حمایت فعال انستیتوهای غربی (نظیر بانک جهانی, ناتو, صندوق بین المللی پول, سازمان تجارت جهانی, سازمان ملل) بسیاری از شرکتهای سرمایه گذار را قادر به گذر از محدودیتهای متعارف منطقه ای و بصورت تجارت جهانی شدن میسازد. جهانی سازی تجارت سوالاتی را پیرامون نظم اجتماعی, نظارت و تعهد شرکتها هم در قالب ملی و هم بین المللی مطرح میسازد. تجارت جهانی معمولی هم نیازمند چارچوب هایی برای ایجاد و جلب اطمینان است. یکی از واکنش ها از سوی دول غربی بر تکیه قابل توجه بر تکنولوژیهای محاسباتی جهت نظم بخشیدن به شرکتهای تجاری و غیرتجاری محلی و جهانی متمرکز است (انجمن حسابرسی 1990 و 1989 , Zeff and Moonitz 1984 , Willmott et al 1992 , 1993 , Power , 1991 Arnold , 1994 Preston و Chua , انجمن حسابرسی 1994 , 1998 Sikka). انتظار می رود بازتاب برتری تکنولوژی های مشابه غربی هم از سوی کشورهای در حال توسعه حتی اگر آنها تاثیر مستقیمی بر فرآیند تغییر حسابداری در کشورهای صنعتی غرب نداشته یا این تاثیر اندک باشد پذیرفته شود (1989 Hopwood). بسیاری از اندیشه های حسابداری هم از سوی شرکتهای عمده حسابداری که ناظران را به این باور که آنها شرکتهای جهانی بوده و از اینرو امکان (جلب) اعتماد, برتری و تنظیم شرکتهای بین المللی را از طریق حسابرسی های خارجی فراهم میسازند تشویق مینمایند گسترش یافته است (1994, Hanlon). چنین پیشرفتهایی هم فرصتهای کسب دستمزد را برای شرکتهای عمده حسابداری گسترش میدهد.
در حالی که شک و تردید های قابل توجهی پیرامون ضرورت اجتماعی جلب اعتماد بر نظارت از طریق حسابرسی های مالی مورد تاکید بوده است (مثل 1994, Power) , چیزهای اندکی در مورد تکیه بر حسابرسی برای تنظیم تجارت جهانی شناخته شده است. هر پرسشی از تعامل میان نظم تجارت در حال حسابرسی و یک کشور در بافت بین المللی نیازمند توجه به این سوال است که چطور جهانی سازی قدرت قانونی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
روی جلد مجلاتی نظیر نیوزویک (26 ژوئن 1995) , بوضوح نشان میدهد که کشور در حال تباه شدن بوده و تجارت جهانی متعهد تلقی میشود. نظر متنفذ و تعیین کننده اینست که در اقتصاد جهانی شده, افراد نقش بیشتری دارند (1995 Ohmae صفحه 12).
مدرکشان از حوزه مالی ارائه میشود که “پول” فاقد هویت ملی تلقی شده و بطور نسبی در دنیای بدون مرز پرسه می زند. مع هذا, منتقدان تِز جهانی سازی (1994 Kapstein و 1996 , Thompson و Hilst 1992 Zeuin) به رابطه نزدیک میان ملت توجه کرده و بحث می کنند که ملت (کشور) و خصوصاً اکثر کشورهای قدرتمند صنعتی, کارگزاران مهم در نظم بخشیدن به فعالیت مالی بین المللی باقی می مانند. بنابراین از این دیدگاه, سوال مربوطه این نیست که آیا او توان و قابلیت سیالی انجام این کار را دارد یا نه (1997 , Meiksins Woods).
چون منابع مالی و بانکی غالباً به عنوان مهمترین مورد بین المللی تمام تجارتها مشخص میشوند (1987 , Gilpin 1994 Kapstein , Lash and Urry 1994). بعضی از مسائل (و تنشهای) مرتبط با نظم تجارت جهانی را از طریق تکنولوژیهای حسابرسی با گسترش مطالعه موردی مرتبط با مذاکرات بانک تجارت و اعتبار بین المللی (BCCI) , که بانک جهان سوم در حال کار در بیشتر جوامع غربی است مورد بررسی قرار میدهیم. در زمان مذاکره, BCCI در 73 کشور فعال بوده و ناظران بر اعتماد قابل توجه بر حسابرسی مالی از سوی شرکتهای حسابرسی جهانی تکیه نمودند. بررسیهاBCCI ی ما بر آن سوی سوال از توانایی تکنیکی شرکتها و موسسات حسابرسی و ملتها برای نظم بخشیدن و کنترل بانک جهانی نگریسته و سوالاتی از زمان, چگونگی و منافع عملیات رابطه حسابرسی داخلی مدنظر قرار دارد.
این مقاله (متن) از چهار فصل تشکیل میشود. فصل اول, اساس تئوریکی را با مدنظر قرار دادن میزانی که با آن میزان جهانی سازی توانایی افراد را برای نظم بخشیدن و کنترل فعالیت اقتصادی و اداره موسسات بین المللی ضعیف میسازد ایجاد می کند.
این امر خاطرنشان میسازد که حامیان تِزِ جهانی سازی, شواهد آماری را برای حمایت از ادعایشان مرتب مینمایند. خصوصاً آنها بیان میدارند که حوزه منابع مالی افراد از طریق افراد قابل تنظیم نیست. تِز جهانی سازی بر زمینه های تاریخی مورد اعتراض قرار میگیرد. معترضان (Fox Piven & Cloward و 1997 , DuBoff & Herman 1998 , Meiksins Wood’s 1995 , Hirst & Thompson 1996 , Greider 1997 1998, (Tabb, 1997 a,b , Gray 1998.
اظهار میدارند که جهانی سازی اقتصادی موجب مهجور شدن ملتها و قوانین ملی و داخلی نمیشود. فصل دوم جزئیاتی از مورد مطالعه ما را در ارتباط با مذاکره بانک اعتباری و تجارت جهانی BCCI از طریق فریب فراهم میسازد. از اینرو بیشتر دولتهای غربی نظر به کنترل فعالیت بانکداری با تکیه بر کارکردهای بیرونی حسابرسی (در میان سایر کنترل ها) دارند فصل سوم حسابرسی مرتبط با واکنش ناظران در ایالت متحده و انگلیس را مورد بررسی قرار میدهد. فصل پایانی یافته های ما را پیرامون توان ملتها و موسسات حسابرسی برای کنترل موسسات مالی بین المللی و اثرات جهانی سازی بر رابطه حرفه ای دولتی مورد بررسی قرار میدهد. اظهار میداریم که در حالی که مذاکره از BCCI به عنوان نمونه ای از ظرفیت تکنیکی قدرتهای اقتصادی غربی برای کمک به موسسات حسابرسی برای برقراری انضباط برای بانک جهانی ثالث است توان و قابلیت سیاسی حسابرسی – داخلی برای حفظ منافع جامعه در قوانین بانک جهانی با پروسه های حکومت که به صورت سری بوده و آن سوی کسب خط مشی های دموکراتیک قرار دارند محدود باقی می ماند.