تعویض مفصل هیپ که از این به بعد بطور خلاصه THA خوانده می شود شایع ترین عمل جراحی کانستراکتیو در هیپ بوده و هدف از آن در وحله اول کاهش درد و سپس اعاده فانکشن هیپ و در نتیجه بیمار می باشد. از دهه 1960 که سر جان چارنلی این تکنیک را ابداع نمود با توجه به نتایج درخشان یک دهه THA در دهههای بعد هدف اصلی بر کاهش عوارض دراز مدت این جراحی و از جمله Loosening و استئولیز قرار داده شد. تکنیک های جدید و از جمله ایجاد پروتزهای بدون سیمان، تغییرات جنس اجزاء مختلف، پروتزهای بای پولار و بالاخره تغییرات در شکل اجزاء خصوصاً جزء فمورال همگی در جهت یافتن جزئی با حداکثر طول عمر پروتز ایجاد شده اند.
در طراحی جزء فمورال تقریباً می توان دو مکتب اصلی را در ساخت آن شناسایی کرد. گروهی که با ایجاد تغییراتی در شکل جزء و از جمله تعبیه یقه، ایجاد شکاف و سطوح خشن و غیره تولید فیکساسیون بسیار با ثبات بلافاصله بعد از تعبیه و جلوگیری از هر گونه تغییر در محل پروتز می نمایند و گروه دوم که معتقدند با طراحی جزئی که قادر به نشست (Subsidence) باشد حتی در صورت Loose شدن جزء امکان ایجاد ثبات مجدد خود بخود وجود دارد.
در این مکتب نیاز به یقه احساس نمی شود و سطح پروتز باید صیقلی باشد و مخروطی شدن پروتز به سمت دیستال به مکانیسم فوق کمک می کند.
مطالعه پیش رو جهت بررسی یکی از پروتزهایی که از نظر بیومکانیک اجازه نشست در دراز مدت را می دهد طراحی شده است. پروتز مورد نظر با نام CPT توسط آقای Ling در سال 1989 طراحی و به بازار عرضه شده و از نظر تئوریک اجازه ثبات ثانویه در صورت Loose شدن را می دهد. در این مطالعه با بررسی نتایج تعبیه این پروتز در بیماران و مطالعه میان مدت آن برآورد فواید پروتز فوق را در این تکنیک فراهم نموده و در انتخاب پروتز مورد نظر در بیماران کمک خواهد نمود.