درباره چگونگی بوجود آمده سیارهها نظریههای گوناگونی وجود دارد بعضی از دانشمندان عقیده دارند که همه سیارههای منظومه شمسی بین 5 تا 6 هزار میلیون سال پیش پدید آمدهاند در آن زمان خورشید هنوز ستاره جوانی بود یعنی مدت زیادی از پدید آمدن خود خورشید نمیگذشت.
خورشید به هنگام حرکت در فضا از میان ابرهای بسیار بزرگی از گاز و غبار عبور کرد. نیروی جاذبه خورشید قسمتی از این گازها و ذرههای غبار را به سوی خود کشید به این ترتیب دایرهای از ذرات کوچک و گاز در اطراف خورشید جمع شد. این دایره به دور خورشید میچرخید کم کم ذرهها یکدیگر را جذب کردند و به هم پیوستند از این پیوستن، تودههای کوچکی از غبار و گاز پدید آمد. این تودهها، که هم چنان گرد خورشید میچرخیدند هنوز بسیار کوچک بودند، اما رفته رفته بزرگتر میشدند. هر چه این تودهها بزرگتر میگشتند، نیروی جاذبه آنها هم بیشتر میشد و گرد و غبار بیشتری را به سوی خود میکشید.
پس از گذشت چند هزار سال، 9 سیاره بزرگ و چندین سیاره کوچک به وجود آمد که همه به دور خورشید میچرخیدند به این ترتیب، منظومه شمسی پدید آمد.
نام تمام سیارات منظومه شمسی به جز یکی، از اسامی خدایان و الهههای افسانههای روم و یونان گرفته شده است برای مثال نام بزرگترین سیاره، ژوپیتر (مشتری) ، نام یونانی خدای خدایان است. استثنای این نامها نام سیاره ما زمین است. علت آن نیز این است که در قدیم میپنداشتند که تمامی سیارات همانند خدایان در بهشت قرار دارند و زمین زیر آنها است.
زهره با تمام سیارههای دیگر تفاوت دارد. دور تا دور «زهره» نوعی جو وجود دارد. این جو پر است از ابرهای فشرده آنچه ما با تلسکوپ میبینیم، همین ابرها هستند. در حقیقت سطح واقعی کره زهره را اصلاً نمیتوان دید. پوشش ابر مانندی که دور زهره را گرفته هر چه بیشتر نور خورشید را منعکس میکند برای همین است که زهره درخشان ترین سیاره به نظر میرسد.
اگر پس از غروب خورشید به مغرب آسمان نگاه کنید، ستاره درخشانی را میبینید. آنچه میبینید به راستی ستاره نیست و از خود نور ندارد این همان سیاره زهره است که نور خورشید را به سوی زمین باز میتاباند. پیش از طلوع خورشید هم میتوان زهره را در طرف شرق آسمان دید. به همین دلیل آن را ستاره صبح هم نامیدهاند.
فشار جو و دما در کره زهره آنقدر زیاد است که اگر انسانی پا به آنجا میگذاشت، در دم خرد میشد و میسوخت.