بزهکاری نوجوانان:
از آنجائیکه بزهکاری و انحرافات نوجوانان از دیر زمان در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها و محرومیت های ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواسته ها و نیازهای زندگی موجب گسترش شدید و دامنه دار فساد، بزهکاری، عصیان، تبهکاری، سرگردانی، دزدی و دیگر انحرافات در اطفال و نوجوانان شده است امروزه مشکلاتی جهت پیشگیری از انحرافات جوانان در کشور ما هم مطرح شده است و آمار آن به خوبی در کشور هویدا است.
جهت پیشگیری از انحرافات جوانان و نوجوانان، اندیشمندان و دانشمندان علوم اجتماعی و روانشناسی – روانپزشکی در راستای شناسایی علل و یافتن راه حلی به پژوهش پرداختند و هر کدام به عواملی از قبیل محیط بیرونی که شامل طبیعت – جامعه عوامل اجتماعی و خانوادگی که خود در بردارنده، عوامل اقتصادی، سیاسی و تربیتی هستند اشاره نموده اند (فرجاد ، 1363 ، صفحه 69).
بزهکاری نوجوانان در جوامع مختلف مورد بحث بوده و راه حلهایی برای آن پیشنهاد نموده اند دوره نوجوانی به خاطر تحولات بلوغ و ارزش ها و بحران هویت مرحله ای است که در آن بزه بیشتر اتفاق می افتد و سن بزهکاری در جوامع مختلف فرق می کند و حداقل سن بزهکاری در زندان اصفهان 12 سال گزارش شده است و در کانون اصلاح و تربیت تهران و مشهد حداقل سن 10 سال بوده است (احمدی 1357 صفحه 133).
از نظر اجتماعی بزهکاری را به سه دسته تقسیم کرده اند:
- بزهکاری بر علیه اشخاص عادی مانند ضرب و جرح: تجاوز به عنف ، کشتن عمد یا غیر عمد.
- بزهکاری بر علیه دارائی و مالکیت دیگران مانند دزدی – جعل اسناد.
- بزهکاری بر علیه نظم عمومی مانند فحشاء ، خرید و فروش مواد مخدر.
بزهکاری را نمی توان منحصر بر طبقه خاصی دانست شاید عده ای راه فرار از قانون را بدانند و با حیله و دسایسی از چنگ قانون فرار کنند و طبعاً جزء آمار نگردند. آنچه مسلم است بزهکاری در تمام طبقات وجود دارد ولی میزان آن در طبقات پایین اجتماعی بیشتر است (فرجاد 1363 صفحه 170).