در نوشتجات حسابداری، سودمندی رقم درآمدها اغلب از چشمانداز مناسب بودن ارزش[1] و ارتباط قوی آن با ارزشهای بازار سهام مورد بحث قرار میگیرد.[2] مطالعات قبلی[3] نشان میدهند که در حالی که محتوای اطلاعاتی درآمدها کاملا در قیمت سهام بازار منعکس میشود، افشاگری آن همچنان به سرمایهگذاران کمک میکند. به طور دقیقتر، اهمیت فزایندهای دربارهی کیفیت درآمدهای گزارش شده و این که آیا این ارقام حسابداری، اصول عملیاتی شرکتها را منعکس میکنند وجود داشته است. دیدگاه سنتی این است که بازارهای بورس در درجهی اول روی درامد گزارش شدهی «خط-انتها»[4] در محدودهی درآمدها تمرکز دارند و به طور گستردهای کیفیت این درآمدهای حسابداری را نادیده میگیرند. به عنوان یک نتیجه، تعیین کیفیت درآمدهای حسابداری ممکن است دارای قدرت پیشبینی کننده برای توضیح نوسانات در قیمتهای سهام باشد.
سطح درآمدهای گزارش شدهی هر دوره به وضوح تحت تاثیر استفاده از حسابداری اقلام تعهدی است، همانطور که آن جریانهای نقدی را به دورههای زمانی خاص برای سودمندتر ساختن گزارشهای مالی برای سنجش عملکرد یک شرکت تخصیص میدهد.[5] اگرچه یک پیامد استفاده از حسابداری اقلام تعهدی این است که آن ممکن است برای مدیریت درآمدها استفاده شود، که فرایندی است که به موجب آن، مدیریت در یک مداخلهی آگاهانه و بهرهبرداری از فرایند گزارش مالی برای دستاورد خصوصی خود درگیر میشود.[6]
قضاوت مدیریتی، یک بخش اساسی فرایند گزارش مالی تحت هر دوی اصول حسابداری به طور عمومی پذیرفته شده (GAAP) و استانداردهای بینالمللی گزارش مالی (IFRS) است. قضاوت، برای انتخاب در میان تکنیکهای حسابداری قابل قبول و مناسب برای هر معاملهی تجاری مانند انتخاب یک روش ارزشگذاری موجودی یا استهلاک[7] ضروری است. مدیران همچنین باید قضاوت را روی سطوح موجودی و سیاستهای قابل دریافت به عنوان بخشی از مدیریت سرمایهی کاری خود، که مستقیما روی توزیعهای هزینه و درآمدهای خاص تاثیر میگذارد عملی سازند. مدیران همچنین مجوز یا تعویق مخارج جاری را تعیین میکنند مانند برای مخارج تحقیق و توسعه (R&D).
اگرچه تحقیقات قبلی نشان میدهند که سطح بالای اقلام تعهدی حسابداری مالی بهرهبرداری شده توسط شرکتهای خاص در آمریکا ممکن است با فعالیت نیرومندسازی از کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) مواجه شود هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد که مدیران در شرکتهای با سطوح بالای اقلام تعهدی، آگاهانه از طریق استفاده از حسابداری اقلام تعهدی از درآمدها بهرهبرداری میکنند.[8] اگرچه چان و همکاران (2006)، تعدادی دلایل دیگر را شناسایی میکنند که چرا اقلام تعهدی مربوط به بازدههای آینده هستند. آنها استدلال میکنند که تاثیر اقلام تعهدی ممکن است از نمونههای یکسانی از فعالیتهای سرمایهگذار به عنوان سایر قانونگذاران به طور گسترده مستندسازی شده در بازدههای سهام ظاهر شود، برای مثال، تاثیر ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و همچنین شتاب درآمدها[9] و قیمت.
مدیران میتوانند اطلاعات شخصی خود دربارهی عملکرد شرکتها را از طریق گزارش مالی منتقل کنند.[10] همچنین مدیران میتوانند از تشخیص خود برای ساخت معاملات برای تغییر گزارشهای مالی استفاده کنند و کاربران خاص را دربارهی عملکرد اقتصادی شرکت گمراه کنند.[11] علیرغم این مسائل، یک رقم درآمد مبتنی بر اقلام تعهدی، اطلاعات مفیدتری را دربارهی عملکرد یک شرکت در مقایسه با یک رقم درآمد مبتنی بر جریان نقدی ارائه میدهد. در حالی که تحقیقات حسابداری اقلام تعهدی، زمینهی بسیار فعالی از تحقیق بوده است و بینشهایی را در روالهای گزارش مالی به طور کلی و حسابداری اقلام تعهدی به طور خاص فراهم میکند، هیچ شواهدی از این که مدیران آگاهانه از درآمدهای حسابداری مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکتهای با سطوح بالای اقلام تعهدی بهرهبرداری میکنند وجود ندارد. به عنوان یک نتیجه، به جای یک «تاثیر بهرهبرداری»، تاثیر اقلام تعهدی ممکن است مشابه با سایر نمونههای فعالیتهای سرمایهگذار در تاثیر روی بازدههای سهام، برای مثال، تاثیر نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، باشد (نکتهی 1).
این مقاله به بررسی این میپردازد که آیا اقلام تعهدی، به عنوان معیاری از کیفیت درآمدها، مربوط به بازدههای بورس آینده هستند. چن و همکاران (2006) استدلال میکنند که حسابداری اقلام تعهدی، تفاوتهای بین درآمدهای حسابداری یک شرکت و جریانهای نقدی مربوطهی آن را شناسایی میکند. اقلام تعهدی مثبت بزرگ هنگامی رخ میدهند که درآمدهای حسابداری متناوب بیشتر از جریانهای نقدی متناوب باشند. تفاوتهای بین درآمدها و جریان نقدی همانطور که اصول حسابداری مربوط به زمانبندی و تطبیق درآمدها و هزینهها متفاوت از معیار دریافتها و پرداختهای نقدی هستند ایجاد میشود. برای مثال، فروشهای اعتباری میتوانند در درآمدهای متناوب شامل شوند و استهلاک روی داراییها از درآمد سالانه کسر میشود اگرچه هیچ هزینهی نقدی شامل شدهای وجود ندارد. سطوح بالای اقلام تعهدی ممکن است افزایشهای در هر دارایی جاری غیر نقدی و کاهشهای در حسابهای بدهی جاری را منعکس کنند. هنگامی که سرمایهگذاران در درجهی اول روی خط-انتهای درآمد گزارش شده تمرکز میکنند آنها ممکن است توسط افزایشهای در درآمدهای متناوب با کیفیت ضعیف گمراه شوند.
[1] Value-relevance
[2] Holthausen & Watts, 2001
[3] Ball & Brown,1968; Lev,1989; Lev &Zarowin,1999; Vafeas,2000; Barth et al.,2001
[4] Bottom-line
[5] Dechow et al., 1998; Liu et al., 2002
[6] Schipper, 1989
[7] Deprecation
[8] see Dechow et al., 1996
[9] Earnings momentum
[10] Demski, 1998; Arya et al., 2003; Guay, 2006
[11] Healy &Whalen, 1999
Fatal error: Uncaught Error: Object of class WP_Error could not be converted to string in /home/maghalej/public_html/wp-content/themes/flatsome-child/woocommerce/single-product/tabs/sections.php:113 Stack trace: #0 /home/maghalej/public_html/wp-includes/template.php(792): require() #1 /home/maghalej/public_html/wp-content/plugins/woocommerce/includes/wc-core-functions.php(284): load_template('/home/maghalej/...', false) #2 /home/maghalej/public_html/wp-content/themes/flatsome/woocommerce/single-product/tabs/tabs.php(24): wc_get_template_part('single-product/...') #3 /home/maghalej/public_html/wp-content/plugins/woocommerce/includes/wc-core-functions.php(345): include('/home/maghalej/...') #4 /home/maghalej/public_html/wp-content/plugins/woocommerce/includes/wc-template-functions.php(1632): wc_get_template('single-product/...') #5 /home/maghalej/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php(324): woocommerce_output_product_data_tabs('') #6 /home/maghalej/public_html/wp-includes/class-wp-hook.php(348): WP_Hook->apply_filters('' in /home/maghalej/public_html/wp-content/themes/flatsome-child/woocommerce/single-product/tabs/sections.php on line 113