نياز ورزش به پيوند با علوم اجتماعي
گرايش فزاينده به ورزش باعث پيدايش مسائل و موضوعاتي شده است كه ذاتاً ماهيت اجتماعي دارند. از آن جا كه نيازهاي حقيقي مردم، در واقع از لابلاي شرايط اجتماعي و اقتصادي سرچشمه مي گيرد و اين امر بويژه در پي دگرگوني هاي ناشي از رهيافتهاي تغيير اجتماعي ،عوامل انتقال فرهنگي ،پيشرفت شگفت انگيز فناوري و تكامل شيوه هاي اطلاع رساني نمايان تر است، از طرف ديگر، شكي نيست كه ميان ورزش و نيروهاي گوناگون اجتماعي تأثيرات متقابلي وجود دارد ؛بنابراين مسئولان ورزش و تربيت بدني منطقه بايد ابعاد اجتماعي -فرهنگي ورزش را بفهمند و نقشها و تأثيرهاي حياتي اين پديده را درك كنند .همچنين ،بايد بكوشند تا با تقويت نظام تربيت بدني و ورزش ،به سان يك نظام اجتماعي -فرهنگي مهم، معيارها و ملاكهاي نويني را وضع كنند كه بتواند پاسخگوي نيازهاي كنوني و آينده ي مردم باشد؛ زيرا ماهيت اجتماعي -فرهنگي ما را وا مي دارد تا ميان ورزش و شاخه هاي گوناگون علوم اجتماعي پيوند دهيم و مفاهيمي را وضع كنيم كه از طريق پي ريزي مباني نظامهاي فرعي نو مانند «جامعه شناسي ورزش»،زمينه اين پيوند و ارتباط فراهم شود ،به گونه اي كه اين مباحث و نظامهاي فرعي تمامي مسائل اجتماعي و فرهنگي ورزش را تحت پوشش قرار دهد.