بی تردید رشد و توسعه جوامع انسانی در ابعاد گوناگون فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، و رشد همیشگی و بالندگی پیاپی ارزش های بلند معنوی در همه حوزه ها زندگی ، در گرو در یافتن نسل جوان و اهتمام به امور آنان است .
هم از این رو است که جوانان ، همواره تاریخ کانون اصلی توجه مصلحان و نیز هدف اساسی تهاجم مفسدان بوده اند چرا که عالم جوانی – چناکه افتد ودانی – همانگونه که می تواند منشا نیک ترین تحولات زندگی آدمی گردد به همان میزان در معرض فتنه انگیزترین آسیب های اخلاقی و فر هنگی و معنوی نیز ،هست .
جوان و نیروهای کنترل کننده
دوران حساس جوانی :
دوران جوانی ، دوران بسیار حساسی است زیرا از یک طرف در این دوره تمام غرایز و تمایلات در جوان شعله ور است و زبانه می کشد و از طرف دیگر یک دنیا احساسات و عواطف در جوان بروز می کند و شکوفا می شود ( احساساتی که کاملا ً ضربه پذیر و حساس است .)
جوانی که در این دوره حساس با آن خصوصیات ویژه به سر می برد . یعنی سرا پا احساسات است ، تمام تمایلات و غرایزش بالفعل شده است ، تخیل ها ، آمال وآرزو ها وسوسه ها و شبهه ها وجودش را فراگرفته ومهمتر اینکه غرور جوانی هم بر او حکمفرما گردیده ، نیازمند یک نیروی کنترل کننده قوی است تا او را از سقوط انحراف حتمی بازداشته به راه سعادت هدایت کند پس برای جلوگیری از خطر انحراف و سقوط جوانان عزیز – چه دختر چه پسر – باید یک نیروی کنترل کننده وجود داشته باشد .
البته این نیروی کنترل کننده ، یک چیز نیست بلکه مجموعه ای از عوامل گوناگون است که باید باهم به کار افتد و هماهنگ حرکت کند و جوان ، مخصوصا و سایر اقشار جامعه عموما با استفاده از آنها بتوانند راه خود را بیابند و از خطر ها محفوظ بماند اجزای این مجموعه عبارتند از :
- عقل
- وجدان اخلاقی
- آداب و رسوم اجتماعی
- احترام به قانون
- انعطاف پذیری
- نماز
- ایمان عقلی و ایمان قلبی
- تربیت خانوادگی
- تربیت فرهنگی
- تربیت اجتماعی