یکی از مشکلات شایع نظام های آموزشی در بسیاری از کشورهای جهان اعم از کشورهای پیشرفته و عقب مانده یا در حال رشد، پدیده شکست تحصیلی است که به صورت مردودی، تجدیدی، تکرار پایه و ترک تحصیل داوطلبانه یا اجبرای ظاهر می شود. نگرانی و علاقه نسبت به مطالعه این پدیده و کشف علل آن توجه اندیشمندان بسیاری را بخود معطوف نموده است. بخش اعظم این توجه ناشی از زیانهای مالی، اقتصادی، فرهنگی و علمی است که متوجه دولتها و خانواده ها می شود این مشکل از دیرباز گریبانگیر نظام آموزشی کشور ما نیز بوده است. به طوری که میزان مجموع خسارتهای اقتصادی ناشی از افت تحصیلی در سال 1265 تقریبا معادل 14/1 برابر کل هزینه های جاری آموزش و پرورش بوده است. در سال 1367 این رقم به 26/1 برابر افزایش یافته است (فولادی، 1371 به نقل از پولادی 1375). در برنامه 5 ساله اول در مجموع 517 میلیارد ریال صرف کسانی شده است که پایه تحصیلی را تکرار کرده اند، در حالی که مجموع هزینه های جاری آموزش و پرورش طی برنامه اول 2500 میلیارد ریال بوده اتس.
تعداد مردودین مقطع تکحصیلی در سال 63-1362، 330/421/1 نفر بوده که می بایست حدود 35 الی 47 هزار کلاس مجددا برای انها دایر گردد(هاشمی، 1371 به نقل از پولادی 1375).
با توجه به امار و ارقام ارائه شده، تلاش برای شناسایی و کشف عوام مهم افت تحصیلی و شناخت بیشتر این پدیده، ضروری به نظر می رسد. زیرا که ارائه راهبردهای کاربردی و اقدامات عملی جهت کاش ضایعات ناشی از افت تحصیلی و خسارتهای سنگین اقتصادی و فرهنگی ناشی از آن، مستلزم تحقیق و پژوهش های گسترده ای در این زمینه است.
بطور کلی عوامل متعدد و پیچیده ای سبب افت تحصیلی می شوند. پژوهش هایی که در داخل کشور پیرامون این مسئله صورت گرفته است بیشتر جنبه توصیفی داشته و کمتر به ریشه ها و عوامل موجده آن توجه داشته اند. پژوهش حاضر برای فراهم نمودن پاسخ به این پرسش که «چه عواملی باعث افت تحصیلی دختران در پایه سوم راهنمایی می شود» طراحی و اجرا شده است.