در بسیارى از آیات قرآن مجید و روایات اسلامى و سرگذشت انبیاء و اولیاء و صالحان و در کتب علماى اخلاق و ارباب سیر و سلوک روى مساله توکل به عنوان یک فضیلت مهم اخلاقى که بدون آن نمىتوان به مقام قرب الهى رسید، یاد شده است.
منظور از توکل سپردن کارها به خدا، و اعتماد بر لطف اوست، زیرا «توکل» از ماده «وکالت» به معنى انتخاب وکیل نمودن و اعتماد بر دیگرى کردن است، بدیهى است هر قدر وکیل توانایى بیشتر و آگاهى فزونتر داشته باشد شخص موکل احساس آرامش بیشترى مىکند، و از آنجا که علم خدا بى پایان و تواناییش نامحدود است هنگامى که انسان توکل بر او مىکند آرامش فوقالعاده احساس مىکند، در برابر مشکلات و حوادث مقاوم مىشود، و از دشمنان نیرومند و خطرناک نمىهراسد، در سختیها خود را در بن بست نمىبیند و پیوسته راه خود را به سوى هدف ادامه مىدهد.
انسانى که بر خدا توکل دارد هرگز احساس حقارت و ضعف نمىکند بلکه به اتکاى لطف خدا و علم و قدرت بى پایان او خود را پیروز و فاتح مىبیند و حتى شکستهاى مقطعى او را مایوس نمىسازد.
هرگاه توکل به مفهوم صحیح کلمه در جان انسان پیاده شود به یقین امیدآفرین، نیروبخش و باعث تقویت اراده و تحکیم مقاومت و پایمردى است.
مساله توکل در زنگى انبیاى بزرگ الهى درخشش فوقالعادهاى دارد، بررسى آیات قرآنى در این زمینه نشان مىدهد که آنها همیشه در برابر مشکلات طاقت فرسا خود را زیر سپر توکل قرار مىدادند، و یکى از دلایل مهم پیروزى آنها داشتن همین فضیلت اخلاقى بوده است.