اظهارات و صورت های مالی یک مکانیزم مهم برای انتقال اطلاعات خاص شرکت به سهامداران است. اگرچه اضهارات مالی طبق اصول پذیرفته شده حسابداری[1] آماده شده است، استانداردهای حسابداری باعث ایجاد احتیاط می شود که این می توانند در متورم کردن صورت درآمد و حساب های ترازنامه که منجر به ارائه مجدد می شوند استفاده شوند. کمیسیون بورس و اوراق بهادار[2] ارائه مجدد را به عنوان نمایان ترین شاخص حسابداری نادرست و منبعی برای تحقیقات جدید تعریف کرده است (Schroeder،2001). گراهام و دیگران (2008،ص 44) بیان کردند که “گاهی اوقات ارائه مجدد باعث می شود که درآمدهای میلیارد دلاری که قبلا گزارش شده بودند، کاهش یابند” و ادامه می دهد که:
“ارائه مجدد بطور بالقوه برای شرکت بسیار پرهزینه هستند و ممکن است اعتماد سرمایه گذاران را خدشه دار کند، تقاضا برای اوراق بهادار شرکت را کاهش دهد و فرصت های شرکت را کم کند و بنابراین منجر به کاهش قابل توجه ارزش بازار خواهد شد.”
با توجه به اهمیت ارائه مجدد صورت های مالی، تحقیقات اخیر (e.g., Graham et al., 2008; Newberry and Parthasarathy, 2007; Hribar and Jenkins, 2004) علاقه زیادی به بررسی اثرات ارائه مجدد صورت های حسابداری نشان دادهاند. گراهام و دیگران (2008) بر بازارهای بدهی تمرکز کردند و افزایشی در گسترش وام و پرداخت را به دنبال ارائه مجدد مشاهده کردند و دریافتند که این اثرات در شرکت های متقلب بیشتر از غیر متقلب هاست. به طور مشابه، وین، نیوبری و پارتاساراتی (2007) بازار بدهی عمومی را بررسی کردند و اختلاف اعتباری بیشتری را متعاقب ارائه مجدد مشاهده کردند. شواهد اخیر نشان می دهند که ارائه مجدد صورت های حسابداری هزینه تامین سرمایه را بالا می برد (Palmrose et al., 2004; Anderson and Yohn, 2002).
یکی از نتایج ضمنی هزینه بالای قرض و تامین سرمایه این است که مانع توانایی سازمان در سرمایه گذاری در پروژههای سودآور می شود. بخصوص اگر ارائه مجدد باعث ایجاد عدم اطمینان به چشم انداز آینده سازمان شود،ممکن است مانع دستیابی به سرمایههای خارجی کم هزینه شود. این ناتوانی می تواند سرمایه گذاریهای شرکت را محدود کند و منجر به رشد پایین شرکت، بخصوص رشد پروژههایی که تامین مالی آن ها از بیرون صورت می گیرد می شود.
ما از رویکرد درمیگوک-کانت و ماکسیموویچ (1998، 2002) پیروی می کنیم و هم نرخ رشد تامین مالی داخلی و هم خارجی و بعد از آن اعلام ارائه مجدد صورت های حسابداری را محاسبه و با هم مقایسه می کنیم. محدوده نمونه ما دوره زمانی 1997 تا 2009 است و دربرگیرنده 1044 شرکتی است که مجددا صورت های خود را ارائه کرده اند و نمونه ای همسان از شرکت هایی است که این کار را نکردهاند. رابطه ای منفی نشان می دهد که تامین مالی پرهزینه خارج از شرکت یا بدتر شدن جریان نقد داخلی مانع سازمان در سرمایه گذاری در فرصت های سودآور می شود. ما دریافتیم که بطور متوسط به دنبال ارائه مجدد در نرخ رشد فروش افتی رخ می دهد که با افت نرخ رشد تامین مالی خارجی تحریک می شود. یافته های ما از این موضوع که ارائه مجدد تاثیری منفی بر توانایی سازمان در دستیابی به سرمایه های ارزان قیمت خارجی دارد که مانع سرمایه گذاری سازمان در پروژه های سودآور می شود را پشتیبانی می کند. بعلاوه، ما دریافتیم که این آثار برای شرکت هایی که این کار را به سبب تقلب انجام دادهاند بیشتر است. همچنین فهمیدیم که ارائه های مجدد که شدیدتر هستند و این شدت با واکنش بازار در آن دوره زمانی مشخص می شود، متعاقب ارائه مجدد صورت های حسابداری رشد کمتری در پروژه هایی که تامین مالی آن ها بصورت خارجی انجام شده است دارند.
ما به دو جریان تحقیقات موجود می پردازیم و آثاری که بابت ارائه مجدد در ادبیات ذکر شده را مورد آزمون قرار می دهیم. پالمروس و شولز (2004) و سیمونز (2011) شواهدی برای عواقب قانونی ارائه مجدد فراهم کردهاند. سایر تحقیقات پیشین به میزان زیادی بر تاثیر ارائه مجدد بر محیط اطلاعاتی شرکت و هزینه تامین سرمایه و استقراض تاکید دارند (Anderson and Yohn, 2002; Palmrose et al., 2004; Graham et al., 2008; Wilson, 2008; Barniv and Cao, 2009). آن ها به طور کلی دریافتند که ارائه مجدد منجر به زوال محیط اطلاعات شرکت و افزایش هزینه تامین مالی خارجی می شود. ما از این بخش از تحقیقات جدا شدیم و تمرکز خود را بر این گذاشتیم که آیا ارائه مجدد محدودیتی اجباری را بر سرمایه گذاری شرکت و در نتیجه بر رشد آن تحمیل می کند یا خیر. علاوه بر یافته های ما مبنی بر اثر ارائه مجدد صورت های حسابداری بر تامین سرمایه خارجی شرکت، ادبیاتی که اثرات ارائه مجدد بر هزینه سرمایه را بررسی می کند را تکمیل می نماید.
یافته های ما اطلاعاتی را برای اعتبار دهندگان و تحلیلگرانی فراهم می کند که بر برنامه ریزی مالی و رشد میزان تامین سرمایه خارجی شرکت اتکا می کنند تا ارزش اعتبار یک شرکت را تعیین کنند. کنار هم قرار گرفتن نتایج ما همچنین مورد علاقه محافل آکادمیک، شاغلان و سرمایه گذارانی است که نگران عواقب ارائه مجدد صورت های حسابداری و چشم انداز آینده شرکت هستند. از دیدگاه قانون گذاران و تنظیم کنندگان استانداردها درک نتایج ارائه مجدد صورت های حسابداری در از بین بردن ثروت سهامداران، شامل کاهش رشد شرکت به سبب افزایش هزینه تامین سرمایه خارجی، می تواند مفید باشد. موضوع دیگری که مربوط به قانون گذاران است این است که ارائه مجدد صورت های مالی به سبب تقلب های فاحش در مقایسه با ارائه مجدد به سبب خطا و اشتباه به کاهش تنبیهی بیشتری در رشد شرکت منجر می شود که این نشان می دهد شرکت ها به دلیل تخلفات شان تنبیه می شوند. به این ترتیب پژوهش ما شایستگی های قوانین تصویب شده مانند قانون ساربینز-اکسلی[3] را مشخص می کند که مدیران را برای گزارشات نادرست به شدت مجازات می نماید. این قانون گزارش های فرصت طلبانهای را که می توانند منجر به از دست رفت میزان قابل توجهی از ثروت سهامداران شوند محدود می کند.
بقیه مقاله به این شرح است: در بخش 2 مروری بر ادبیات مربوطه انجام و توسعه این فرضیه ها ارائه شده است. بخش 3 داده ها و روش های تجربی را مورد بررسی می دهد. بخش 4 نتایج را ارائه می کند و بخش 5 مقاله را با نتیجه گیری به پایان می رساند.
[1] Generally Accepted Accounting Principles (GAAP)
[2] Securities and Exchange Commission
[3] Sarbanes-Oxley Act