ادغام به عنوان یک ویژگی کلیدی مدیریت زنجیره تامین (SCM) ذکر شده است. بیشتر تعاریف SCM مربوط به ادغام هستند (Pagell, 2004; Stock and Boyer, 2009). Mentzer و همکاران (2001) در مورد چگونگی ادغام به عنوان یکی از اعمال کلیدی مدیریت برای اجرای SCM بحث می کنند، در حالی که Lambert و همکاران (1998) بیان می کنند که هدف از ادغام، بهبود کارایی و اثربخشی کل فرایند در میان اعضای زنجیره تامین است. ادغام زنجیره های تامین در سطوح استراتژیک و عملیاتی وجود دارد (Mentzer et al., 2000; Frohlich and Westbrook, 2001; Zailani and Rajagopal, 2005).
جهانی شدن یک دلیل که سازمان ها برای ادغام زنجیره های تامین است. جهانی شدن منجر به افزایش تقاضا برای تنوع محصول و همچنین دوره عمر کوتاهتر محصول گردیده و به همین خاطر می توان اینگونه استدلال نمود که رقابت بین شرکت ها نیست، بلکه بین زنجیره های تامین است. یکی از منافع اظهار شده ادغام SCM ، توانایی طراحی سریعتر محصولات با کیفیت بالاتر و هزینه های پایین تر در مقایسه با یک شرکت واحد است (Ajmera and Cook, 2009). تعدادی از مولفین اظهارات مشابهی در مورد منافع ادغام مطرح کرده اند. همکاری خارجی در میان شرکای زنجیره تامین منجر به کاهش هزینه ها، نبودن موجودی و زمان تحویل می شود (Gime´nez and Ventura, 2005). زنجیره های تامین ادغام شده باعث کاهش هزینه ها در میان زنجیره تامین می شوند (Sundaram and Mehta, 2002). از طریق تعیین الگوی عرضه و تقاضای همسان و قابل پیش بینی، هزینه ها را می توان به حداقل رساند (Sabath and Whipple, 2004). ادغام خارجی (زنجیره تامین) منجر به بهبود اثربخشی و کارایی می گردد (Narasimhan and Kim, 2001). ادغام بر پیشرفت های قابل توجه در اثربخشی خدمات و کارایی هزینه تاثیرگذار است (Richey et al., 2010). بالاخره، یک فرض به نظر می رسد این باشد که هرچه ادغام بیشتر باشد، به همان نسبت بهتر است (Stock et al., 1998; Gime´nez and Ventura, 2005).
با این حال، مفهوم ادغام SCM بدون مشکل نیست. اول از همه، پژوهش علمی شواهد تجربی اندکی در مورد ادغام زنجیره های تامین فراتر از سطح دوتایی عرضه می نماید (Fawcett and Magnan, 2002; Vepsa¨la¨inen, 2003; Fabbe-Costes and Jahre, 2008). Lambert و همکاران (1998) به طور مثال، هیچ گونه مدارک و شواهد تجربی در مورد زنجیره های عرضه به دست نیاورد که از منبع اولیه عرضه تا مشتری نهایی به هم پیوند خورده باشند. در عمل، پیوندهای فرایند دوتایی ادغام شده اندکی وجود دارد (Lambert et al., 1998). همچنین Bagchi و همکاران (2005) شواهد و مدارکی در مورد شرکت هایی که دست به ادغام نزدیک با شرکای زنجیره تامین زده بودند، بدست نیاوردند. Fabbe-Costes و Jahre (2008) فقط چند مطالعه یافت که بر هدف توسعه یافته ادغام فراتر از ادغام دوتایی تاکید می کنند. Mejza و Wisner (2001) به این نتیجه رسیدند که هرچند مطالعات انجام شده هدف وسیع فرایندهای هماهنگ شده در میان زنجیره های تامین را پیشنهاد می کنند، اما شواهد تجربی کمی برای تائید این ادعاها وجود دارد. بر طبق اظهارات Kemppainen و Vepsäläinen¨la¨inen (2003) ، بهترین شیوه برای مدیریت زنجیره های تامین، باید در محیط وسیع تری مجدداً مورد بررسی قرار بگیرد و Richey و همکاران بر نیاز به کمیت سنجی برای اطمینان از تلاش های زیاد برای ادغام پرداخت تاکید کردند. بنابراین، اگرچه اغلب راجع به منافع ادغام SCM بحث می شود، اما به نظر می رسد مدارک تجربی کمی برای پشتیبانی از این ادعاها وجود داشته باشد.
ثانیاً، تعاریف و شناخت روشنی در مورد مفهوم SCM وجود ندارد (Skjoett-Larsen, 1999; Mentzer et al., 2001). علی رغم رشد قابل ملاحظه در تعداد مقالات منتشر شده ای که از اواسط دهه 1980 به بررسی این عنوان می پردازند، این مشکل همچنان به قوت خود باقی می ماند (Stock and Boyer, 2009). علاوه بر این، تعریف پذیرفته شده ای از ادغام SCM یا حتی عناوین وابسته مثل ادغام زنجیره عرضه و همکاری زنجیره عرضه وجود ندارد. Fabbe-Costes و Jahre (2008) به تغییرات اساسی در هدف ادغام زنجیره عرضه در مطالعات موجود اشاره کرده و همچنین اظهار می کنند که در صورتی برای محققین مشکل ساز می باشد که این مفاهیم به گونه ای متفاوت تفسیر شده یا از مفاهیم گوناگونی با یک معنا استفاده شده باشد(جدول 1).
واژگان فنی گیج کننده، فقدان نتایج تجربی و عدم شناخت در رابطه با تاثیر ادغام مانع از ارائه توصیه های هنجاری دستوری برای دست اندرکاران در مورد دلیل، نحوه، زمان و نوع ادغام می شود. بنابراین هدف این مطالعه، بررسی ابعاد و جنبه های مختلف ادغام به منظور ساختار بندی و تعریف مفهوم ادغام SCM است.