امروزه بررسی دیدگاه امام خمینی در مورد پدیدههای سیاسی ـ اجتماعی در حال حاضر در نظام جمهوری اسلامی به شدت پراهمیت و حیاتی است، چرا که امام خمینی با عنوان رهبر انقلاب، بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب داشتهاند؛ در عین حال ایشان به عنوان بنیانگذار نظام سیاسی جدید نیز مسیر و اهداف کلی این نظام سیاسی را تعیین کردهاند.
از طرفی دیگر حاکمان نظام جمهوری اسلامی، در سیاستورزی و کشورداری همیشه خود را تالی و پیرو خط امام خمینی میدانند؛ با این حال وقتی به عملکردهای متفاوت و یا احیاناً متعارض آنان در برخورد با پدیدههای اجتماعی و سیاسی برمیخوریم، برایمان این پرسش پیش میآید که براستی کدامین دیدگاه با آرا و نظرات امام خمینی انطباق دارد؛ و البته آشکار است که بهترین راه تشخیص راه امام، مراجعه به گفتهها و نظریات خود ایشان از طریق مراجعه به آثار ایشان است تا به این وسیله، سره از ناسره تشخیص داده شود، چرا که گفتهها و دیدگاههای امام، مسیری را برای حرکت منطبق با رویکرد ایشان فرا راه ما روشن میکند. البته در این میان توجه به یک اصل اساسی نباید مورد غفلت قرار گیرد و آنهم اینکه در پژوهشهایی که در حوزه علوم انسانی صورت میگیرد، قطعیت در نتایج و دستاوردهای آن تا حدودی بعید به نظر میرسد.
رویکرد امام خمینی نسبت به احزاب در شرایط متفاوت و مقاطع تاریخی متفاوت، تغییراتی داشته است. آنچه باید همواره در نظر داشت این است که روند موضعگیریها و سخنان امام خمینی بیانگر این است که رویکرد امام در مورد احزاب فرمایشی رژیم پهلوی قاعدتاً متفاوت از رویکرد ایشان به احزابی نظیر حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی باشد بنابراین با توجه ویژه به این امر باید در مورد دیدگاه امام خمینی نسبت به پدیدههای سیاسی ـ اجتماعی خصوصاً احزاب سیاسی، اظهارنظر کرد.
در ابتدا لازم است تا تعریف و تاریخچه مختصری از حزب و روند تشکیل اولین احزاب آورده شود، آنگاه به بررسی موضوع اصلی پژوهش بپردازیم.