مفاهیم جهانگردی :
درک واژگان مفاهیم اصولی که در محتوای مسافرت و صنعت جهانگردی به کار برده می شود چارچوبی اساسی به دست می دهد که مبنای بیشتر بحث هایی است که در این باره انجام می گیرد. به سبب ناملموس بودن این صنعت کاربرد واژگان گوناگون متداول خواهد بود.
جهانگرد :
اصطلاح توریست یا همان جهانگرد از قرن نوزدهم معمول شد . در آن زمان اشرافزادگان فرانسه می بایست برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربه های لازم زندگی اقدام به مسافرت می نمودند . این جوانان در آن زمان توریست نامیده می شدند و بعدها در فرانسه این اصطلاح در مورد کسانی بکار می رفت که برای سرگرمی و وقت گذرانی و گردش به فرانسه سفر می کردند و بعدها با تعمیم بیشتر به کسانی اطلاق میشد که اصولا به این منظور سفر می رفتند . کم کم کلمه توریست به زبانهای دیگر نیز وارد شد و از آن واژه توریسم به وجود آمد . برای اولین بار در سال 1925 کمیته مخصوص آمارگیری مجمع ملل افراد زیر را جهانگرد شناخت :
- کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی یا مقاصد پزشکی و درمانی سفر می کنند .
- کسانی که برای شرکت در کنفرانسها ، نمایشگاهها ، مراسم مذهبی ، مسابقات ورزشی و از این قبیل به کشورهای دیگر می روند .
- کسانی که به منظور بازاریابی و امور بازرگانی مسافرت می کنند .
- افرادی که با کشتی مسافرت می کنند و در بندری در مسیر راه تا 24 ساعت اقامت می نمایند .
سازمان جهانی جهانگردی (WTO) ، جهانگردی را در قالب دیدارکنندگان تعریف کرده است : «بازدیدکنندگان یا دیدارکنندگان کسانی هستند که به کشور دیگری غیر از کشور محل اقامت خود وارد می شوند و مقصودی به غیر از آنچه در کشور خود داشته اند پیگیری می نمایند . این گروه شامل جهانگردان دیدارگر میان روزی (کسانی که به گشت های کوتاه تفریحی) می روند نیز می گردد . جهانگردان کسانی هستند که حداقل یک شب و حداکثر یکسال را در کشور مقصد می گذارنند و هدفشان سرگرمی ،تفیح ، سلامتی و کسب آرامش ، مطالعه ، زیارت یا ورزش و امثالهم می باشد . دیدار گران میان روزی نیز کسانی هستند که کمتر از یک شبانه روز با هدف سرگرمی و تفریح صرف سفر می نمایند.»