افزایش هزینه ها، تشدید رقابت، و کاهش حاشیه سود، شرکت ها را برای ایجاد یک سیستم هزینه قوی، جامع و اجرای MAPS پیچیده تشویق می کند که به تصمیم گیری مدیریتی کمک می کند. بحران های اقتصادی نیز اهمیت و استفاده از MAPS پیچیده را افزایش می دهد (پاولاتوس & کوستاکیس). در این محیط جدید اقتصادی، شرکت های قادر به دوام آوردن با استفاده از سیستم های سنتی هزینه نیستند که صرفا هزینه واحد از محصولات یا خدمات را محاسبه می کنند. در مقابل، آنها باید سیستم هزینه مدرن با ویژگی های مهم را توسعه دهند که نقش مهمی در عملکرد مدیریت ایفا می کند. در انجام این کار، آنها فرض می کنند که آنها قادر به غلبه بر رقبای خود هستند، و به عنوان یک نگرانی ادامه خواهد داد.
کاپلان و کوپر (1998) اظهار داشتند که سیستم های هزینه سه نقش برای شرکت ها انجام می دهند: ارزیابی موجودی و محاسبه هزینه کالاهای فروخته شده، برآورد هزینه های فعالیت، محصولات، خدمات و مشتریان، و ارائه بازخورد اقتصادی به مدیران. کارکرد اول نیازهای خارجی تصمیم گیرندگان را با ارائه اطلاعات برای ترازنامه دوره ای و اظهارنامه درآمد برآورده می کند. برای این کارکرد، اطلاعات دقیق هزینه لازم نیست به این دلیل که مقدار کل کافی است. با این حال، کارکردهای دوم و سوم نیازهای داخلی تصمیم گیرندگان، به ویژه، مدیران، به منظور ایجاد بهره وری بهبود یافته از عملیات، در نهایت، سودآوری کلی شرکت را برآورده می کنند. حسابداری مدیریت بخشی از سیستم های کنترل مدیریت یک سازمان (فرذاتی، آگوایار، گوئریو و گویی 2011) و نقش آن در سازمانها از حسابداری ساده را به یک درگیری بیشتر در تصمیم گیری تکامل می دهد (بای و کریشنان، 2012؛ واکر، فلیچ مان، و جانسون، 2012). در ابتدا، آن به عنوان یک ابزار برای ردیابی هزینه های ورودی ساخت و همچنین محاسبه هزینه و کنترل مالی استفاده شد. به هر حال، محیط کسب و کار در حال تغییر حسابداری مدیریت در یک موقعیت استراتژیک در سازمان ها است، آنها را مجبور به داشتن سیستم های حسابداری مدیریت پیچیده تر می کنند که قادر به هزینه دقیق تر (به عنوان مثال هزینه یابی بر مبنای فعالیت)، یک ارزیابی عملکرد جامع تر (به عنوان مثال کارت امتیازی متوازن )، و تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش، و همچنین تجزیه و تحلیل مشتریان و رقبا هستند. همه این MAPs پیچیده نیاز به یک سیستم هزینه عملکردی دارند که دارای ویژگی های خاصی مانند جزئیات، طبقه بندی، دقت، واریانس، و فرکانس که توسط پاولاتوس و پاگیو (2009) است.
مطالعات متعدد قبل عوامل موثر بر طراحی سیستم هزینه (CSD) در شرکت ها را بررسی کرده اند (آبماثی، لیلیس، برونل، کارتر 2001، آل – امیری & دروری 2007، ؛ پاولاتوس & پاگیو 2009)؛ به هر حال، تاثیر مستقیم CSD بر عملکرد به ندرت مورد بررسی قرار گرفته است (لی و همکاران، 2010)، تا کنون شواهد بی نتیجه است (هانری، بویرال، و روی، 2016؛ لی، 2003؛ پیزینی، 2006). این لینک از دیدگاه صاحبان و مدیران قابل توجه است، از ایجاد یک سیستم هزینه جامع مصرف منابع که متحمل هزینه می باشد. بنابراین، در بازگشت، مدیران و صاحبان انتظار سود را دارند که توسط عملکرد افزایشی اندازه گیری می شود. مطالعات متعدد دیگر در مورد اثرات عملکرد شیوه های حسابداری مدیریت (MAPS) متمرکز شده است. در مطالعه اخیر، محمد و جونز (2014) مدلی پیشنهاد دادند که ابزارهای استراتژیک حسابداری مدیریت را جهت پیش بینی سودآوری در فناوری اطلاعات و ارتباطات مصر ادغام می کند؛ در واقع آنها این رابطه را ثابت کردند.
مطالعه توسط افراد مصری دیگر ثابت کرد که سیستم حسابداری مدیریت بطور مثبت بر عملکرد مدیریتی در صنعت بهداشت (حماد، جوسوح، و گوزلی، 2013) تاثیر می گذارد. در بیمارستان های آلمان، لاکمن، کنائور، و تراپ (2013) دریافتند که برتری عملکرد سازمانی از برنامه صرف حسابداری مدیریت استراتژیک منجر نشود. نسبتا، آن نیازمند یک بازی مناسب از ویژگی های سازمانی با پیکربندی MAPS استراتژیک است. دو، شیائو، و چو (2009) شواهد تجربی در مورد تاثیر مثبت MAPS بر عملکرد شرکت های چینی ارائه می شود. ماچیناتی و پسینا (2014) نشان دادند که رابطه مثبتی بین استفاده حسابداری مدیریت و عملکرد مالی سازمان بهداشت و درمان ایتالیایی وجود دارد. سوباروین و پوروندرسینگ (2008) دریافتند که چهار بعد از سیستم حسابداری مدیریت )دامنه، به موقع بودن، تجمع، و یکپارچه سازی) بطور مثبت بر عملکرد مدیریتی تاثیر می گذارد.
این مطالعه خود را از موارد قبلی، به ویژه، از طریق بررسی اثر واسطه ای MAPs بین طراحی سیستم هزینه، عملکرد شرکت و همچنین اثر عملکرد CSD و MAPS متمایز می کند. تسه (2011) و مایکل (2011) به اهمیت استفاده از اطلاعات هزینه به منظور بهبود عملکرد تصمیم افراد اشاره می کنند. ما به طور معمول انتظار افزایش در عملکرد سازمانی به عنوان نتیجه بهبود در عملکرد یک فرد را داریم.
علاوه بر این، هاچینسون (2010) توجه خود را به کاربرد مناسب یک سیستم حسابداری هزینه مناسب طراحی شده به منظور بهبود عملکرد با استفاده از روش شبیه سازی جلب می کرد، با این استدلال که تصمیم گیری بهتر بر اساس اندازه گیری های دقیق هزینه است. علاوه بر این، برخی از مطالعات قبلی بطور استراتژیک بر تغییر نقش حسابداران مدیریتی تمرکز می کنند( گورتزکی، اشتراوس، و وبر، 2013؛ جارونپا، 2007)
بنابراین، برآورده کردن انتظارات از سازمان به حسابداران مدیریتی به استفاده از روش های پیچیده نیاز دارد که نیاز به اطلاعات گسترده، دقیق و به موقع هزینه دارد. بررسی این موضوع مهم است، چرا که شرکتها به طور مستمر به دنبال راه هایی برای بهبود عملکرد خود هستند. بنابراین، این مطالعه توجه مدیران را به مزایای ایجاد یک سیستم هزینه کاربردی و MAPs سنتی با استفاده از داده های هزینه ارائه شده از طریق این سیستم با استفاده از MAPs به منظور بهبود عملکرد جلب می کند. اگر چه داده هزینه کل و MAP سنتی هنوز هم توسط شرکت های استفاده می شود، بویژه، آنهایی که کوچک و سایز متوسط هستند، آنها برای محیط رقابتی امروز کافی نیست(لاویا، لوپز & هیبل 2014). بنابراین، سیستم های حسابداری مدیریت و هزینه پیچیده تر برای مدیریت موفق کسب و کار سازمان های حیاتی هستند. مطالعات قبلی نیز به کمبود مطالعات در سیستم های حسابداری مدیریت در کشورهای در حال توسعه اشاره می کنند؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر پر کردن شکاف موجود در این رابطه است(لاویا لوپز & هایبل 2014). بر خلاف مطالعات قبلی بر روی سیستم هزینه های انجام شده در صنایع خاص مانند بیمارستان ها تمرکز می کردند (پیزینی، 2006) و هتل (پاولاتوس & پاگیوس 2009). این مطالعه بر اساس یک نمونه از صنایع مختلف است.
در نهایت، این مطالعه با بهره گیری از مدل معادلات ساختاری که به طور گسترده در مطالعات حسابداری مدیریت گذشته استفاده نشده است. (کادز & گیلدینگ 2008). در نهایت، طراحی یک سیستم هزینه قوی، مدیریت هزینه ها و بهبود عملکرد برای شرکت های ترکیه با تشدید محیط رقابتی، به ویژه با توجه به ورودی های کسب و کار جدید داخلی و خارجی در بازار حیاتی هستند. بنابراین، انتظار می رود که این مقاله به رقابت شرکت های ترکیه با یکدیگر کمک خواهد کرد.
بسط این موضوع برای کشور به دلیل زیر مهم است: اگر چه شرکت های بزرگ به خوبی از نیاز به یک سیستم هزینه کاربردی و استفاده از ابزارهای حسابداری مدیریت آگاه هستند، آن تاکنون برای شرکت های کوچک و متوسط نیست. تابع حسابداری خود، مانند عملکرد کسب و کار دیگر، به خوبی توسعه یافته نیست چون تمرکز اصلی آن بر حسابداری مالی، به ویژه، حسابداری مالیاتی است.
بنابراین، توجه خود باید به سمت موضوع هدایت شود. علاوه بر این، شرکای / مدیران شرکت های اندازه کوچک و متوسط مذکور به طور کلی اعضای خانواده هستند. بنابراین آنها اطلاعات حسابداری را برای هر دو محرمانه و حساس تجاری در نظر میگیرند. این نقش منفی در توسعه تابع حسابداری از جمله هزینه و حسابداری مدیریت ایفا می کنند. این نیاز برای مطالعات را نشان می دهد که به افزایش آگاهی هزینه و حسابداری مدیریتی در میان شرکای / مدیران و بهبود مدیریت شرکت خود را کمک خواهد کرد.
در نهایت، اگر چه برخی از مطالعات قبلی در مورد هزینه و شیوه حسابداری مدیریت از شرکت های ترکیه وجود دارد، آنها اکثرا توصیفی و اکتشافی هستند ( اویار 2009، 2010، اویار & بیلگین 2011، یالسین 2012). مطالعات بیشتری برای بررسی روابط متقابل بین سیستم هزینه و حسابداری مدیریت، و اثر آنها بر عملکرد شرکت مورد نیاز است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف پر کردن این شکاف است.