عصر دانش؛ پیش به سوی انقلاب صنعتی دوم
نوتردیدی نیست که اصلیترین عامل تعیین کننده پیشرفت وتوسعه جامعه در شرایط متحول کنونی جهان، مساله چگونگی برخورداری از دانش، آموزش و پژوهش و وضعیت نیروی انسانی کارآمد است. در تحولات شتابان امروز جهان، نقش مزیت بخشی همه عوامل طبیعی، اقتصادی و استراتژیک جای خود را به سرعت به میزان بهرهمندی از علوم و فنون میدهد و در حال حاضر، برتری رقابتی یک کشور، بیش از آنکه به منابع طبیعی به ارث رسیده یا ظرفیت موجود صنعتی متکی باشد به ” مزیت رقابتی تکنولوژیک ” کشور وابسته است که تجلی آن را میتوان در عرضه محصولاتینو، با کیفیت، دوام و با قیمتی ارزان مشاهده نمود.
این تاثیر البته حالت تعاملی و متقابل دارد بدین صورت که با توسعه بیشتر جامعه یعنی با افزایش میزان آگاهی، خردمندی و توسعه انسانی و بیشتر شدن اعتماد متقابل، بسط عدالت اقتصادی، اجتماعی و تسهیل تطابق انسان با محیط و به طور اخص رفع نیازهای زندگی، رفع موانع اداری و مالی، رفع محدودیت بودجه وگرفتاریهای آموزشی، رفع تنگناهای فیزیکی، بسط آزادی ومشارکت همگانی، زمینه برای گسترش موسسات آموزشی و پژوهشی، افزایش تعداد محققان و بهبود کمی و کیفی تولیدات علمی نیز بیشتر فراهم میشود. این امر در بعد نظری انسانها را آگاهتر و در بعد عملی آنها را در تعیین سرنوشت خویش تواناتر میسازد و این خود به توسعه اجتماعی- انسانی بیشتر کمک میکند. اصولاً نظامهای معاصر تولید به فرآیند نوآوری تکنولوژیک، که به علت رقابت و تقسیم شدن بازارهای جهانی تسریع شده، وابسته است. از اینرو خصیصه اصلی سرمایه گذاریهای نوین، دیگرتقسیم تکنیکی نیروی کار یا تولید انبوه نیست بلکه فرآیند مداوم ” نوآوری تکنولوژیک ” است که از روشهای” تولید انعطاف پذیر” بدست میآید و تقاضا برای آن پیشرفت علم را باعث میشود. لذا توسعه آتی به پیشرفت علم وابسته است و میتوان به صراحت گفت که علم و تکنولوژی گرچه نمیتوانند همه مشکلات را حل کنند اما نقش موثری در توسعه آینده کشورها ایفا میکنند که میتواند مورد توجه کشورهای درحال توسعه قرار گیرد. برای بهرهبرداری از علم و تکنولوژی و هدایت تحولات تولیدی، اتخاذ استراتژیهای چندبعدی بلندمدت ضرورت دارد که بایستی بر تمامی جنبه¬های موجود در روند اختراعات، از آموزش عمومی پایه ای گرفته تا تجربههای علمی دانشمندان، مهندسان، ومدیران متمرکز گردد.
البته باید به این مطلب توجه داشت که هر چند نقش اساسی علم و تکنولوژی در توسعه اقتصادی است و به کمک آن میتوان خطرات ناشی از مصرف شدید منابع، رشد جمعیت، کمبود انرژی و تخریب محیط زیست را بر طرف نمود، تا جائیکه گفته اند «محیط فعالیت بشر محدود است اما این محدودیت تابعی از تکنولوژی است»، لیکن سهم علم و تکنولوژی در توسعه و بهبود زندگی افراد به همین بخش محدود نمیگردد و در هر یک از ابعاد ذیل که نیازهای فردی یک جامعه توسعه یافته هستند میتواند دخیل باشد یعنی:
- – سلامت و صحت فردی و محیطی
- – رفاه اجتماعی بر مبنای همامنگی اجتماعی و عدالت
- – حقوق سیاسی نظیر آزادی، احترام و موقعیت فردی
- – حرمت داشتن ارزشها و باورهای فرهنگی
با در نظر گرفتن ایـن مباحـث، طبعــاً کشور ما نیــز نمیتواند از آنچـه کـه امـروزه انقلاب جهانــی تکنولوژی نامیده میشـود دور بمانــد. رونـد فوقالعاده سریــع تحولات در عـرصه فناوریـهای نویـن به ویــژه بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و انقلاب در مواد نــو و ساخت و تولید آنها قطعاً آینـده ما را نیز تحت تاثیــر قرار خواهد داد و بر همه ارکان کشور و نظام واجب است که هر چه سریعتــر تدابیــر ویـژه و فوقالعـادهای بـرای هماهنگــی با این مـوج عظیم بیندیشند.