در هر پدیده ای که درعالم هستی رخ می دهد، تعدادی متغیر تأثیر گذار هستند. به عنوان مثال در شیر گفته می شود که اگر مقدار قند %10 باشد، میزان چربی %20 باشد و میزان پروتئین %30 باشد، شیر دارای شرایط مطلوبی می باشد. اما می توان به جای مقادیر ثابت، محدوده ای را به عنوان حد مجاز برای هر یک از متغیرها در نظر گرفت؛ مثلاً شرایط مطلوب برای قند بین %8-12 و برای چربی %15-25 و در مورد پروتئین %25-35 می باشد. تا هنگامی که این 3 متغیر در شیر در این محدوده قرار دارند، شیر سالم و قابل خوردن می باشد. با این توضیح می توان گفت در هر پدیده ای که در عالم اتفاق می افتد، متغیرهای مؤثر در آن یک فضای n بعدی ایجاد می کنند. اگر برای هر یک از این متغیرها مقدار ثابتی به عنوان میزان مطلوب بودن آن تعیین گردد، نقطه ای در این فضای n بعدی به دست می آید که به مفهوم درست و مطلوب بودن آن رخداد به شکل کامل است. اما همانطور که در مورد شیر هم گفته شد، در صورتی که از یک محدوده برای نشان دادن میزان خوبی متغیر استفاده گردد، به جای نقطه یک شکل n بعدی در آن فضای n بعدی ایجاد می گردد. چیزی شبیه به یک هاله که محدوده کاری مجاز آن پدیده را به ما در فضای n بعدی نشان می دهد. هنگامی که هر یک از این متغیرها از محدوده مجاز خود خارج شوند، رخداد مورد نظر هم از گوشه ای از این هاله خارج می شود.
نکته مهم اینکه، می توان میزان خوبی و یا درستی یک پدیده را به وسیله متغیرهای گوناگونی بیان کرد. بازهم از همان مثال شیر استفاده می کنیم. می شود برای تشخیص فاسد بودن شیر به جای اندازه گیری قند، چربی و پروتئین که تا حدودی هم مشکل و وقت گیر است، مزه و رنگ و بوی آن را برای تشخیص خرابی شیر مورد آزمایش قرار داد. پس نکته مهم این است که برای تشخیص عیب علاوه بر شناخت متغیرهای مؤثر در آن، شناخت متغیرهایی که بررسی و کار با آنها راحت تر است هم بسیار حائز اهمیت می باشد.
در عیب یابی یک وسیله ساخت بشر هم این مساله خود را کامل نشان می دهد. علاوه بر پیدا کردن پارامترهایی که بر رفتار آن وسیله تأثیر گذار هستند، شناسایی جنس آن پارامترها هم نکته بسیار مهمی است.
هنگامی که موتور در شرایط مطلوب در حال کار کردن است، در واقع در فضای n بعدی خود و در آن هاله قرار دارد. هنگامی که موتور دچار عیبی می شود از نقطه ای از این هاله خارج شده است. کار عیب یابی شناسایی این شکل هاله مانند می باشد، به گونه ای که به محض خروج از این هاله آن عیب را پیدا کند و بتواند تشخیص دهد که علت خرابی موتور اختلال در کدامیک از متغیرهای آن می باشد.
مساله مهمی که اینجا ممکن است ایجاد سؤال کند این است که محدوده هر یک از این متغیرها به چه شکلی تعیین می گردد. این کار توسط یک فرد حرفه ای که با آن دستگاه مورد نظر آشنایی کامل دارد، انجام می گردد. این کار نیاز به دقت و تخصص بالایی دارد، چرا که هر اشتباهی در آن می تواند منجر به سوختن موتور و یا تحمیل هزینه های بالای طراحی و ساخت در آن گردد. کار کنترل هوشمند جایگزین کردن فرد متخصص با کامپیوتر است. کار انجام شده در این مجموعه، عیب یابی یک موتور الکتریکی جریان متناوب به کمک نرم افزار Matlab می باشد.
از گذشته تاکنون تمامی هشدار دهنده ها با استفاده از منطق ارسطویی کار می کنند. اما در بسیاری از موارد منطق صفر و یکی ارسطو قادر به پاسخگویی به مسایل پیرامون ما نمی باشد. بنابراین مبحث منطق فازی توسط دکتر لطفی زاده مطرح شده است [1]. نمونه ای از این منطق در زمینه شناسایی میزان مواد افزودنی برای تصفیه آب [2]، و شناسایی مواد بکار رفته در پروسه تولید فولاد [2] استفاده شده است.