اعتصاب، تحصن و امثال آن، بسیار وقت گیر و پرهزینهاند. در مقابل، مشارکت انتخاباتی، که موضوع اصلی این نوشتار است، از این لحاظ در پایینترین مراتب قرار میگیرد. در مشارکت انتخاباتی افراد در زمانی کوتاه و با صرف هزینهی ناچیز به پای صندوقهای رای می روند و با دنیای سیاست ارتباطی سطحی و گذرا برقرار میکنند. با وجود این، مشارکت انتخاباتی مهمترین و متداولترین نوع مشارکت سیاسی است و به یمن وجود یافتههای آماری و تحقیقات میدانی فراوان، غالب پژوهشهای انجام شده درباره مشارکت در این زمینه خلاصه میشود.
در این نوشتار خواهیم کوشید با ارائهچارچوبی نظری درباره مشارکت انتخاباتی، با توجه به آثار موجود در این خصوص، آن را مورد مداقه و کنکاشی جامعه شناختی قرار دهیم. اما قبل از پرداختن به موضوع اصلی بحث، پرسشهایی مهم در باب مفهوم و ماهیت مشارکت سیاسی وجود دارد که ارائهپاسخی شفاف و روشن بدانها ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از جمله آنکه: حقیقت مشارکت سیاسی چیست؟ به چه انگیزهای افراد به صحنهسیاست قدم میگذارند؟، اقسام مشارکت سیاسی کداماند؟ هرگونه حضور در صحنه سیاسی را می توان مشارکت سیاسی نامید؟ و آیا اساساً تعیین حدود و ثغور و چارچوب مشخص برای مشارکت سیاسی قابل قبول است یا خیر؟
پس به ناچار باید سخن را از بررسی مفهوم مشارکت سیاسی آغاز کرد و بدین منظور، به جای پرداختن به تعاریف گوناگون و تلقی ها و رهیافتهای مختلف که از مشارکت سیاسی وجود دارد، شایسته آن است که رویکردهای مختلف به آن را مورد مداقه قرار دهیم.