افزایش توانایی جسمی : بدلیل اثرات ذهنی نشئه آور مصرف مواد باعث کاهش خستگی و احساس افزایش توانایی جسمی می شود غافل از آنکه، مصرف مواد باعث از دست رفتن نتیجه اقتصادی کار آنها و حالت خستگی و رخوت و افسردگی می شود. افزایش توانایی جنسی : مصرف اپیوئیدها در ابتدای مصرف باعث تاخیر انزال و طولانی شدن زمان مقاربت می شود که از نظر افرادی که از روابط جنسی سالم بی اطلاعند مطلوب تلقی می شود و با مصرف تریاک از روابط جنسی خود رضایت پیدا می کنند غافل از آنکه این سوء مصرف به زمانهای دیگر نیز سرایت نموده و وابستگی به اپیوئید پیش می آید که مصرف مداوم آن به کاهش میل جنسی و ناتوانایی جنسی می انجامد. اختلالات روانپزشکی درمان نشده : بیماریهای روانپزشکی شیوع زیادی دارد و 25% جمعیت در هر مقطع زمانی نیاز به درمان روانپزشکی دارند اما به دلایل متعدد این افراد درمان صحیحی دریافت نمی کنند و اقدام به سوء مصرف مواد مخدر می کنند. برخی از این اختلالات عبارتند از : اختلالات خلقی- اختلالات سایکوتیک – اختلالات اضطرابی – شبه جسمی- شخصیت- عملکرد جنسی- خواب و اختلالات کودکی و نوجوانی. برای مثال بیماری مانی ملال انگیز که با تشخیص نادرست افسردگی نامیده شده و داروهای ضد افسردگی تجویز می شود اما نه تنها باعث بهبود بیمار نشده بلکه حال او وخیم می شود و از درمان ناامید می گردد و به مصرف اپیوئیدها دست می زند که علائم بیماری کاهش می یابد و وابستگی به این مواد را ایجاد می کند. دردهای جسمی مزمن : بیماریهای طبی درمان نشده که با دردهای مزمن تظاهر می کنند ایجاد موثرند و عدم درمان مناسب آنها باعث مستعد شدن پذیرش مصرف مواد مخدر می گردد. مشکل بودن درمان بیماری، در دسترس نبودن درمان طبی مناسب و سهل الوصول بودن مواد مخدر باعث وابستگی به مواد مخدر می شود و پس از ترک نیز چون دردهای پنهان آشکار می شود ممکن است باعث عود کردن آن شود. همانند سازی با بزرگترها : در خانواده هایی که یکی از والدین وابسته به مواد باشد این کار به عنوان یک رفتار آموخته شده روشی برای مقابله با استرس، سبک از زندگی و … در فرزندان دیده می شود و گاه ممکن است این سوء مصرف نشانه بزرگی و عضویت در گروه بزرگسالان به حساب آید. این جوانان برای کسب یک هویت بالغانه شروع به مصرف می کنند باید در بحرانهای نوجوانی، با غلبه بر سردرگمی نقش و ایجاد هویت و ایجاد محیطی با غنا و حمایت کافی جوانان این مرحله را به سلامتی طی نمایند. دسترسی به پول هنگفت : برای کسی که راه های عاقلانه خرج کردن آن را نمیداند. دسترسی به پول زیاد و تجربه نمودن لذتهای متفاوت باعث گرایش به مصرف مواد و تجربه کردن لذت ناشی از آن می شود. این افراد راه دیگری برای مصرف پول بادآورده خود ندراند و برای افراد سودجو طعمه مناسبی می باشند. تصورات نادرست درباره مصرف مواد مخدر : ” تفریحی بودن مصرف مواد و ترک آن در هرزمان که اراده نمایند، بدون آنکه معتاد شوند” ، از همه تصورات نادرست درباره مصرف مواد مخدر است. هر فردی با مصرف مواد چه با دوز بالا و چه دوز کم معتاد محسوب می شود اما گاهی فرد به دلیل آنکه نمی خواهد او را معتاد بدانند می گوید که تفریحی و تفننی مصرف می کند و هر وقت اراده کند ترک می نماید. این تصورات کاملاً واهی و نادرست میباشد. ایجاد احساسات ویژه مواد مخدر : باعث تغییر در وضعیت هوشیاری فرد می شود و این تغییر در سطح هوشیاری، ادراک، تفکر گاهی به عنوان احساسات متعالی تفسیر می شود. با این تفسیر افراد طالب این احساسات اقدام به مصرف مواد می نمایند. احساس نشئه، خودبزرگ بینی، خوش بینی کاذب، سرخوشی، توهم زایی بینایی و لمسی، جذاب شدن رنگها، احساس شناوری از جمله این احساسات است. حتی کاهش انتظارات فرد در حین مصرف مواد در نوع تجربه آنها اثر می گذارد. کاملاً واضح است که تجارب حاصل از مصرف، نشانه تغییرات بیمارگونه در مکانیسم های عصبی هستند اما آموزشهای نادرستو سودجویانه باعث می شود که این تغییرات بیمارگونه احساسات متعالی تلقی شود. عضویت در یک خرده فرهنگ برای کسب حمایت : معتادان دارای یک خرده فرهنگ خاص هستند. ارتباط و داد و ستد و ملاقاتها و حالات نعشه و استفاده از سرنگ مشترک و گاهی شبکه ای از حمایت عاطفی، اگرچه حمایت واقعی را فراهم نکرده اما فرضی نادرست را در اعضاء القا می کند که نوعی رابطه عاطفی و دوستانه در جریان است و این رابطه معتادگونه جایگزین حمایتهای واقعی زندگی می شود. روشهای مقابله با استرس پخته : همه ما روزانه با استرسهای مختلف مواجهیم و در برخورد با آنها از روشهای آگاهانه (استراتژیهای مقابله ای ) و گاهی ناخودآگاه (مکانیزمهای دفاعی) استفاده می کنیم .
یکی از بزرگترین معضلاتی که قشر جوان امروز با آن مواجه است مسئله ی خدمت اجباری سربازی است. خدمت اجباری در ایران از بزرگترین موانعی است که سر راه زندگی یک پسر جوان قرار دارد. مانعی که او از زمان وارد شدن به سالهای آخر دبیرستان با آن مواجه می شود و باید هرگونه تلاشی را انجام دهد تا زمان آن را به تعویق بیندازد تا باعث باز نگه داشتن وی از پیشرفت و ادامه تحصیلات نشود. اکثراً خانواده هایی که مقداری شرایط مالی بهتری دارند و همچنین در قسمتی از دستگاه نظام هم آشنا دارند؛ با قیمت نسبتاً بالایی اقدام به خریدن مدت سربازی می کنند. که البته این کار به صورت “غیر قانونی” انجام گرفته و بعدها می تواند برای فرد ایجاد مشکل کند. به طور مثال دیگر نمی تواند در مراکز دولتی و یا برخی از ادارات خصوصی استخدام شود چون اکثرآً برای فرار از سربازی برگه های ناتوانی جسمی جعلی خریداری می کنند که نشان دهنده ناتوانی فرد در انجام بعضی از فعالیت هاست. جالب اینجاست که سربازی تا چند سال قبل به صورت قانونی فروخته می شد. اما برای جلوگیری از “بی عدالتی” از فروش آن جلوگیری شد تا امروز تنها قشر ثروتمند قادر به خرید آن باشند. در حالیکه مبلغ قبلی برای قشر متوسط و پایین آنچنان هم زیاد نبوده که غیر ممکن بنماید. بسیاری بر این عقیده اند که شرایط خفقان حاکم بر حکومت و ترس آن ها از حمله کشورهای دیگر به قصد براندازی جمهوری اسلامی مخصوصاً خطر حمله آمریکا باعث شده حکومت تلاش بیشتری برای جذب نیروهای مسلح کرده زیرا می داند که دیگر کسی حاضر نیست داوطلبانه جانش را فدای تفکرات پوچ و متحجر آنها کند. البته اکثر نظامیان عالی رتبه قادر به معاف کردن فرزند خود هستند و در غیر این صورت شرایط راحت و سهلی برای آن ها در طول خدمت فراهم می کنند.
این در حالی است که با بالارفتن سطح فکری جامعه، جوانان دیگر حاضر نیستند برای یک نظام ضد انسانی که احساس اشتراکی با آن ندارند خدمت کنند. جوان امروز به فکر آسایش، رفاه، تحصیلات و کار مناسب است و حاضر نیست 2 سال از موثرترین و کلیدی ترین سال های عمر خود را در جایی سپری کند که جز دشنام و حرف زور چیز دیگری نمی شود و باید تمام مدت تحت فرمان شخص دیگری باشد. جوان امروز نیازی نمی بیند که تیر اندازی فرا گیرد و به در دست گرفتن اسلحه و پوشیدن لباس نظامی افتخار نمیکند. آن هم نظامی که با وی سر دشمنی دارد و در اولین فرصت وی را قربانی میلیتاریسم و خودکامگی های قدرتمندان خواهد کرد.
جدیداً برای اینکه جوانان را به خدمت تشویق کنند و همچنین به خاطر همان خطراتی که گفته شد سعی کرده اند در پادگان ها شرایط بهتری فراهم کنند. البته این شرایط تنها به این ختم می شود که فرمانده کمتر به سربازان درجه دار دشنام دهد و یا غذای بهتری به سربازان درجه دار داده شود. البته وضع در تمام پادگان ها به یک شکل نیست و به قول معروف مخصوص به پادگان هایی است که نور چشمی ها در آنجا خدمت می کنند و باید شانس بیاوری تا در بین آن ها بر بخوری! اما با این همه حتی در همان پادگان ها نیز آمار سربازان فراری بسیار زیاد شده است. بسیاری که از ابتدا تن به خدمت نمی دهن، یا از کشور فرار می کنند یا اینکه در همان شرایط داخل به عنوان یک فراری و در واقع همچون مجرمی که از زندان گریخته باشد به زندگی خود ادامه می دهند. عده ای نیز در طول خدمت خود از شرایط آزار دهنده صبرشان لبریز شده و مشکلات بعدی را بجان میخرند و از پادگان فرار می کنند. آنهائی هم که ترجیح میدهند وضع را تحمل کنند و طوری این مانع را از سر راه بردارند با مشکلات دیگری مواجه میشوند.
(متن کامل در فایل ورد موجود است)