حفاری جهت دار به عنوان یک ابزار امن و قابل اطمینان برای قرار دادن گمانه ها در شکاف های زغال سنگ و لایه پیرامون توسعه یافته است که تخلیه گاز، اکتشاف قبل از توسعه و مدیریت آب را امکان پذیر می سازد. اما هر گونه حفاری مستلزم یک محیط پایدار برای ارائه گمانه های پایدار در حین حفاری و باز ماندن گمانه ها در طور زندگی کارکردی خود می باشد.
شکاف های زغال سنگ در معرض نیرو های متعدد و مختلفی وجود دارند که باعث ایجاد نواحی شکست خورده و ناپایدار زغال سنگ می شوند. حفاری در نواحی ناپایدار زمین همواره یک مشکل اصلی برای حفارها بوده است. حتی با وجود اقدامات احتیاطی، ممکن است انحطاط رخ دهد و رشته حفاری در گمانه فرو رود. این می تواند منجر به کاهش عملکرد و تجهیزات حفاری و تاخیر پروژه شود، در حالی که برای بازیابی رشته تلاش شده است، و فولاد قرار گرفته در شکاف زغال سنگ بعدها در معدن کاری قطع می شود.
هزینه تجهیزاتی که در معرض خطر قرار دارند، در حال افزایش است، زیرا فناوری حفاری بهبود می یابد و تجهیزات گران تری در حفره مورد استفاده قرار می گیرند. پیش از انجام حفاری، ارزیابی و تعریف محیط حفاری بالقوه، منطقی است. سپس، برای مدیریت محیط و انجام موفقیت آمیز پروژه ها، پروژه های حفاری می توانند برنامه ریزی شوند، در حالی که از اثرات نامطلوب قطع شرایط حفاری ناپایدار اجتناب می شود.
متاسفانه، حتی با بهترین برنامه ریزی و دانش قبلی، تجهیزات حفاری دچار زیان بالقوه با هزینه بالا می شوند. با افزایش مواجهه با شرایط حفاری نامطلوب و رویداد های فرو رفتن، مغزه گیری دوباره بری بهبود تجهیزات فرو رفته به یک شیوه رایج تبدیل می شود.