اصطلاحات پیشداوری ، تبعیض و حتی قالبی در محاورات روزانه و رسانه ها گاه به یک معنا به کار می روند ، ولی در واقع هر یک به مفهوم خاص اشاره دارد از این رو متون روان شناسی اجتماعی به طور متمایز بررسی می شوند. روان شناسی اجتماعی برای پیشداوری تعاریف متعددی ارائه داده اند که به چند نمونه اشاره می کنیم :
« پیشداوری، دوست داشتن یا بیزاری از افراد به دلیل عضویت آنان در یک گروه اجتماعی است که معمولاً بیشتر به سوگیری منفی اشاره دارد». (فورسیت ، 1995)
« پیشداوری نگرش ویژه نسبت به اعضای گروههای اجتماعی است که صرفاً به جهت عضویت آنها در آن گروهها شکل می گیرد و معمولاً منفی است » .(بارون،بایرن 1997)
پیش داوری قضاوت زود هنگام ، پندار یا احساس ویژه نسبت به یک موضوع است که معمولاً قبل از جمع آوری و بررسی اطلاعات لازم پدید می آید و بر شواهد ناکافی یا حتی خیالی مبتنی است. (کلاین برگ ، 1968) .
پیش داوری مفهومی عام است ولی در متون روان شناسی اجتماعی در اغلب موارد فقط پیش داوری منفی نسبت به اعضای گروههای اجتماعی بررسی گردیده و کمتر به موارد دیگر پیشداوری اشاره شده است. در حالی که ممکن است پیش داوری نسبت به اشخاص ، اشیا و حتی مکان ها باشد. افزون بر این پیشداوری ممکن است مثبت باشد که در بحث تصورات قالبی به آن اشاره خواهیم کرد.
پیش داوری نسبت به گروههای اجتماعی معمولاً به صورت نگرش در می آید و خصوصیات آن را به همراه دارد. نگرش ها به عنوان طرح ذهنی عمل می کنند. طرحهای ذهنی چارچوبهایی شناختی اند که تفسیر و یادآوری اطلاعات را سازماندهی می کنند. به همین جهت افرادی که نسبت به برخی گروهها پیشداوری دارند مایلند اطلاعات مربوط به این گروه ها را به نحو متفاوتی پردازش کنند . آنان اطلاعات هماهنگ با دیدگاههای خویش را بیشتر مورد توجه قرار می دهند و آنها را با دقت به خاطر می سپارند . یکی از خصوصیات دیگر نگرش ، احساسات و عواطف مربوط به موضوع نگرش است. معمولاً افراد دچار پیش داوری نسبت به اعضای گروه های اجتماعی احساسات و عواطف منفی دارند.
تصورات قالبی : این اصطلاح را نخستین بار لیپمن 1992 به کار برد وی آن را تصویری ذهنی در نظر گرفت که ماهیت و کارکرد گروههای اجتماعی را نشان می دهد بعد از وی تصور قالبی معنای فراتر به خود گرفت و بدین صورت تعریف شد : « تصورات قالبی مجموعه ای از چارچوب های شناختی است که مشتمل بر شناخت ها و باورهایی راجع به گروههای اجتماعی خاص است. (بارون ، بایرن ، 1997) .