عمرخیام یگانه بلبل داستان سرای گلشن شعر وشاعری ایران است, که ترانه های دلپذیر ونغمات شورانگیز او دنیا پسند است. تاکنون هیچ یک از شعرا ونویسندگان وحکما واهل سیاست این سرزمین به اندازه ی او در فراخنای جهان شهرت نیافته اند. خیام تنها متفکر ایرانی است که زنده وپاینده بودن نام وگفته ی او در میان تمام دنیا مسلم است. نه بس در پیش شرق شناسان وعلما وادبای مغرب زمین, بلکه در نزد عامه ی کسانی که با خواندن ونوشتن سرکاری دارند. شاید بیش از یک نیمه از متمدنین عرصه ی گیتی به نام او آشنا وبه رباعیاتی که حکیم از روی ذوق طبیعی می سروده است مفتون اند. ایران باید به خود ببالد که درآغوش خویش چنین گوینده ای پرورده که مایه سرافرازی وبلند آوازگی او گردیده است. (1)
داشتن قضاوتي عادلانه راجع به هر موضوعي ، تحليلي همه جانبه را طلب مي كند حكيم عمر خيام نيشابوري چهره اي است كه گر چه در يكصد و پنجاه سال گذشته چه در داخل ايران و چه در خارج از ايران رفته رفته به شهرت و جايگاهي بالنسبه درخور دست يافته است، ولي هنوز براي بازشناخت تمامي ابعاد اين شخصيت والاي فرهنگي ايران و رسيدن به قضاوتي نسبتا صحيح درباره او به كاركردن بيشتر وبيشتر برروي آثار او و دقيق شدن در گفته هاو نوشته ها راجع به وي و بويژه مروري دوباره بر اوضاع و احوالي كه اوتحت آن زيست و تلاش كرد، نياز است.(2)
حكيم عمر خيام رياضي دان ومنجم ايراني وسراينده رباعيات نغز را همه مي شناسند. چند هزار مقاله وكتاب درباره او به زبانهاي مختلف در جهان به چاپ رسيده,كه بيش از نودوپنج در صد آنها با رباعيات وي پيوند مي يابد.انبوه كتابها ومقالاتي كه غربيها درباره عمر خيام نوشته اند,غالبا در گرد محور ” مي نوش” و “خوش نوش” مي گردد,كه در نگاه اول بعضي از رباعيات منسوب به او به چشم مي خورد,ولي از مقام والاي علمي خيام كمتر سخن به ميان مي آورند.
كارهاي علمي خيام, تقريبا تا آغاز شهرت رباعيات اودرغرب(1859 م)ونخستين ترجمه رساله جبر ومقابله وي از تازي,به نظر ناشناخته مانده بود,ولي پس از آن پژوهشگران تاريخ علوم رياضي بدان بيشتر روي آورده اند.
در جهان تند رو امروز,كشفيات علمي زود كهنه مي شوند,از اين رو پژوهش در فراورده هاي دانش سده هاي دور,مانند كارهاي رياضي عمر خيام كه مورد توجه كارشناسان تاريخ علم است,براي دانشوران علوم جديد تازگي خواهد يافت,ولي دليري او در عيارگيري از دانشهاي سنتي وكوشش او در نو آوري كهنگي نمي پذيرد. همچنين بدايع هنري وادبي كه از كارگاه مغزاين متفكرخراساني جهان بين,بيرون تراويده شعر ناب وسخن ماندگار است.
سيماي خيام در اذهان چنين به نظر مي آيد: دانشمندي متفكر,اهل حساب وتيز بين,به دور از مسائل خرد,مكتبي واجتماعي,قهرمان هم آوردي با دشواريهاي بنيادي فلسفي ورياضي مانند چگونگي حد ها وامكانات عقلي در برابر محالات,انديشمندي دلير كه از سيطره امپراطوري گسترده هزار وپانصد ساله هندسه اقليدسي به در مي رودوپرچم استفلال بر مي افرازد,آزاد انديشي بي پروا كه مدعيان علم وداوريهاي جزمي را به چيزي نمي گيرد,ولي آنگاه كه با مردم معمولي سخن مي گويد,عصاره تفكرات بلند فلسفي خود را بي تقيد وپيچيدگي,در قالب چهار پارههاي زيبا برايشان بيان مي كند.
خيام بي انكه درس مكتبي بدهد,پند وموعظه در ميان بياورد خواننده را آگاهي و هوشياري مي بخشد. چيزهايي را كه فيلسوفان در الفاظ پيچيده و نامانوس و دور و دراز مي پوشانند,او به سادگي وزيبايي وكوتاهي مي آفريند وجلوه گر ميكند.