از آغاز پیدایش صنعت برق ، نیاز به تجهیزاتی که بتوانند نقش عایقی و جداسازی قسمتهای تحت ولتاژ از سایر قسمت ها را داشته باشند وجود داشته و تحقیقات در این زمینه نیز همچنان ادامه دارد.اولین عنصری که به عنوان مقره مطرح گردید چوب خشک بود ولی بعلت اینکه پس از خیس شدن تا اندازه ای خاصیت عایقی خود را از دست میداد کنار گذاشته شد. پس از چوب استفاده از مصنوعات کلی و سرامیک مورد مطالعه قرار گرفت و امروز بطور گسترده از شیشه و چینی و پلاستیک در ساخت مقره ها استفاده می شود.
در خطوط انتقال نیرو نیز لازم است هادیهای تحت ولتاژ به نحوی از برجها ایزوله شوند که مقره ها عامل اصلی جداسازی هادیها از پایه ها و زمین می باشد و برای اینکه بتوانند وظایف خود را که در حقیقت تامین فاصله مناسب می باشد به خوبی انجام دهند باید دارای خواص کلی زیر باشند :
- خاصیت عایقی مناسب
- مقاومت مکانیکی کافی
- تحمل الکتریکی در مقابل اضافه ولتاژ ها
- مقاومت الکتریکی بالا در جهت کاهش نشت جریان الکتریکی
- مقاوم در مقابل تغییرات درجه حرارت محیط
مسلما هرچه مقاومت الکتریکی و مکانیکی مقره ها بیشتر باشد،تحمل آنها در مقابل اضافه ولتاژها یا اضافه بارهای مکانیکی افزایش می یابد ،علاوه بر آن پایین بودن درجه عایقی مقره ها احتمال بروز جرقه بین هادیها با برجها را از طریق زنجیره مقره ها افزایش می دهد.که این امر سبب تخریب آنها می گردد که در مجموع کاهش قابلیت برق رسانی و در نتیجه خروج خطوط انتقال نیرو را به همراه خواهد داشت.