پیشینه تاریخی
پیشینه تجربی
80 درصد بیماران از نتیجه اعمال جنسی راضی هستند، نارضایتی از اعمال جراحی به شدت اختلالات روانی پیش از عمل بستگی دارد. خودکشی به میزان 2% گزارش شده است (امین کاوه، کامران -1383)
پیشینه نظری
درمان هورمونی: در بسیاری از بیماران، استفاده از داروهای هورمونی جایگزین خوبی در عمل جراحی برای رسیدن به لذت جنسی است (جهانفر، شایسته).
تعریف عملیاتی
عمل جراحی
اعمال جراحی تغییر جنسیت موثر و غیرقابل بازگشت می باشد. بیماران باید 3 تا 12 ماه پیش از اعمال جراحی، با پوشیدن لباسهای جنس مخالف و دریافت درمانهای هورمونی آمادگی لازم کسب کنند (جهانفر،شایسته،مولایی نژاد،میترا -1380).
در این تحقیق محقق کسانی که حدود 10 تا 11 ماه پیش مورد عمل جراحی قرار گرفتهاند را مورد آزمایش قرار داده است که اغلب آنها گرایش به مونث شدن داشتهاند.
تعریف هویت جنسی
وضعیتی روانی است که با احساس فرد در مورد زن یا مرد بودن مشخص میشود. به عبارت دیگر مفهومی است که شخص از خود به عنوان مرد یا زن بودن دارد (شیرمحمدی،رضا- 1382).
تعریف نقش جنسی
الگوی رفتاری فرد که انعکاس از احساس شخصی فرد در مورد هویت جنسیاش می باشد. به عبارت دیگر نقشی است که فرد بر حسب ویژگیهای جنسی در اجتماع ایفا می کند (جهانفر، شایسته،مولایی نژاد،میترا-1380).
تعریف ترانسکشوالیسم
این افراد در دوران پس از بلوغ از جنسیت خود ناراضی بوده و مایلند صفات جنسی مخالف را کسب کنند. بیشتر این افراد در کودکی دچار اختلالات هویت جنسی بودهاند. پوشش لباس جنس مخالف و ابتلاء به مشکلات روانی در این افراد شایع بوده و در معرض خودکشیاند. ممکن است تعدادی از آنها به عضو تناسلیشان آسیب وارد کنند تا جراح را مجبور به عمل تغییر جنسیت کنند (جهانفر،شایسته،مولایی نژاد،میترا- 1380).
تعریف بهداشت روانی
بهداشت روانی، روانپزشکی پیشگر، بهداشت روانی اجتماعی و یا روانپزشکی اجتماعی به کلیه روشهای تدابیری اطلاق میشود که، برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توانبخشی بیماران روانی موجود به کار میرود و از آن استفاده می کنند (میلانی فر، بهروز -1374).
فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند : « استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و موثر کار کردن، انعطاف پذیر بودن برای موقعیت های دشوار و بازیابی تعادل خود و توانایی داشتن به کار میرود (گنجی، حمزه -1376).
سازمان جهانی بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی. بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست (گنجی، حمزه -1376).
مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه میگیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری نداریم، البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی،سنی،قدیمی و فرهنگ برای بهنجاری شده است (میلانی فر،بهروز -1374)
روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که تعادلی بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد (میلانی فر،بهروز-1374)
Normality as Transactional system and/or interacting system or normality as process
سلامت روانی عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران بوسیله تحقیر اصطلاحات محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه و ثبات (فرهنگ روانشناسی مقیمی-1378 – ص 25).
اما در این تحقیق بهداشت روانی افراد به صورتی محاسبه م یشود که تمامی نمرات آنها بین اعداد 112-28 باشد.
اختلالات هویت جنسی
شما یک پسر هستید یا یک دختر
«شما یک پسر هستید یا یک دختر؟» شما یک مرد هستید یا یک زن؟ در واقع، برای اتمام افراد – حتی کسانی که اختلالهای روانی شدید مانند اسکیزوفرنی دارند- پاسخ دادن به چنین پرسشهایی بلادرنگ و روشن است. در توافق دیگران نسبت به پاسخ فرد نیز ابهامی وجود ندارد. اساس فرد از مونث یا مذکر بودن – که هویت جنسی خوانده می شود- از همان اوان کودکی چنان عمیق در ذهن راسخ میشود که اکثر افراد در هر شرایط روانی هم که باشد در مورد جنسیت خود شکی نخواهند داشت اما برخی از افراد – که در میان مردان بیش از زنان یافت میشود- از اوان کودکی به طور عمیق در ذهن راسخ میشوند و این احساس را دارند که متعلق به جنس مخالف هستند. یک مرد تغییر جنسیت گرای میتواند خود را در آیینه بنگرد و ببیند که از نظر زیست شناختی یک مرد است، اما همچنان به خود بگوید که یک زن است. علاوه بر این ، اغلب سعی خواهد کرد که پزشکان را متقاعد سازد تا بدنش را متناسب با هویت جنسی اش تغییر شکل دهند. بسیاری از تغییر- جنسیت گراها تحت عمل جراحی آلت تناسلی و درمان هورمونی قرار میگیرند تا بدنشان در حد ممکن شکل کالبدشناسی جنس مخالف به خود بگیرد (آزاد،حسین-1380).
تغییر جنسیت گرایی
دو جنسی بودن یا خنثائیت عبارت است از اجتماع پاره ای از صفات دو جنس نر و ماده در یک فرد. به عبارت دیگر خنثی کسی را گویند که بعضی اوقات صفات مربوط به جنس نر و بعضی اوقات صفات مربوط به جنس ماده در او وجود دارد نشان می دهد. از طرف دیگر باید دانست که جنین انسان در آغاز خلقت دارای جنس غیر مشخص است و بعد بر حسب هورمون هایی که به او می رسد جنس قطعی خود را پیدا میکند و پسر یا دختر می شود (میرهاشمی،احمد-1371).
اختلال هویت جنسی کودکی
بیشتر تغییر جنسیت گرایی که توسط پژوهشگران جنسی مورد مطالعه واقع شده اند دارای تاریخچه عمیقی از سبکهای رفتاری جنس مخالف در دوران کودکی از قبیل زنانگی در پسرها و مردانگی در دخترها بوده اند (گرین.1969،تسوی1990).
بنابراین بررسی اختلال هویت جنسی کودکی ممکن است نشانه هایی درباره سبب شناسی تغییر جنسیت گرایی فراهم سازد، کودکانی که تشخیص این اختلال در مورد آنها داده میشود به طور عمیق پسران دختر صفت و دختران پسر صفت هستند، یا نوجوانانی هستند که رفتار، تمایلات و عدم تمایلات آنان با آنچه در فرهنگها برای هر جنس مناسب تلقی میشود، انطباق ندارد. از این رو یک پسر مبتلا به این اختلال ممکن است علاقه ای به بازیهای شلوغ و خشن نداشته باشد و مشارکت با دختربچه ها را ترجیح بدهد، لباسهای دخترانه بپوشد و اسرار داشته باشد که به صورت یک دختر رشد کند. او حتی ممکن است ادعا کند که آلت تناسلی و بیضه هایش نفرت انگیز هستند. بسیاری از کودکان مبتلا به این اختلال این باور را در خود می پرورانند که با رشد بدنی آنها آلت تناسلی شان به شکل تناسلی دختر و یا پسر درمیآید، باوری که میتوان آنها را به عنوان جنبهای کودکانه از آرزوی تغییر جنسیت گراهای بزرگسال داشت که برای جراحی و باز تعیین جنسیت دارند (آزاد، حسین – 1381).
شروع این اختلال پیش از شش سالگی است. طبقه بندی پسرها و دخترها بر حسب رفتارها و روشهای پسرانه و دخترانه آنها چنان با قالبهای رفتاری و قضاوتهای ارزشی درآمیخته است که نابهنجار تلقی کردن الگوهای رفتاری جنس مخالف ممکن است بی مورد به نظر آید. اما برخی شواهد بیانگر آنند که این الگوها می تواند ناشی از یک آشفتگی فیزیولوژیایی باشند. بچه هایی که مادرانشان در حین حاملگی هورمونهای جنسی مصرف کرده اند، به احتمال زیاد ممکن است که مانند افراد جنس مخالف رفتار کنند و دارای ناهنجاری های کالبد شناسی باشند. برای مثال آشکار شده که دخترانی که مادران آنها برای جلوگیری از خونریزی رحم در دوران حاملگی پروژستین مصرف کردهاند در سالهای پیش دبستانی حالتهای پسرانه داشته اند. پروژستین ها پیشگام هورمونهای جنسی مردانه یعنی آندروژنها هستند. بعضی از این دختربچه ها که حالت پسرانه دارند، دستگاه تناسلی آنها دارای ویژگیهای جنسی نر هستند. (البته این موضوع بسیار نادر است) (جهانفر،شایسته،مولایی نژاد،میترا -1380).
اختلال هویت جنسی نوجوانان و بزرگسالان
علائم و نشانه ها در نوجوانان و بزرگسالان شبیه به هم است. نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به این اختلال میل دارند که متعلق به جنس مقابل باشند و این میل خود را به ابراز می کنند. این افراد مکرراً سعی میکنند که به عنوان عضو جنسی مقابل پذیرفته شوند و آرزو می کنند که مثل فردی متعلق به جنس مقابل رفتار کنند و دیگران هم مثل جنس مقابل با آنها رفتار کنند. بعلاوه آنها تمایل دارند خصوصیات جنسی جنس مقابل را کسب کنند و ممکن است معتقد باشند با جنسیت عوضی به دنیا آمده اند و عبارات شخصی از این قبیل بیان می کند: «من احساس میکنم زنی هستم که در جسم مردانه به دام افتاده ام » یا برعکس این جمله را می گویند (آزاد،حسین-1380).
نوجوانان و بزرگسالان اغلب برای تغییر جسمانی خود درخواست اقدامات طبی و اعمال جراحی دارند. هر چند اصطلاح نارضایتی جنسی در (DSM.TV.TR ) به کار نرفته، بسیاری از روانشناسان بالینی این اصطلاح را مفید دانسته اند و احتمالا همچنان از آن استفاده می کنند بعلاوه نارضایتی جنسی در دهمین تجدید نظر طبقه بندی آماری و بین المللی بیماریها و مشکلات بهداشتی وابسته «ICD-10» منظور شده است. خود این افراد نیز در اشاره به خود از این اصطلاح استفاده میکنند. این افراد اشتغال ذهنی مداوم با خلاصی از خصوصیات جنسی ثانویه و اولیه و کسب خصوصیات جنسی جنس مقابل دارند و همیشه تمایل دارند همچون عضوی از جنس مقابل زندگی کنند و لباس بپوشند. اکثر مطالعات گذشته نگر نارضایان جنسی حاکی از مشکلات هویت جنسی در دوران کودکی است. ولی مطالعات آینده نگر کودکان دچار اختلال هویت جنسی نشان میدهد که معدودی از آنها در آینده از جنسیت خود ناراضی هستند و در پی آن خواهند آمد. این اختلال در مردان شایعتر از زنان است. بزرگسالان مبتلا به این اختلال از این شاکی هستند که پوشیدن لباسهای جنس تعیین شده آنها ناراحتشان می کند، بنابراین شبیه جنس مقابل لباس می پوشند و در فعالیتهای مرتبط با آن جنس شرکت می جویند، آنها آلت تناسلی خود را نفرت آور می دانند و این احساس ممکن است منجر به درخواستهای مداوم برای جراحی آن ناحیه شود. این میل ممکن است به تمام امیال دیگر شخص نیز غلبه کند (آزاد،حسین-1380).
ترنسکشوالیسم اولیه مرد
افراطی ترین شکل وارونگی هویت جنسی است. در این اختلال یک فرد مذکر از نظر تشریحی، جسمی طبیعی دارد و خود نیز به طبیعی بودن آن واقف است خود را مونث می داند و به هر گونه تلاش دست می زند تا جسم خود را بر طبق هویت جنسی خود تغییر دهد. تشخیص بالینی خیلی زود داده میشود. همچنین بیمار موقع معاینه در هر سنی در حین داشتن جسم مردانه طبیعی، زنانه ترین رفتار را (طبیعی طبق معیار فرهنگی خود) دارد. هیچ دوره ای از زندگانی برای لحظه ها و ماهها و سالها با ظاهر نرمال در نقش خاص مردهای آن فرهنگ (روابط با غیر همجنس- ازدواج- اشتغال به مشاغل مردانه، خدمت سربازی، فتیشیسم یا هرگونه قرائن حاکی از ارزش دادن به رجولیت) ظاهر نشده و از روزهای نخستین که رفتارهای نشان دهنده هویت جنسی آغاز شده (بین یک یا دو سالگی) همیشه رفتار همجنس مقابل را داشته اند، چنین سابقه ای که با مشاهدات مستقیم از شخص ترنس سکسوال از دوران کودکی تا به حال در هیچ یک از اختلالات هویت جنسی مشاهده نمی گردد (آزاد،حسین-1380).
کلمه اولیه در این تشخیص هول اختلال از اولین سالهای زندگی شروع شده و تمام عمر بدون تغییر مانده بکار برده میشود. در مقابل ترانس سکشوال ثانویه یک اختلال اکتسابی مربوط به دوره های بعدی زندگی است. ترانس سکسوال بدون آنکه به فکر مردی تشریحی خود باشد با احساس زن بودن بطور مصمم دنبال روشها و اعمال تغییر جنسیت میگردد. و یا این آرزو که برتر از تمام امیال اوست ممکن است به اقدامات زیر دست بزند :
استفاده از استروژن برای ایجاد پستان و شکل زنانه ، الکترولیز برای از بین بردن موهای مشخص کننده مردی، جراحی برای ایجاد آلت تناسلی زنانه به کمک درآوردن بیضه ها و قطع آلت مردی و ایجاد واژن مصنوعی ، حالا چنین مردی میتواند در جامعه در نقش یک زن ظاهر شود؟ (جهانفر،شایسته،مولایی نژاد،میترا -1380).
ترانسسکسوال ثانویه در مرد
افراد مذکری که از نظر تشریحی بدنی طبیعی داشتند و در طبقه بندی ترانس سکشوال اولیه قرار نگرفتند اما با این وجود این افراد بر اساس احساس قوی زنانه انتساب به جنس مقابل را خواهانند و در طبقه ترنس سکسوآل ثانویه گنجانده میشوند. از این اصطلاح چنین برمی آید که فرم آشکار اختلال همراه با اولین رفتار مربوط به هویت جنسی پدیدار نشده بلکه بعدها در هر سنی پس از دوران کودکی ظاهر میشود. این بیماران سابقه دوره های کوتاه یا بلند داشته اند که ضمن آن حالتی مردانه داشته و به طور موفقیت آمیز در نقش مردهای فرهنگ خود ظاهر شده اند. این افراد با ازدواج کردن، کارکردن مثل مردهایی که از نظر دیگران مردانگی آنها قبول است، استفاده از رجلیت خود برای کسب لذت (روابط یا جنس مقابل- همجنسگرایی – یادگارخواهی و رفتارهای منفی دیگر) نشان میدهند که پیوند خود را به طور کامل با مردانگی و مرد بودن خود نگسسته اند، به عبارت دیگر این افراد گروه ناهمگونی را تشکیل میدهند که وجوه مشترک چندانی با هم ندارند (کاپلان،سادوک).
ملاک های تشخیص و طبقهبندی اختلال هویت جنسی
در (DSM.TV.TR ) اختلال هویت جنسی به عنوان گروه ناهمگونی از اختلالات تعریف شده اند که ویژگی مشترک آنها، ترجیح قوی و مداوم برای اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف است. این اختلال ممکن است در گفتار ظاهر شود که شامل اصرار و پافشاری مبتنی بر تعلق واقعی به جنس مخالف است، و یا این که به صورت غیرکلامی و با انجام رفتارهای جنس مخالف خود را نشان میدهند. مولفه عاطفی اختلالات هویت جنسی را معمولا ملال جنسیتی می نامند که به این شکل قابل تعریف است : نارضایتی از جنسیت زیستی، تمایل به برخورداری از بدن جنس مخالف، و میل به اینکه به عنوان فردی از جنس مخالف به وی نگریسته شود (DSM.TV.TR ).
شکل افراطی اختلالات هویت جنسی در ویرایش سومDSM. (DSM.III ) و متن ویرایش شده آن در (DSM.III.R ) در مجموع نارضایتی جنسی خوانده شده اند معمولا عبارتند از: تلاش برای پذیرفته شدن به عنوان عضوی از اجزای مخالف در اجتماع و انجام درمانهای هورمونی و جراحی برای شبیه شدن به شکل ظاهری جنسیت زیستی جنس مخالف.
براساس (DSM.TV.TR ) وقتی اختلالات جسمی دو جنسیتی وجود داشته باشد- مثل نشانگان عدم حساسیت نسبی به آندوژنها یا هیپرپلازی مادرزادی آدرنال- نمی توان تشخیص اختلال هویت جنسی را مطرح کرد.
(DSM.TV.TR ) هم چنین مشخص کردن گرایش جنسی را لازم می داند. فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی ممکن است به افراد جنس مخالف گرایش داشته باشد و یا افراد جنس موافقی یا افراد هر دو جنس گرایش نشان دهد و یا اصولا گرایش جنسی نسبت به هیچ یک از دو جنس نداشته باشد (کاپلان-1380،ص 236).
خصوصیت اساسی اختلالات هویت جنسی ناراحتی شدید و مداوم شخص در مورد جنسیت تعیین شده خود اوست و شخص تمایل و اصرار دارد که به جنس مقابل تعلق دارد (کاپلان -1380،ص 238 ).
ملاک های تشخیص
این طبقه برای ثبت اختلالاتی در هویت جنسی است که تحت عنوان اختلال هویت جنسی خاصی قابل طبقه بندی نیستند. نمونه های آن عبارتند از :
- اختلالات دو جنسیتی (مانند نشانگان عدم حساسیت آندروژنی یا هیپرپلازی مادرزادی فوق کلیوی) همراه با ملال جنسیتی.
- رفتار مبدل پوشی موقتی و وابسته به استرس.
- اشتغال ذهنی مداوم با اختگی یا قطع احلیل بدون تمایل به کسب خصوصیات جنسی جنس مقابل (DSM.TV.TR ).
علل تغییر جنسیت گرایی
ماهیت پایدار و آشکار هویت جنسی ناجور و ناهمخوان در تغییر جنسیت گراها، پژوهشگران را به این گمان واداشته است که آنان از نظر هورمونی با افرادی که هویت جنسی بهنجار دارند متفاوتند. شاید زنی که به مرد بودن خود باور دارد دارای افزایش آندروژن-مانند تسترون و آندروسترون- است. گلادیو (1987) در بررسیهای خود دریافت اگر تفاوتی در سطح هورمونی مردان تغییر جنسیت گرایی بزرگسال، مردان دگرجنسگرا، و مردان همجنسگرا وجود داشته باشد، این تفاوت ناچیز است. (کاپلان-1380،ص 240)
در یک بررسی زمینه یابی دیگر مییر (1979) به نتایج دو پهلویی دست یافت، برخی از زنان جنسیتگرا دارای سطوح افزایش از هورمونهای جنسی مردانه بودند اما این موضوع در بیشتر آنها صدق نمی کرد. البته اگر هم این تفاوتها وجود داشته باشند به دشواری قابل تفسیر اند بسیاری از تغییر جنسیت گراها هورمونهای جنسی را به کار میبرند تا بدین وسیله بدنشان تناسب با جنسیتی که خود را بدان متعلق میدانند تغییر کند. بدین ترتیب حتی اگر یک پژوهشگر، صرفا تغییر جنسیت گرا هایی را که طی چند ماه چنین هورمون هایی را مصرف نکرده باشند، بررسی کند، همچنان اطلاعات نسبتا اندکی در مورد تاثیرات دراز مدت درمان اولیه هورمونی در وضع کنونی آنان خواهد یافت. در هر حال، داده های موجود پشتیبانی روشنی از تبیین تغییر جنسیت گرایی بر حسب هورمونها نمی کنند. پژوهش در مورد ناهنجاری های احتمالی کروموزومی از این هم کمتر نتیجه بخش بوده است. علاوه بر این تلاش برای یافتن تفاوتهای بین ساختار مغزی تغییر جنسیت گراها و گروه کنترل منفی بوده است (آزاد، حسین -1378).
عوامل اجرایی قبل از درمان (جراحی) هویت جنسی
عوامل پیش از جراحی که به نظر میرسد سازگاری مطلوب پس از جراحی را پیش بینی می کنند عبارتند از :
- ثبات هیجانی معقول
- انطباق موفقیت آمیز در نقش جدید برای دست کم یک سال
- درک مناسب از محدودیتها و پیامدهای واقعی عمل جراحی
- روان درمانگری در زمینه برنامه هویت جنسی
البته مولفان تدکر می دهند که درجات و رضایتها صرفاً به این معناست که بیماران گزارش کرده اند و در عمل جراحی پشیمان نیستند.
شاید بتوان گفت که بیشتر تغییر جنسیت گرا هایی که دگرگونی کالبدشناسی یافته اند وضعیت بهتر و مطلوب تری دارند، هر چند برخی از آنها اینگونه نیستند اما اساسا در جریان زندگی، بسیاری از رویدادها موجب میشوند که افراد به میزان کمتر یا بیشتر به شادکامی یا آسایش دست یابند. اگر یک تغییر جنسیت گرایی جراحی شده به مشکل ملال انگیزی ناشاد گردد، آیا میتوان این اقدام را به عنوان یک عمل ضد درمانی محکوم کرد؟ تغییر جنسیت گروههایی که این روش جراحی را پیش می گیرند اغلب پیوندهای شان را با دوستان قدیمی و اعضای خانواده و جنبه های مختلف زندگی سابق خویش قطع میکنند. « آیا این من بودم که در تیم فوتبال بازی میکردم ؟ » یا کسانی که خود را از گذشته بدین شکل جدا میکنند فشار روانی چشمگیری را تجربه می نمایند، زیرا گذشته فرد در میزان احساس وی از خود در حال و آینده نقش دارد. بدین ترتیب تغییر جنسیت گرایی جراحی شده با مبارزه هایی روبرو می شود که برای کمتر کسی پیش می آید، بدین دلیل سازگاری با زندگی جدید را احتمالا باید با سختگیری کمتری ارزیابی کرد. تمام درمانگران باتجربه، دارای هر دیدگاه نظری که باشند، در برابر بیماری که میگوید «اگر فقط» با احتیاط برخورد میکنند. موارد آن بسیار است «اگر فقط اینقدر چاق نبودم» ، «اگر فقط این قدر عصبی نبودم» به دنبال هر «اگر فقط» عبارت و بیانی است که نشانگر آن است که زندگی بسیار بهتر و حتی فوق العاده بود. اگر فقط ……. بسیاری از اوقات امیدهای بیان شده چیزی جز خطاهای تصویری نیستند. موضوع ها به ندرت چنین سادهاند. فرد تغییر جنسیت گرا به شکلی قابل فهم متوجه ناهمخوانی میان هویت جنسی خود و ساخت زیستی خویش است و نارضایتی حاضر را ناشی از نیرنگ ترسناک طبیعت می داند. اماً او عملا در می یابد که بازسازی جنسی برای حل مشکلات زندگی وی کفایت نمیکند. این عمل شاید تاثیری بر پاره ای از مسائل وی بگذارد، اما معمولا تاثیری در مشکلات دیگری که معمولاً همه افراد در معرض آنها هستند نداشته باشد (مانند تعارض در کار، صمیمیتهای درون خود فرد) (فخری شجاعی،پیمان-1381).
پیش آگهی
اطلاعات قابل اطمینان در مورد پیشآگهی ترانس سکشوال درمان نشده، در دست نیست. نمونه بالینی حاکی است که این اختلال پس از تثبیت، سالیان درازی دوام می یابد اما معلوم نیست که پس از میانسالی ادامه می یابد یا خیر. احتمالاً میزان خودکشی در ترانس سکسوالها بالاتر است. ترانس سکسوال که در کودکی شروع میشود سیری مزمن دارد. اختلال عملکرد اجتماعی و شغلی در نتیجه تمایل شخص برای شرکت در نقش جنسی مطلوب (مقابل) یافته شایعی است. افسردگی نیز شایع است به خصوص اگر شخص از تغییر جنسیت دادن به کمک هورمونها و جراحی دچار یاس و ناامیدی شده باشد. ترانس سکشوالهای مرد ممکن است اقدام به اخته کردن خود نمایند، نه به قصد خودکشی بلکه برای تحت فشار قرار دادن جراح برای مداوا با مسائل آنها (کاپلان،سادوک) .
درمان اختلالات هویت جنسی
اینک مداخله های موجود برای کمک به افراد مبتلا به اختلالات هویت جنسی را مورد بحث قرار می دهیم. این روشهای درمانی به دو نوع اصلی تقسیم می شوند : در یک روش سعی می شود تا بدن مشخص متناسب با حالت روانی او تغییر کند، روش دیگر در پی آن است که حالت روانی فرد مطابق با بدن وی تغییر کند. (آزاد، حسین -1387)
بررسی های پیگیری بعد از عمل جراحی تعیین جنسی دوباره
پیگیری بیمارانی که تحت عمل جراحی تعیین جنسی دوباره قرار گرفته اند، نتایج متفاوتی را نشان میدهد. برخی از متخصصان بالینی اظهار می دارد که چنانچه بیماران قبل از عمل جراحی دوره دوساله نقش جنسی دلخواه را گذرانده باشند، همواره از نظر احساس بهزیستی و توانایی عشق ورزیدن از این عمل جراحی بهره مند می شوند. موقعیت شغلی بهبود می یابد، روابط جنسی پایدارتر می شود، بیماران ابراز می دارند که اگر مجبور شوند بار دیگر تحت عمل جراحی قرار می گیرند –حتی اگر نتیجه جراحی ناامید کننده باشد- به این کار اقدام خواهد نمود (بلانچارد،اشتاینر،لکسمن و دیکی-1989)
بهداشت روانی و بیماران روانی
وقتی می گوییم از نظر جسمی کاملا سالم هستیم، منظور این است که هیچ نوع ناراحتی احساس نمی کنیم. بنابراین سلامت جسمی یعنی حالت مقابل بیماری جسمی. آیا سلامت روانی یا بهداشت روانی یعنی نداشتن بیماری روانی؟ به عبارت دیگر، کسی که ازن نظر روانی هیچ نوع ناراحتی احساس نکند، در حالت بهداشت روانی کامل خواهد بود. این نوع رودر روی هم قرار دادن بهداشت روانی و بیماری روانی از دیدگاه زیستی (دیدگاه پزشکی) نشات میگیرد. دیدگاه زیستی یا دیدگاه پزشکی می خواهد بداند که چگونه بافتها یا اعضای بدن، بیمار میشود و چگونه باید آن را درمان کرد. با این همه می توان پرسید: اگر بیمار روانی نباشیم واقعاً بهداشت روانی یا سلامت روانی خواهیم داشت ؟
ممکن است پاسخ این سوال خیلی آسان به نظر برسد و بلافاصله بگویید:
بلی . اگر چنین باشد همانطور که قبلا گفته شد، احتمالات سلامت جسمی خود و نبود ناراحتی را در نظر گرفته است پاسخ مثبت داده اید ، اما اگر خوب بیندیشید قبول خواهید کرد که لازم است پاسخ خود را دوباره ارزشیابی کنید زیرا زندگی بدون تعارض های روزانه، بدون رنجها و ناکامی ها چه مفهومی خواهد داشت؟ مفهوم بیماری روانی به ارزشها وابسته است که زندگی اجتماعی را در اختیار ما میگذارد. بنابراین معلوم نیست بهداشت روانی واقعاً نبود بیماری روانی باشد به عنوان مثال انحراف هایی را در نظر بگیرید که گاهی در نوجوانان دیده می شود. میدانیم که این انحرافها زودگذر است و در مراحل رشد بوجود می آید. دختر نوجوان چه با کلام چه با شیوه لباس پوشیدن و چه با نشان دادن بخشی از یک موی سر، یا خانواده و گاهی با اجتماع به مخالفت برمیخیزد. والدین بلافاصله کم حوصله می شوند و با شدت اظهار می دارند. این نوع مخالفتهای نوجوانان بیانگر مرحله مهمی از زندگی است نه بی اعتنایی به والدین یا قوانین اجتماعی . با این مخالفتها آنها خودمختاری و انتخاب ارزشهای فردی و شخصی را یاد می گیرند. هیچ یک از این رفتارها نشانه بیماری روانی نیست. بلکه برای تایید و ثبت موقعیت و موجودیت فرد است (گنجی، حمزه -1376).
روانکاوی و بهداشت روانی
مکتب روانکاوی معتقد است که بهداشت روانی یعنی، کنش متقابل موزون بین سه عنصر مختلف شخصیت : نهاد ، من ،من برتر. بدین ترتیب که من باید بتواند بین تعارضهای نهاد و من برتر تعادل بوجود آورد. مکتب رفتارگرایی، در تعریف بهداشت روانی ، بر سازگاری فرد با محیط تاکید دارد. این مکتب معتقد است که رفتار ناسالم نیز مثل سایر رفتارها، در اثر تقویت آموخته می شود. بنابراین، بهداشت روانی نیز رفتاری است که به فرد آموخته شده است. (سید محمدی، یحیی -1382)
انسان گرایی و بهداشت روانی
مکتب انسان گرایی معتقد است که بهداشت روانی یعنی ارضای نیازهای سطح پایین و رسیدن به مکتب خودشکوفایی. هر عاملی که فرد در سطح ارضای نیازهای سطح پایین نگه دارد و از خود شکوفایی او جلوگیری کند، اختلال رفتاری به وجود خواهد آورد و بالاخره آخرین تعریف بر اساس بوم شناسی است :
مطالعه روابط این موجودات و محیط های زندگی با یکدیگر. مثل : سروصدا و آلودگی هوا. (سید محمدی، یحیی -1382)