روان انسان به اقیانوسی می ماند که نه ابعادش را مقیاسی متصور است و نه عمقش را حدی قابل قیاس . و روانشناس غواصی است که در این اقیانوس بیکران دست و پا می زند ، تا شاید ناشناخته ای را شناسایی و از آن به نفع انسان ها بهره جویی نماید ، اما به هر ناشناخته ای که دست می یابد باز دری به سوی هزاران ناشناخته دیگر باز می گردد.
این تحقیق تحت عنوان بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان و نوجوانان بیان شده است . و به طور کلی به معرفی این بیماری می پردازد ، بیماری وسواس فکری وعملی علی رغم شیوع نسبی پایین آن ، از جمله اختلالات روانی بسیار پیچیده و جالب است که از اوایل قرن نوزدهم نظر روانپزشکان غربی را به خود جلب کرده است .
تئوری هایی که در این مدت در باره این بیماری و عوامل ایجاد کننده آن از طرف روانپزشکان مختلف ارائه شده نه از پایه و اساس تجربی محکمی بر خوردار است و نه به روش درمانی موثری منجر شده است . نارسایی برداشت روانکاوی از این بیماری – که تا این اواخر در قلمرو روانپزشکی غربی سلطه ای بلا منازع داشت – به تدریج آشکار تر شده و ناتوانی روش های درمان ناشی از آن دیدگاه در اصلاح وتغییر رفتار های وسواسی باعث شده که کوشش های جدید در جهت فهم و تغییر پدیده های وسواسی در چارچوب دیگری انجام گیرد . در 25 سال اخیر ، الگوی رفتاری اختلالات روانی و از جمله وسواس ، پیش از پیش مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است . طبق این الگو ، پدیده هایی که تحت عنوان اختلالات روانی معرفی می گردند ، مثل بقیه ی تظاهرات رفتاری ، نتیجه یادگیری تلقی می شوند . گمان می رود همان اصول و مفاهیمی که در توجیه یادگیری رفتار های عادی به کار می رود ، برای توجیه و تفسیر این پدیده های نا بهنجار نیز کافی باشد . استفاده از روش های رفتاری به ویژه در معالجه بیماری وسواس ، در پانزده سال اخیر در مقایسه با روش های درمانی دیگر به نتایج امیدوار کننده ای منجر شده و کوشش های علمی تازه ای را در جهت توصیف ، فهم و تغییر رفتار وسواسی به وجود آورده است .
به هر حال این تحقیق به زبان ساده به معرفی این بیماری و بررسی آن در کودکان و نوجوانان و علت ها و نوع درمان آن می پردازد .