کنترلرهای فازی، کنترلرهای غیرخطی با ساختار خاص می باشند که کاربردهای موفقیت آمیزی از تئوری فازی را در مسائل علمی ارائه می نمایند. این کنترلرها با به کارگیری تئوری فازی، رفتاری شبیه به آنچه، انسان خبره به هنگام کنترل سیستم انجام می دهد، نشان می دهند. کنترلر فازی برخلاف کنترلرهای کلاسیک، بدون نیاز به مدل ریاضی از سیستم، با استفاده از تجربیات افراد خبره که در قالب قوانین اگر – آنگاه فازی بیان می شوند، به کنترل سیستم می پردازند. یکی از معایب اصلی کنترلرهای فازی، عدم توانایی یادگیری آنها می باشد که باعث مورد استفاده قرار گرفتن دانش و تجربه افراد کارشناس و متخصص در قالب پایگاه اطلاعات در این کنترلرها می شود [1]. به منظور رفع این مشکل و اتوماتیک کردن طراحی کنترلرهای فازی، می توان از یک پروسه یادگیری استفاده کرد.
روش های مختلفی براساس قابلیت یادگیری در کنترلرهای فازی مطرح شده است. این نوع کنترلرها، علاوه بر قابلیت تصمیم گیری به طریقه فازی، قابلیت ایجاد یا بهبود قوانین کنترلی را براساس اطلاعات گذشته خود دارند. یکی از روش های مؤثر برای طراحی کنترلرهای فازی، استفاده از الگوریتم های ژنتیکی می باشد. الگوریتم های ژنتیکی با الهام گیری از تئوری تکامل، به جستجوی کنترلر فازی مناسب که بتواند معیارهای طراحی را ارضا کند، می پردازند.
در این مقاله، ابتدا در بخش دو، ساختار کنترلرهای فازی شرح داده می شود. در بخش سه، ساختار الگوریتم های ژنتیکی بررسی شده و در بخش چهار، سیستم های فازی ژنتیکی معرفی می شوند. در بخش پنج، کنترلر فازی برای یک سیستم اتومبیل طراحی و شبیه سازی شده است. در بخش شش نتایج شبیه سازی و کارایی این روش، با مقایسه نتایج طراحی با کنترلر مرجع طراحی شده توسط افراد کارشناس نشان داده می شود. در نهایت در بخش هفت، به نتیجه گیری می پردازیم.