عبودیت کمال کمالات است و همه کمالات انسانی در این جهت است که آدمی به عبودیت حق و اصل شود و در مدارج و مراتب آن بالا رود . هیچ کمالی مانند عبودیت آدمی را به مقامی که شایسته آن است نمی رساند و آنچه به آدمی ، هویت انسانی می دهد ، گام زدن در مسیر عبودیت الهی و ربوبی شدن در پرتو فروغ بندگی است . عبادت حقیقت انسان را ظاهر می سازد و روح را پاک و کسب سعادت می کند و اطاعت خداوند در جاودانگی انسان بسیار موثر است . عبودیت بستر کسب همه ی کمالات است . عبادت واقعی عبادتی است که صرفا به نیت تقرب به خدا و توجه به حضور او صورت می گیرد .
عبودیت
مقدمه مقاله
مقدمه ي تئوري در مورد عبوديت
مفهوم و جایگاه عبودیت
عبودیت کمال کمالات است و همه ی کمالات انسانی در این جهت است که آدمی به عبودیت حق و اصل شود و در مدارج و مراتب آن بالا رود .
“ عبودیت ” تسلیم حق بودن و گردن نهادن به خواست الهی است ، یعنی “ عبد ” جز رضای حق نخواهد و در برابر او در ذلِت و اطاعت مطلق باشد که اصل عبودیت ، خضوع و تذلِل است . از همین رو عرب به شتر رام و مطیع “ بَعِیرٌ مُعَبـًّدٌ ” و به راهی که اثر کوبیده شدن و کثرت رفت و آمد هموار باشد “ طَرِیقٌ مُعَبَّدٌ ” گوید . “ عبادت ” اطاعت توأم با خضوع و کرنش و فروتنی است و “ تَعَبُّد ” به معنای تنسِک است . “ عَبَدَهُ ” یعنی او را پرستید و “ عَبَدَِبِهِ ” یعنی ملازم او شد و از وی فاصله نگرفت و “ عَبْد ” مملوک است ، برده است ، آزاد نیست .
بنابراین عبد در برابر مولا ، وجودی برای خویش قائل نیست ، ملازم مولاست و از وی فاصله نمی گیرد ، آزادی و استقلال را از خود سلب می کند و در برابر مولای خویش هیچ گونه خلاف و تعدِی نمی کند ، مطیع اوست و به اراده و خواست او عمل می کند .
چنین کمالی آدمی را با حقیقت خویش آشنا و همراه می کند ، و هر چه انسان در منازل و مراتب عبودیت حق بالاتر رود ، به حقیقت انسانی خود نزدیکتر می شود و اسما و صفات حق را بیشتر در خود جلوه می دهد .
هیچ کمالی مانند عبودیت آدمی را به مقامی که شایسته ی آن است نمی رساند ، زیرا انسان به میزانی که عبدٍ خدای متعال بشود ، استعدادهایش در جهت کمال مطلق شکوفا می شود ، و این مقام والاترین مقامات انسانی است .
عبودیت : اصلی ترین دعوت انبیا
تا زمانی که بت پروری و بت پرستی وجود دارد ، تا زمانی که آدمی اسیر کرنش در برابر غیر خدا و پرستش امور موهوم است ، بستر عبودیت الله و کمال حاصل از آن برای انسان فراهم نمی شود . از این روست که پیام آوران الهی بیش از هر چیز بر نفی بت پروری و بت پرستی تأکید کرده اند و تلاش نموده اند مردمان را از بندگی غیر خدا و پیروی شیطان آزاد نمایند و به بندگی حقیقی برسانند که در چنین بستری
استعدادهای کمالی آدمی در جهت حق شکوفا می شود ، چنانکه در مصباح الشریعه از امام صادق ( ع ) وارد شده است :
” العُبُودِیَّهُ جَوْهَرَهٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیهُ . ”
بندگی خدا گوهر گرانبهایی است که باطن آن آزادی و ربوبیت است .
انسان به میزانی که عبد می شود و به مقام بندگی دست می یابد ، ربّ می گردد ، و دعوت انبیا ، دعوت به ربوبیت است از طریق عبودیت . انسان تا ازطریق عبودیت به ربوبیت نرسد واجد کمالی حقیقی نمی شود ، زیرا در غیر این صورت خودش نیست ، موجودی مجازی است .
“ ربوبیت ” به معنای مالک شدن ، صاحب بودن ، دارا بودن ، مدِبر بودن ، سرپرست و متصدی بودن است ، و انسان در سایه ی عبودیت الله مالک خود و قوای خویش و واجد کمالات انسانی می شود ، صاحب جمال و جلال می شود ، و زیبایی و خوبی و نیکویی در او جلوه می نماید . دعوت پیام آوران الهی به عبودیت ، راهی است به سوی ربوبیت و اتصاف آدمی به کمالاتی که لایق آن است .
دعوت پیامبران و مصلحان الهی ، دعوت به خود نیست ، دعوت به عبودیت حق است و فراخوانی به ربوبیت . عبودیت هموار شدن راه است برای ربوبیت ، و بی گمان نمی توان به سوی ربانی شدن و الهی شدن و متِصف به صفات جمال و جلال حق شدن گام برداشت ، جز در سایه ی عبودیت حق و شکستن بتهای عینی و ذهنی . تا زمانی که بت پروری و بت پرستی هست ، خداپرستی در محاق است .
حضرت ابراهیم ، بت شکن بزرگ تاریخ ، خطاب به قوم خویش ، بلکه به همه ی اقوام ، در طول تاریخ هشداری بزرگ داده است :
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ .
] ابراهیم [ گفت : آیا آنچه را می تراشید ، می پرستید ؟
تا بت پروری ها و بت پرستی ها هست ، راه هموار نیست ، و اگر انسان از راه عبودیت به سوی ربوبیت گام بر ندارد ، گرد خویش می گردد و اسیر بت پروری و بت پرستی می شود و از خس و خاشاکی هم بی ارزش تر می گردد .
آنچه به آدمی ، هویت انسانی می دهد ، گام زدن در مسیر عبودیت الهی و ربوبی شدن در پرتو فروغ بندگی است ، زیرا هویت اصلی و رنگ حقیقی آدمی ، رنگ بندگی و جلوه ی ربوبی آن است . و عبادت ، حقیقت انسان را ظاهر می سازد و رنگ فطرت را در آدمی جلوه می دهد و بستر ربوبیت را فراهم می نماید ، و اگر در این جهت تلاش نشود ، ظلمت آدمی افزون می شود و از ظلمت نیز ظلم بر می خیزد : ظلم فردی ، اجتماعی ، خانوادگی ، سیاسی و اقتصادی . در حالی که اگر عبادت ، واجد روح عبودیت باشد ، ظلمت زدا و جلوه دهنده ی رنگ حقیقت انسان است .
عبودیت بستر کسب همه ی کمالات
عبودیت حقیقی ، یعنی عبودیتی که انسان را در ظاهر و باطن در مقام بندگی حق راه می برد ، بستر کسب همه ی کمالات انسانی است و پیامبر اکرم ( ص ) نیز به سبب عبودیت خویش به مقام رسالت نایل شد .
از تقدِم مقام عبودیت بر رسالت روشن می گردد که قدم عبودیت بستر همه ی کمالات و مقدِمه همه مقامات سالکین است ، و رسالت شعبه ی عبودیت است .
راه انسانیت ، عبودیت الله است و آدمی به میزانی که به کمال بندگی متصف می شود ، از پیروی غیر حق دور می گردد و اطاعت حق در اعضا و جوارح و قلب و وجودش جاری می گردد .
عبادت رنگ حقیقی آدمی را ظاهر می سازد و زمینه ی دستیابی انسان به کمال لایقش را فراهم می نماید . البته عبادت منحصر به صورتی خاص نیست ، بلکه هر عملی که درآدمی زمینه عبودیت فراهم سازد و موجب تقرب و نزدیکی به درگاه حق شود و بندگی خدا را به بار بنشاند ، نوعی عبادت است : تعلیم و تعلِم ، کسب و کار ، شادی و نشاط ، ورزش و تفریح و … هر چیز به شرط آنکه در این مسیر باشد و ناخالصی های آدمی را بزداید و راه بندگی را هموار سازد.
انسانی که ظاهر و باطنش ، و گفتار و کردارش یکی باشد ، می تواند امانت را حمل نماید و حق امانت را به جا آورد . انسان به فطریتش متعِهد پیمانی است و این پیمان امانتی است بر دوش آدمی و هر که این عهد و پیمان را پاس دارد و حق آن را ادا نماید ، عبادت را خالص به جای آورده است ، و آن عهد و پیمان این است که آدمی جز خدای سبحان را نپرستد و بندگیِ جز او نکند و در برابر غیر حق سر خم ننماید .
- مقاله درمورد عبودیت
- پروژه دانشجویی عبودیت
- پایان نامه در مورد عبودیت
- تحقیق درباره عبودیت
- مقاله دانشجویی عبودیت
- عبودیت در قالب پاياننامه
- پروپوزال در مورد عبودیت
- گزارش سمینار در مورد عبودیت
- گزارش کارورزی درباره عبودیت