصولات مقاوم به بیماری، مانند ذرت و پنبه Bt. محصولات اصلاح شدهی ژنتیکی برای استفاده در سیستمهای کشاورزی ارگانیک مجاز نیستند و گزینهی حشره کش های شیمیایی محدود شده است. با توجه به این محدودیتها، استفاده از گزینه های ارگانیک تایید شده میتواند به طور قابل توجه چالش بیشتری را برای مدیریت مناسب حشرات آفت ایجاد کند. در این تحقیق، ابتدا در مورد رهیافتهای رایج مورد استفاده برای مدیریت جمعیتهای حشرات آفت در سیستمهای تولید ارگانیک بحث میکنیم. سپس، پتانسیل تولید ترکیبات فرار از طریق گیاهان برای بهینه سازی یا بهبود مدیریت حشرات آفت در تولید ارگانیک را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
[2] Sir Albert Howard
[3] Dangour
[4] Woese
[5] Yue and Tong
[6] Williams and Hammitt
[7] Thompson and Kidwell
[8] Oberholtzer
[9] Walz
[10] British Columbia