فساد مواد غذایی[1] را می توان به شکل فرایندی تعریف کرد که یک محصول مصرفی را، نامطلوب و یا غیر قابل قبول کرده و پیامد فعالیت های بیوشیمیایی یک جامعه میکروبی محسوب می گردد که در نهایت با توجه به عوامل تعیین کننده اکولوژیکی غالب، حاکم می شود. اگرچه اطلاعات محدود گزارش شده اند اما این فعالیت به سیستم درک حد نصاب[2] (QS) نسبت داده شده اند. در نتیجه، نقش بالقوه ارتباط سلول به سلول در فساد مواد غذایی و ایمنی یا سلامت مواد غذایی باید به صورت گسترده تری روشن گردد. چنین اطلاعاتی می توانند در زمینه طراحی رویکردهایی برای دستکاری این سیستم های ارتباطی و در نتیجه کاهش یا پیشگیری به عنوان مثال، واکنش های فساد و یا حتی کنترل بروز فاکتورهای بیماری زا مفید باشند.با توجه به گزارشات بسیاری که در مقالات مربوط به ویژگی های بنیادین سیستم درک حد نصاب (QS)، به عنوان مثال، ساختار شیمیایی و تعاریف ترکیبات سیستم درک حد نصاب (QS)، در این مرور اجمالی وجود دارد، ما فقط گریزی به انواع و ساختار شیمیایی مولکول های علامت دهنده سیستم درک حد نصاب (QS) فی نفسه و روش های (مبتنی بر سنجش زیستی[3]) تشخیص و تعیین آن ها با اجتناب از اسناد و مدارک گسترده، می زنیم.
در مقابل، ما در پی ارائه دیدگاه هایی درباره موارد ذیل می باشیم:
(i) نقش سیستم درک حد نصاب (QS) در زمینه فساد مواد غذایی،
(ii) عواملی که ممکن است فعالیت سیستم درک حد نصاب (QS) را در مواد غذایی فرو نشانند و بررسی بازدارنده های بالقوه سیستم درک حد نصاب (QS) که ممکن است هماهنگی باکتریایی فعالیت های مربوط به فساد را “منحرف” نموده و در نتیجه می توانند به عنوان نگاهدارنده های زیستی[4] مورد استفاده قرار گیرند،
(iii) رویکردهای تجربی آتی که می باید به منظور کشف مناطق “خاکستری” و یا “تیره” سیستم درک حد نصاب (QS) انجام پذیرند و منجر به افزایش شناخت ما از نحوه تاثیرگذاری سیستم درک حد نصاب (QS) بر رفتار میکروبی در مواد غذایی شده و به یافتن پاسخ هایی درباره نحوه بهره برداری ما از سیستم درک حد نصاب (QS) در راستای مزایای نگهداری مواد غذایی و ایمنی مواد غذایی کمک می نمایند.