کمرویی مقوله ای نا روشن است، هر چه نزدیکتر به آن بنگریم، تنوع بیشتری در آن مشاهده می کنیم. بنابراین قبل از آنکه حتی بتوانیم درباره ی نحوه ی مقابله با آن فکر کنیم، می باید از مضمون کمرویی شناخت بیشتری داشته باشیم. فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد می گوید که اولین استفاده ی ثبت شده از این لغت در یک شعر آنگلوساکسون بوده است که حدود هزار سال بعد از میلاد مسیح سروده شده است، که در آن شعر معنی این لغت به سهولت ترسانده شده بوده است.
« کمرو بودن» نشانگر صفت فردی است که « به خاطر ترسویی، احتیاط کاری و بی اطمینانی نزدیک شدن به او مشکل است.» فرد کمرو « هشیارانه از مواجهه با افراد یا چیزهایی مشخص یا انجام کاری همراه آنان بیزار » است. « وجود بیزار است, به طور محسوسی ترسو است. »
ممکن است فرد کمرو « کناره گیر یا بی اعتماد باشد.» یا از خمیر مایه ی دیگری باشد « شخصیتی پرسش انگیز ، بی اعتماد و مشکوک.» فرهنگ لغت و بستر کمرویی را به عنوان « ناراحت بودن در حضور دیگران» تعریف می کند.
اما به نظر نمی رسد که این تعاریف مطلب زیادی به آنچه عموماً درباره ی کمرویی می دانیم بیفزاید. هیچ تعریف واحدی کفایت نمی کند، زیرا کمرویی برای افراد مختلف دارای معانی متفاوت است. شرایط پیچیده ای است که آثار مختلفی برجای می گذارد- از ناراحتی مختصر تا ترس بی مورد از مردم تا روان رنجوری حاد. برای درک بهتر این پدیده پرسشنامه تحقیقی استنفورد در زمینه کمرویی را به حدود 5000 ارائه کردیم.