موضوع ارتباطات و وسائل ارتباط جمعی در گذر از پایان دو هزاره میلادی به جایی رسیده که با بسیاری از پدیده ها و امور دیگر حیات ما مرتبط شده و بر آنها تاثیر گذارده است. امروزه رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو، ماهواره، روزنامه ها، مجلات، رایانه و اینترنت باعث شده است که نوع ارتباطات بیشتری متفاوت از گذشته شده و نوع نگاه انسان به ارتباطات نسبت به گذشته نگاه دیگری باشد. این رسانه ها باعث شده است تا انسانها راحت تر و بهتر بتوانند باهم ارتباط برقرار نمایند و در نتیجه به یکدیگر نزدیک تر شوند. این نزدیکی بین انسانها که همان بحث «دهکده جهانی» می باشد، باعث شده است که افراد از لحاظ فرهنگی به یکدیگر نزدیکتر شده و بتوانند بر یکدیگر تاثیر گذاشته و تعامل داشته باشند. تلویزیون، روزنامه ها و اینترنت به طور روزافزون فرهنگ یکپارچگی را تبلیغ می کند و زبان به عنوان عامل اصلی انتقال فرهنگ بیش از بقیه موارد تحت تاثیر این پدیده های جهانی قرار دارد. حتی وجود این رسانه ها در خانه ها و در میان کودکان و نوجوانان باعث شده است که نقش پدر و مادر که به عنوان مهمترین عوامل تاثیر گذار بر فرهنگ و زبان کودک هستند کم رنگ شده و معلمان نیز به عنوان یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر فرهنگ و زبان کودکان و نوجوانان آن نقش تاثیر گذار خود را نسبت به گذشته از دست بدهند. به همین دلیل، بسیاری از موضوع های مرتبط با مباحث ارتباطات، مورد توجه اندیشمندان رشته های مختلف علوم قرار گرفته و جزو مباحث بین رشته ای این علم کم سابقه، اما با اهمیت، محسوب می شوند.
امروزه بحث تاثیر رسانه ها و بویژه تلویزیون بر کودکان و نوجوانان در علوم متفاوتی مانند علوم اجتماعی، روان شناسی، زبان شناسی و جز اینها مورد بررسی قرار می گیرد و هر یک، از دیدگاه های مورد نظر خود به بحث درباره این موضوع مهم می پردازند. مباحثی مانند کودک، تلویزیون و خشونت، اثرات رفتاری تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، تحلیل محتوای آگاهیهای تجاری تلویزیونی و تاثیر آن بر کودکان و نوجوانان، اثرات تلویزیون بر رشد کودکان، کودکان و تاثیرات زیان بار رسانه ها، تلویزیون و ترس کودکان و نقش تلویزیون در شکل گیری مفاهیم مذهبی و اخلاقی کودکان موضوعات متفاوتی هستند که در حیطه علوم جامعه شناسی و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفته اند و نتایج متفاوتی نیز به دست داده اند.
از این رو کارشناسان وسایل ارتباط جمعی و کارشناسان سایر رشته های وابسته که در بالا ذکر شد، تاثیر وسایل ارتباط جمعی بر کودکان را مورد توجه قرار داده اند و مبحث مهم کودکان و تلویزیون همیشه جایگاه ویژه و عمده ای در این مباحث داشته است؛ زیرا تلویزیون به سهل ترین وجه و در همه اوقات در اختیار کودکان است و همزمان با صوت و تصویر و جاذبه های خاص خود این انسان کوچک را که بسا درک درستی از این پدیده ندارد درآغوش می کشد.
در اینجا سعی شده است تا تاثیر تلویزیون برکودکان و نوجوانان از نگاه دیگری که کمتر مورد توجه کارشناسان و مسئولان قرار گرفته است مورد بررسی قرار گیرد. موضوعی که خود می تواند از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز مسائل مهمی را با خود به همراه داشته باشد.
تاثیر تلویزیون بر زبان و به ویژه های مهارتهای گفتاری کودکان و نوجوانان یکی از مباحث مهم در امر رسانه ها است، که کمتر موردتحلیل و بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شده است تا با نگاهی دقیق تاثیر تلویزیون بر مهارت های گفتاری کودکان و نوجوانان از لحاظ دستوری، ساختاری، اصطلاحات و لهجه ها مورد بررسی قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آن بر مهارت های گفتاری کودکان و نوجوانان مورد تحلیل قرار گیرد.