اعتماد به نفس با احساس ارزشمند بودن احساسی شکننده و قابل نوسان است که از یک روزبه روز دیگر در تغییر است . از خلال دهها سال مطالعات روانشناسی در می یابیم که اعتماد به نفس با درس گرفتن از اشتباها و تکیه بر نقاط قوت شکل می گیرد .
نکته در خور توجه اینکه می توان اعتماد به نفس خود را تقویت کرد و از آن در راه پیشرفت استفاده کرد .
در واقع «اعتماد به نفس » قانون طلایی روانشناسی برای غلبه بر انواع مشکلات و دستیابی به پیشرفت و بهورزی در زندگی است .
اعتماد به نفس چیزی فراتر از یک مولفه یا خصیصه شخصیت و وجود آدمی است . عنصری غالب که در هر فکر ،آرزو، خیال یا رفتاری جلوه گر می شود و نوع ارتباط ما را با اشخاص و دنیای پیرامون شکل می دهد .
کودکان و حتی همه ی آنهایی که اعتماد به نفس ندارند از معاشرت با دیگران پرهیز می کنند و گمان دارند در این زمینه دچار ضرر و زیان خواهند شد . وقتی هم معاشرتی دست دهد جرات و اعتمادی ندارند تا استقلال رای و نظر خود را حفظ کنند ، روحیه متزلزل شان آنها را وادار به تبعیت و تسلیم در برابر دیگران خواهند کرد ، امری که معلوم نیست همیشه به سود آنان باشد .
این افراد دوست ندارند در میان جمع حاضر شوند از آن جهت که مبادا نقاط ضعف شان علنی گردد و بی اهمیتی شان بر ملا و آشکار گردد . به دیگران بی اعتمادند و به صداقت و صفای هیچکس اعتماد ندارند . ز مورد سئوال قرار گرفتن می گریزند ، مزاحم والدینند ، در همه کارها به آنان مراجعه می کنند ، استقلال رای و رفتار ندارند ؛ می خواهند دیگران روع کنند و آنها دنباله رو باشند ، جراتشان مرده و پیشروی شان ملاحظه کارانه و کند است .
مبحث ” اعتماد به نفس “یکی از مباحث پیچیده است که در رابطه با انسان ها می توان در مورد آن سخنان بسیاری گفت .
اعتماد به نفس یعنی این که شما احساسات ، عقاید و افکار خود را باور داشته باشید و بتوانید بدون نگرانی از عدم موفقیت با تحقیر و سرزنش دیگران ، آنها را بیان کنید یا به مرحله اجرا درآورید .
از آن جا که ما انسانها ، موجوداتی اجتماعی هستیم ، برقراری ارتباط نیازی ضروری در زندگی ما به شمار می رود ؛ اما گاه پاره ای از اندیشه های نادرست که در جان ما ریشه دوانده و اعتماد به نفس ما را پایین آورده است ، مانع ورود فعالانه ی ما به عرصه ی اجتماع می گردد . به عنوان مثال اگر شما فکر می کنید کع تنها در صورتی ارزشمندید که هیچ اشتباهی نداشته باید و هیچ کسی را ناراحت نکرده باشید ، خواه ناخواه از بیم آن که مورد انتقاد دیگران قرار بگیرید ، از درگیر شدن با مسائل اجتماعی پرهیز خواهید کرد .
هیچ از یک ما نمی باید خود را صرفاً در ارتباط با دیگران تعریف کند . کسانی که فقط وقتی دیگران از آنان تمجید کنند ، نسبت به خود احساس مثبت پیدا می کنند و در غیر این صورت دچار غم و یاس می شوند ، بی تردید اعتماد به نفس قابل قبولی ندارند . در این افراد حتی نشانه های برجسته ی اعتماد به نفس از جمله : روابط اجتماعی گسترده ، پر حرفی ، توان خیره شدن در چشمان مخاطب ، بلند کردن صدا و مواردی از این دست نیز تنها پرده هایی برای پوشاندن نقاط ضعف ، هستند . این گروه همیشه با حالتی حق به جانب ، دیگران را بی فرهنگ ، ضعیف و کم ارزش قلمداد می کنند .
کمبود اعتماد به نفس ، علاوه بر مشکلاتی که در روابط اجتماعی ما فراهم می آورد ، به بسیاری از آسیب های شخصی ، روانی و عصبی ، از جمله : اضطراب ، افسردگی و ….. نیز دامن می زند .
اعتماد به نفس دیدگاهی است که به فرد اجازه میدهد تا از خود تصویری مثبت و واقعی داشته باشند . افاد با اعتماد به نفس به توانایی هایشان اعتماد می کنند ، به طور کلی حس میکنند که برزندگیشان کنترل داند ، و باور دارند که در یک طیف منطقی قادر به انجام کارهایی که میخواهند و برنامه ریزی می کنند هستند . داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که فرد قادر به انجام همه کاری هست . افراد با اعتماد به نفس انتظارات واقع گرایانه دارند . حتی وقتی که بعضی از انتظارات واقع گرایانه دارند . حتی وقتی که بعضی از انتظاراتشان برآورده نمی شود دیدگاه مثبتشان را حفظ میکنند و خودشان را قبول دارند .
آنهایی که اعتماد به نفس کمتری دارند برای اینکه در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند به مقدار زیادی به تایید دیگران وابسته هستند . آنها معمولا از ریسک کردن اجتناب میکنند به خاطر اینکه از شکست میترسند . معمولا انتظار موفق شدن ندارند . معمولا خودشان را دست کم میگیرند و اگر تشویق یا تحسین بشوند آنرا کوچک جلوه میدهند یا رد میکنند . بر خلاف این افراد آدمهای با اعتماد به نفس ریسک رد شدن از طرف دیگران را قبول میکنند به خاطر اینکه به تواناییهای خودشان اعتماد دارند . آنها خودشان را می پذیرند و این حس را ندارند که باید خودشان را وفق بدهند تا پذیرفته شوند