انسان در زندگی روزمره خود با استرس ها و فشارهای متعدد ی روبرو است. دوران نوجوانی که از آن به نام دوره بحران طوفان و استرس تا دوره زایش دوباره یاد کرده اند یکی از حوادث پر استرس زندگی هر فردی است. نوجوان در این دوره از طرفی با گذر از دوره کودکی به بزرگسالی با تغییرات وسیع جسمانی و رشد شناختی مواجه بوده و از طرف دیگر با مسائلی همچون رشد هویت، دستیابی به استقلال از خانواده در عین حفظ ارتباط با آن، پذیرفتن نقشهای اجتماعی در ارتباط با گروه همسالان و تصمیمگیری درباره آینده و شغل روبرو است. دوران نوجوانی زمان کشف یا آگاهی از ارزشهای فرهنگی و معنوی دوران تضادها وتعارضها، تخیل و رویاها وسن مشکلات و مسائل اوست. استرس های نوجوانی گستره ای از وقایع روزمرهای همچون، انجام ندادن تکالیف مدرسه، نداشتن آمادگی کافی برای امتحان، گم کردن وسایل و اختلاف با دوست همکلاسی تا وقایع عمده ای همچون طلاق والدین، اعتیاد یکی از والدین، بیماری یا مرگ یکی از اعضای خانواده را دارد. به اعتقاد هولمز و راهه(1967) هر حادثه ای که نیاز به سازگاری قابل ملاحظه ای در زندگی فرد داشته باشد ممکن است استرس زا باشد. آنچه که این موضوع را با اهمیت تر جلوه میکند، شیوه کنار آمدن با این استرس زا هاست. برخی افراد به هنگام وقوع مشکل تمام نیرو و اندیشه خود را در جهت حل مشکل بسیج مینمایند و برخی بر عکس به عوارض و پیامدهای مشکل می پردازند به گونه ای که تنها سعی میکنند از پیامدهای هیجانی آن بکاهند، در حالیکه مشکل همچنان به قوت خود حل نشده باقی است. در هر صورت، استرس بر این دو دسته افراد آثار متفاوتی برجای میگذارد. دسته اول افرادی سازگارتر کم استرس تر و خوش بین ترند چون به مشکل به عنوان موضوعی حل شدنی می نگرند و دسته دوم رنجورتر مضطرب تر، افسرده تر وبدبین ترند چرا که استرسها را همچون کوهی که سایه خود را بر زندگی آنها گسترانیده، می بینند. در این میان نوجوانان با دلمشغولی هایی همچون تکلیف مدرسه، سازگاری با گروه همسالان، برآورده کردن تقاضاهای والدین ، انتخاب رشته تحصیلی و آمادگی برای کنکور دانشگاه و اندیشیدن به آینده تحصیلی و شغلی مواجهند که هر یک به نوبه خود فشار روانی عدیده ای را به زندگیشان تحمیل میکند. در این میان آنچه که اهمیت و ضرورت را نمایان میسازد قدرتمند کردن نوجوانان به شیوه ها و راهکارهایی صحیح در جهت کنار آمدن با این استرس زا است، تا بتوانند از این مراحل با حفظ سازگاری و سلامت روان عبور کرده و با مشکلات به عنوان پدیدههایی حل شدنی مواجه شوند، نه آنکه از آنها اجتناب کنند.
مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
مقدمه
کلیات
بیان مساله
نوجوانی دوره ای بین کودکی و بزرگسالی است که او را با زنجیره ای از موانع تحولی و چالش های عدیده ای روبرو میسازد. در ابتدا تکالیف طبیعی همچون تحول هویت و دستیابی به استقلال و سازگاری با همسالان وجود دارد. مرحله دوم گذر از کودکی به بزرگسالی است که با تغییرات فیزیولوژیکی در بدن و تحول شناختی مشخص میشود. این مرحله زمانی است که فرد نیازمند انجام نقش های اجتماعی در رابطه با همسالان و افرادی از جنس مخالف، انجام تکالیف مدرسه و تصمیم گیری هایی در رابطه با شغل میباشد (فرایدنبرگ[1]،1997). از آنجا که تغییرات و وجود تکالیف متفاوت نوجوان رادر معرض استرس عدیده ای قرار می دهد، لزوم و اهمیت سازگاری و کنار آمدن با این استرس ها در این دوره نمایان میگردد. با توجه به این مقدمه اندکی به راهبردها و مهارتهای کنار آیی می پردازیم. کنار آمدن، متشکل از پاسخهایی (افکار، احساسات واعمالی ) است که فرد در برخورد با موقعیت های مشکل داری که در زندگی روزمره و در شرایط خاص با آنها مواجه میشود، بکار میگیرد. گاهی اوقات مشکلات حل می شوند و گاه در تلاش فردی برای برخورد با محیط مورد اغماض قرار میگیرند (فرایدنبرگ، 1997).
ضرورت و اهمیت تحقیق
دوره نوجوانی دوره گذار به بزرگسالی است و نوجوانان علاوه بر استقلال باید با فشارهای روانی ناشی از بلوغ و هورمونهای جنسی، در حوزه تحصیلی با مسائلی همچون تکالیف درسی، انتخاب رشته و در آینده با مسئله شغل و حرفه روبرو شوند.
گزارشات مندرج در ادبیات نوجوانان نگرانی هایی را در مورد سطوح بالای دیسترس روانشناختی در جوانان ابراز داشته اند. هر چند بر آوردها تفاوت قابل توجهی را نشان می دهند ، اما احتمال دارد در هر برهه زمانی تقریبا از نوجوانان دچار دشواریهایی درعملکرد روانشناختی باشند تا حدی که با پیشرفت تحصیلی و تحول روانشناختی شان تداخل کند.
با درنظر گرفتن این مسئله، این موضوع حیاتی است که عوامل مرتبط و پیش بینی کنندههای مهم این وضعیت ها را بشناسیم.
اهداف تحقیق
در پژوهش حاضر اهداف تحقیق به شرح زیر هستند:
- بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس بر کاهش سبک کنار آیی اجتنابی دانش آموزان.
- بررسی میزان اثر بخشی آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس بر کاهش سبک اسناد منفی دانش آموزان
- بررسی میزان اثر بخشی آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس بر ارتقای سلامت روان دانش آموزان.
فرضیه های پژوهش
- آموزش مهارت های مدیریت بر استرس موجب کاهش سبک کنار آیی اجتنابی دانش آموزان میشود.
- آموزش مهارت های مدیریت بر استرس موجب کاهش سبک اسناد منفی دانش آموزان میشود.
- آموزش مهارت های مدیریت بر استرس موجب افزایش سلامت روان دانش آموزان میشود.
متغیرهای پژوهش
در این تحقیق متغیرهای زیر بکار می روند:
- متغیر مستقل: آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس
- متغیر وابسته : سبک کنار آیی اجتنابی، سبک اسناد منفی، سلامت روان
- متغیر کنترل: جنسیت، پایه تحصیلی، فرد آموزش دهنده
تعریف اصطلاحات
تعاریف نظریو عملیات متغیرها
مفاهیم و اصطلاحات را اصولا میتوان به دو صورت کلی تعریف کرد: تعاریف نظری یا سازنده و تعریف عملی تعریف سازنده یا نظری که اشیاء یا پدیده ها را بر حسب مفاهیم مترادف با ملاکهای فرضی و انتزاعی توصیف میکند ( نه ملاکهای مشاهده پذیر) و نقش مهمی در فرایند منطق مربوط به تنظیم فرضیه بازی میکند، اما نمیتواند جایگزین تعریف عملی شود (هومن، 1370).
تعریف عملی، ملاکهای مشخص منحصر به فرد و مشاهده پذیر مربوط به یک پدیده را به روشنی بیان میکند، در واقع پلهایی است که حوزه فرضیات یا کلیات را با دنیای واقعی و اختصاصی مربوط میکند، اما نمیتواند جایگزین تعریف عملی شود (هومن، 1370).
مهارتهای مدیریت بر استرس
عبارتست از یادگیری اصولی که به فرد کمک میکند تا با شناسایی موقعیت استرس زا یا به جریان اندازنده های پاسخ استرسی، به انتخاب راهکاری مناسب در جهت اداره موقعیت پر استرس دست بزند. داد (گراپلینگ و اورباچ[2]، 1998).
از نظر مک نامارا[3] (2001) مهارتهای مدیریت بر استرس را میتوان در 6 مرحله به دانش آموزان آموزش داد: (1) آموزش شناسایی علائم استرس و تاثیر استرس بر افکار، احساسات، رفتار و سلامت جسمانی (2) شیوه های ذهنی کنار آمدن با استرس (3) روش های فیزیکی کنار آمدن با استرس (4) مهارتهای مطالعه، آمادگی برای امتحان و مدیریت بر زمان (5) روش های ارتباطی و میان فردی (6) تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس پیشگیری از افسردگی و اضطراب.
سبک کنار آیی اجتنابی
اجتناب در واقع از پذیرش تغییرات با دوری از موقعیت هاست (لازاروس، 1984). فرایدنبرگ معتقد است سبک کنار آیی اجتنابی سبکی متشکل از 8 راهبرد: نگرانی، جستجوی تعلق، تفکر آرزومندانه ، کنار نیامدن، نادیده گرفتن مشکل، کاهش تنش، خودنگهدار و سرزنش خود میباشد، این راهبردها ترکیبی از آنچه که ممکن است اجتنابی یا نابارور خوانده شود و بطور تجربی با ناتوانی در کنار آمدن مرتبط میباشد. شواهد متقاعد کننده نشان می دهد سبک کنار آیی اجتنابی با سازگاری ضعیف همبستگی دارد (فرایدنبرگ، 1997).
خلاصه و نتیجه گیری
درطی بیست سال اخیر شیوع مشکلات مرتبط با استرس افزایش چشمگیری داشته است. شواهد این موضوع با آمار فزاینده خودکشی نوجوانان، افزایش شیوع اختلالات خورد و خوراک همچون بی اشتهایی روانی و پرخوری روانی در میان دختران دبیرستانی و نیز در شیوع افسردگی دیده میشود (فرایدنبرگ ، 1997).
گزارشات مندرج شده در ادبیات نیز مکرراً در مورد سطوح بالای فشار روانی در نوجوانان ابراز نگرانی نموده است. بطور مثال در نمونه ملی معرفی در امریکا که000/12 نوجوان را در بر می گرفت، 4/18% از دانش آموزان کلاس نهم تا دوازدهم دچار دیسترس هیجانی معناداری بودند (رزینک و همکاران، 1997 به نقل از کانینگهام، 2002). اهربزگ و همکاران (1990) با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک در 4 دبیرستان ونکدور دریافت که حدود 30% نوجوانان دبیرستانی به افسردگی خفیف و بالینی مبتلایند. راتر در انگلستان نیز به یافتههای مشابهی دست یافت (فرایدنبرگ ، 1997).
با در نظر گرفتن فراگیری این مشکل لازم است که عوامل مرتبط و مستعد کننده این وضعیتها مورد بررسی دهیم. در اصل، مشکلات در عملکرد روانشناختی بازتابی از دشواری هایی در کنارآمدن با نگرانیها و استرس های زندگی روزانه است. راهکارهای کنار آیی که مکرراً به سبک های کنارآیی طبقه بندی شده اند، در طیف گسترده ممکن است انطباقی (سازگارانه) یا غیر انطباقی (ناسازگارانه) باشند (فولکمن و لازاروس 1984، اباتاوموس، 1991، فرایدنبرگ، 1997).
آنچه از شواهد متقاعد کننده بر میآید نشان میدهد سبک های کنارآیی پیشبینی کنندههای مهم دیسترس (فشار روانی) هستند. مطالعات منسجمی روی نوجوانان حاکی از این یافته است که افسردگی رابطه معکوسی با کنارآیی بارور یا مسئله مدار و ارتباط مثبتی با کنارآیی اجتنابی یا ناباور حتی در موقعیت هایی که غیر قابل تغییر ادراک میشوند، دارد. در مطالعه ای شامل 115 دانش آموز کلاس نهمی کانینگهام و واکر (1999) دریافتند که اثر تعامل معنی داری بین سبک های کنارآیی خودگزارشی و نمرات افسردگی با استفاده از مقیاس کنارآیی نوجوانان (فرایدنبرگ و لوئیس، 1993) و پرسشنامه افسردگی کودکان (کواکس ، 1992) وجود دارد. استفاده پایین خود گزارشی از راهکارهای کنارآیی مسئله مدار یا بارور با نمرات بالای افسردگی تنها زمانی ارتباط داشت که دانش آموزان استفاده بالای از راهکارهای کنارآیی نابارور یا اجتنابی را نیز گزارش میکردند.
شیرازی (1378) دریافت اکثر دانش آموزانی که شیوه مقابله ای مسئله مدار دارند از سلامت روان بیشتری برخوردارند و کلیه دانش آموزانی که شیوه مقابله ای متمرکز بر هیجان دارند، مشکوک به اختلالات روانیاند.
قمری (1382) در مقایسه شیوه های مقابله با استرس و سلامت روانی دانش آموزان عقب مانده ذهنی و مادران دانش آموزان عادی به این یافته رسید که بین شیوههای کنارآیی هیجانی و سلامت روان همبستگی معکوس و بین شیوه شناختی کنارآیی و سلامت روان همبستگی مثبت و مستقیم وجود دارد.
از طرف دیگر عامل محوری متمایز کننده افراد دارای کنارآیی موثر از افراد فاقد چنین راهکارهایی، سبک اسنادی است. افرادی که در مواجه با رویدادهای منفی سبک اسنادی بدبینی را نشان میدهند، آن رویداد را در آن زمان دائمی (پایدار) و اثرش را فراگیر (کلی) ادراک میکنند. علاوه بر آن باور دارند که شخصا مرتکب این خطا شدهاند را که بدلیل برخی ویژگیهای شخصیتی (ویژگیهای درونی) آنهاست. در مقابل افراد دارای سبک خوشبین رویدادهای بد را زودگذر به رویدادهای خاصی می دانند که علل ممکن بسیاری از غیر از خودشان برای آن وجود دارد. هنگامی رویدادهای مثبت رخ میدهند، الگوی اسناد عکس میشود. بدین ترتیب که بدبین ها رویدادهای مثبت را به گونه ای موقتی، خاص و مسبب آن را خوش شانسی می دانند در حالیکه خوش بینها معتقدند رویدادهای مثبت دائمی، فراگیر و مسببشان خودشان هستند (نولن هوکسما و همکاران، 1992).
در فراتحلیلی که به بررسی رابطه مبین کسب اسنادی و افسردگی در کودکان پرداخت، گلادستون و کاسلو (1995) دریافتند که شواهد منسجمی یافتند که سطوح بالای علائم افسردگی با کسب اسناد بدبینانه شامل اسنادهای درونی- پایدار- برودر- ماتسون و هوا نتیز (1990) دریافتند، سبک اسناد بدبینانه برای رویدادهای رابطه مثبتی با سبک کنار آیی هیجان مدار غیر انطباقی در نمونه ای از 176 دانشجوی دانشگاه را داشت. کوتاه[4] (1999) دریافت سبک اسنادی افسرده وار رابطه معنی داری را همکارهای کنارآیی نابارور شامل، خود سرزنشی، کنار نیامدن، خودداری و کاهش تنش در نمونه 88 نفری دانش آموزان کلاس هفتمی داشت. از دورنمای نظری، چنین بر میآید که اسناد علمی مقدم بر انتخاب راهکارهای کنارآیی است که شاید تعیین این انتخاب از طریق اثرگذاری بر فرایندهای ارزیابی باشد. اگر چنین الگویی وجود داشته باشد، پس انتظار میرود تغییر در سبک اسنادی باید بر تغییر در راهکارهای کنارآیی اثر گذارد (کانینگهام و همکاران، 2002).
محدودیت های پژوهش
- یکی از محدودیت های پژوهش زیاد بودن تعداد پرسشنامه ها و نیز ماده های هر آزمون که سبب خسته شدن دانش آموزان و بالطبع عدم پاسخ دهی صحیح و با دقت به ماده های آزمونها گردید در نتیجه محقق مجبور شد تعدادی از آزمودنیها را به همین علت در هر دو گروه گواه و آزمایش حذف کند.
- از دیگر محدودیت های پژوهش افت آزمودنیها بود. بطور مثال در یک گروه که اولیا مدرسه نسبتاً سهل گیر بودند، از جلسات دوم، سوم تعدادی از دانش آموزان در جلسات شرکت کردند و این خود موجب کاهش n کلی گردید در گروه آزمایشی دیگر نیز که مدرسه اجازه خروج از کلاس به دانش آموزان بی علاقه به شرکت در کلاس را نمی داد، همین افراد موجبات حواس پرتی دگیران شد، در ضمن اینکه خود در بحث شرکت نمیکردند، ؟؟؟ فراگیری آموزشی در دیگران می شوند، برخی نیز در آخر کلاس به مطالعه درس های کلاسیشان می پرداختند که بالطبع این تعداد نیز حذف شدند.
- عدم امکان لازم برای گرفتن رضایت نامه شرکت در دوره از دانش آموزان که در نتیجه محقق به راحتی میتوانست تنها دانش آموزان علاقمند را ولو با تعداد کم در دوره آموزشی شرکت دهد، اما این امکان را مدرسه به محقق نمی داد،چون در نهایت مسئله پر کردن وقت اضافی دانش آموزان با علاقه به شرکت در کلاس مطرح بود و مدرسه با این موضوع مخالفت می کرد.
- عدم امکانات مالی پژوهشگر در ارائه و تکثیر جزوات آموزشی جهت موضوع مورد بحث در هر جلسه که بالطبع در اثر بخشی موضوع آموزشی میتوانست سهم بسزایی داشته باشد.
- این پژوهش تنها بر روی دانش آموزان دختر اجرا شده و نتایج آن قابل تعمیم به جامعه پسران نیست.
- نمونه تحقیق حاضر شامل دانش آموزان پایه اول متوسطه بوده و از این رو قابل تعمیم به پایه ها و مقاطع دیگر و مناطق جغرافیای دیگر نیست.
- در این پژوهش، سن آزمودنیها، وضعیت اجتماعی، اقتصادی خانواده مورد کنترل قرار گرفته است.
پیشنهادات
پیشنهادات بکار بسته:
- الف – به منظور اثر بخشی بیشتر آموزشهایی از این قبیل، پیشنهاد میشود، در تحقیقات آتی، قبل از اجرای پژوهش جلسه ای با مدیر، معاون و مشاور مدرسه صورت گیرد تا با تشریح نوع پژوهش، بتوان با کمک اولیای مدرسه در جهت جلب همکاری بیشتر دانش آموزان و حذف متغیرهای مداخله گر اقدام کرد، همچنین امکان برنامه ریزی برای اوقات دانش آموزان بی علاقه به شرکت در دوره آموزشی با کمک اولیاء مدرسه صورت گیرد، به گونه ای که تنها دانش آموزان علاقمند در دوره شرکت کنند.
- ب – در تحقیقات آتی پیشنهاد میشود موضوعات آموزشی این دوره در جهت والدین دانش آموزان در قالب جلسات اولیا و خانواده ارائه شود تا بدین ترتیب خانواده نیز به عنوان عضوی موثر در ایجاد تنش های دانش آموزان، به عامل حمایتی در مقابل استرسهای نوجوانی بدل گردد.
- ج – اضافه کردن موضوعات آموزشی مهارتهای مدیریت بر استرس بر کتاب مهارتهای زندگی دانش آموزان سال اول دبیرستان جهت واکسینه کردن دانش آموزان در مقابل استرسهای این دوره پیشنهاد میشود.
- د- جهت افزایش وسعت جغرافیایی آموزش های مهارتهای مدیریت بر استرس جهت تحقیقات آتی توصیه میشود با اعلام عمومی از طرف آموزش و پرورش از مشاوران و آموزگاران علاقمند دعوت به عمل آورد و با آموزش کوتاه مدت آنها، بتوان طیف وسیع از دانش آموزان را زیر پوشش برنامه های ارتقای سلامت روان قرار داد.
پیشنهادهایی جهت پژوهشهای بعدی:
- ر- پیشنهاد میشود در تحقیقات بعدی ازآزمون های کوتاه تر و با مادههای کمتر جهت پیشگیری از خسته شدن آزمودنیها استفاده کرد، تا بدین ترتیب از افت آزمودنیها جلوگیری شود.
- ز- پیشنهاد میشود در تحقیقات بعدی جهت غنای موضوعات از تعالیم دینی و ادبیات غنی کشورمان بویژه از اشعار شاعران در جهت تحکیم مطالب آموزشی و وارد کردن فرهنگ شرقی به کتابهای غربی و ترجمه شده استفاده کرد.
- و – پیشنهاد میشود تحقیق مشابهی در پایه ها و مقاطع تحصیلی دیگر و مناطق جغرافیایی انجام شود تا با اطمینان بیشتری نسبت به تعمیم نتایج آن به پایه ها و مناطق جغرافیایی دیگر پرداخت.
- ه – پیشنهاد میشود به دلیل پایایی 62/0 در آزمون سبک اسنادی کودکان و نوجوانان در تحقیقات بعدی پایایی این پرسشنامه در جامعه وسیع تر مورد بررسی قرار گیرد.
[1] . Frydenberg
[2] . Gramling & Auerbach
[3] . Mcnamara
[4] – Cotta
فهرست منابع
- اشتری. زهره.(1376).راههای مقابله با استرس در افراد مستعد وغیر مستعد به بیماری عروق کرونر قلب، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی . دانشگاه علامه طباطبایی .
- امینی خویی, ناصر. (1377). بررسی و مقایسه منبع کنترل , شیوه های مقابله ای و باورهای غیر منطقی افراد (20-40) سال معتاد و عادی استان بوشهر و ارایه راهبردهایی جهت بازپروری معتادان . پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه علامه طباطبایی.
- باباپور , خیر الدین , جلیل. (1381). بررسی رابطه بین شیوه حل مساله ، شیوه حل تعارض و سلامت روانشناختی در میان دانشجویان . پایان نامه دکتری روانشناسی. دانشگاه تربیت مدرس.
- باقری یزدی , سید عباس ,بوالهری, جعفر, شاه محمدی, داوود. (1373). همه گیر شناسی اختلالات روانی در مناطق روستایی میبد یزد. فصلنامه اندیشه و رفتار. سال اول شماره 1. صفحات 23-41.
- برآبادی، حامد. (1382). بررسی اثربخشی روان درمانی حمایتی در کاهش اختلالات روانی بیماران مبتلا به سرطان. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه علامه طباطبایی.
- پروین . لارنس، جان ،ال. (1382). روانشناسی شخصیت : نظریه و تحقیق.ترجمه : محمد جوادی و پروین کدیور. تهران. آییژ. (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی 2001).
- توانگر، حسین و همکاران (1378). بررسی رابطه روش های مقابله ای با ویژگیهای فردی در جانبازان شهر یزد. چهارمین کنگره سراسری استرس. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی ایران . ص 8 – 57.
- توکلی، مهین.(1377). تاثیر شیوه های مقابله با تنیدگی بر سلامت روانی در دانش آموزان دبیرستان های تهران پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی.دانشگاه تهران.
- حکمت پور، اکبر. (1380). بررسی رابطه میان فشار روانی و شیوه های مقابله با آن در دانشجویان شهرستانی و تهرانی دانشگاههای دولتی تهران در سال تحصیلی 80 –79،پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه تربیت معلم .
- جابر قادری، نسرین .(1380). مقایسه میزان اثر بخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس و حساسیت زدایی بوسیله حرکت چشم و باز پردازی در کاهش علائم آسیب دیدگی روانی کودکان آزار دیده جنسی.
- داعی پور، پروین .(1376). بررسی راهبردهای کنار آمدن در نوجوانان شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی ایران.
- دلاور، علی (1380)..مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و علوم اجتماعی. تهران. رشد.
- ده بزرگی، شهرام. (1380). بررسی رابطه سلامت روان و بخشایشگری در مادران دانش آموزان نابینا و ناشنوا و عادی. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی . دانشگاه تهران.
- ریو،جان مارشال .(1378).انگیزش و هیجان .ترجمه یحیی سید محمدی .تهران. نشر ویرایش . (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی ،1998).
- شعاع. اصغر (1382) مقایسه رابطه منبع کنترل با فشار روانی و شیوه های مقابله با آن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه تربیت معلم.
- شیرازی، محمود.(1378). بررسی شیوه های مقابله با تنش روانی و ارتباط آن با اسنادهای علی و سلامت روان دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر زاهدان . پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی.دانشگاه تهران .
- فاضل ،مرتضی. (1381).رابطه کارایی خانواده و راهبردهای مقابله با استرس نوجوانان فاقد و واجد پدر شهر تهران .پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره .دانشگاه علامه طباطبایی .
- فتوحی ،زهره. (1380). بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود به شیوه گروهی در افزایش توان مقابله با استرس دانش آموزان دختر دبیرستانی . پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه علامه طباطبایی .
- فاتحی زاده ،مریم. (1375). بررسی تاثیر شیوه شناخت درمانی بک بر کاهش اضطراب دانش آموزان دختر .پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره .دانشگاه علامه طباطبایی .
- فرگوسن، جرج و تاکانه، یوشیو.(1380). تحلیل آماری در روان شناسی و علوم تربیتی، ترجمه: علی دلاور و سیامک نقشبندی. تهران . نشر ارسباران.(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی،1989)،
- قدمگاهی ،حسین .(1376).کیفیت روابط اجتماعی ،میزان استرس و راهبردهای مقابله با آن در بیماران عروق کرونر قلب . پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی،دانشگاه علوم پزشکی ایران .
- کافی ،سید موسی. (1375). بررسی شیوه های رویارویی با تنیدگی روانی (استرس)وارتباط آن با سلامت روانی در نوجوانان مدارس عالی و خاص شهر تهران ،پایان نامه دکتری روانشناسی. دانشگاه تربیت مدرس .
- محمدیان ،فتح الله. (1378). بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی ،استرس و شیوههای مقابله با خودکشی در افراد اقدام کننده به خودکشی در شهر ایلام .پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی. دانشگاه علوم پزشکی ایران .
- نجاریان، بهمن و داوودی، ایران.(1380). ساخت و اعتباریابی SCL-25 (فرم کوتاه شده SCL-90-R) . مجله روانشناسی. سال پنجم. شماره 2، صفحات 136-149.
- نظری ،علی محمد.(1374). بررسی سبک اسنادی (نظریه تجدید نظر شده درماندگی آموخته شده )در زنان افسرده و مضطرب و مقایسه آن با زنان عادی در سال 74-73 شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی.دانشگاه تربیت معلم .
- نوری ،ناهید. (1374). بررسی اثرات آموزش تنیدگی زدایی بر عوامل اضطرابی شخصیت. .پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره .دانشگاه علامه طباطبایی .
- هیبت الهی ،سید محمد. (1374). بررسی سبک اسناد دانش آموزان با توجه به موفقیت و شکست تحصیلی و جنسیت بر اساس مدل اسنادی درماندگی آموخته شده در کلاسهای دوم راهنمایی شهرستان سنندج ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی .دانشگاه تربیت معلم.
- هومن، حیدر علی .(1370). شناخت روش علمی در علوم رفتاری (پایه های پژوهش) . تهران. دیبا.
- یار احمدی ،یحیی. (1382).بررسی رابطه بین عوامل شخصیتی و شیوه مقابله با استرس در دانش آموزان شهرستان سنندج .پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه علامه طباطبایی .
References
- Billings, A. & Moos, R.H .(1984). Coping, Stress and social resources adults with unipolar depression. Journal of personality and social psychology, 46, 877 –899.
- Blake, R.L. & Vandiver, T.A. (1988). The association of health with stressful life changes, social supports and coping. Family Practice
- Research journal, No4,7.
- Brack,G.Laclave,L & Wyatt, A . (1992). The relationship of problem solving and reframing to stress and depression in female college student. Journal of college Student Development ,33, 124 – 131
- Cassidy, T. (1999) Stress cognition and health, koutledge, London.
- Cunningham, E.G. Brandon,C.M & Frydenberg,E. (2002) . Enhancing coping Resources in Early adolescence through a school – based program teaching optimistic thinking Skills, Anxiety, stress and coping, 15 (4): 369 – 81.
- Davidson, M., Boland, E.A . and Grey, M. (1997) Teaching teens to cope: Coping skills training for adolescents with insulin – dependent diabetes mellitus Pediatric Nursing, 2 (2), 65 – 72.
- Folkman,S. & Lazarus, R .(1986) . Appraisal, Coping, health status, and psychological symptoms. Journal of Personality and Social Psychology, 50. 571 – 579.
- Folkman, S . & Lazarus, R. (1980) . An analysis of coping in a middle – aged community sample . journal of Health and Social Behavior, 21 , 219 – 239.
- Forsythe, C .& Compas, B.(1987). Interaction of cognitive appraisals of stressful events and coping: Testing the goodness of fit hypothesis. Cognitive therapy and Research , 11, 473 – 485,Routledge. London.
- Frydenberg, E. and Lewis, R. (1993). Manual: the Adolescent Coping Scale. Australian Council for Educational Research, Melbourne.
- Frydenberg, E. (1997). Adolescent Coping: Theoretical and Research Perspectives. Routledge . London,
- Geen, R. G, (1995). Human Motivation. Monterey, California Brooks/cole.
- Gramling, S. E & Auerbach, S.M . (1998). Stress management Workbook .Techniques and Self assessment Procedures. , California Brooks/cole.
- Hanninen, V & Aro, H . (1996) Sex differences in Coping and depression among young adults . Soc. Sci . med ; 43 (10).
- Hardin, S. B, Weinrich, S. Garrison, C . (2002). Effects of a Long term Psychosocial nursing intervention adolescents exposed to catastrophic stress, Issues Mental health Nursing; 23 (6), 537 – 551.
- Jacobs, S. & et al. (1994). Conscious and unconscious coping with loss, psychosom, Med; 5 , (6).
- 17-Judge,A.(1998).Future coping strategies: Beyond the constraints of proprietary metaphors.
- Keyes, C. L. M. & Lopez, S & J. (2002).Toward a science of mental health In C .R. Snyder & Lopez, S . J. (Ed) The handbook of positive psychology (pp.45-60). New york. Oxford University Press.
- Keyes,C. L. M.(1998). Social wellbeing. Social Psychology Quarterly,61, 121-140.
- Mcnamara, S. (2001). Stress Management Programme for Secondary School Students. Routledge. London.
- Myers, D.C. (1998). Psychology. Worth Publishers inc. USA.
- Ollendic,T.H. Langley , A.K. Kephart, j . (2001). Fear in children and adolescents : relations with negative life events,attributional style and avoidant coping. Journal of child psychology and psychiatry, 42 (8), 1029 – 34.
- Pearlin , L & Schooler, C.( 1978) . the structure of coping . journal of health and Social Behavior, 19,2.
- Powell,T. and Enright,S.(1991). Anxiety and stress management.Routledge. London.
- Selye, H. (1976). The stress of life.Mc Graw Hill, New York. Wortman,S. & et al .(1998).Psychology. California.Brooks/cole.
- Zoutra & Alexy . (2003). Emotions, Stress and health. Oxford University Press Inc, USA .2-21.
- مقاله درمورد مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
- پروژه دانشجویی مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
- پایان نامه در مورد مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
- تحقیق درباره مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
- مقاله دانشجویی مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
- مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان در قالب پاياننامه
- پروپوزال در مورد مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
- گزارش سمینار در مورد مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان
- گزارش کارورزی درباره مطالعه میزان اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر کاهش سبک کنارآیی اجتنابی دانش آموزان