در سازمانهای نوظهور استفاده از تکنولوژی نوین ،افزایش آگاهی مصرف کننده، روند جهانی سازی و سرمایه گذاری بر اثر فشارهای ناشی از رقابت در حال افزایش هستند.
این قضیه مشمول شرکتهای دولتی و خصوصی نیز شده است به نحوی که آنها تحت فشار افزایش بهره وری و اثربخشی بسر می برند.
به منظور افزایش اثربخشی و بهره وری, سازمانها مبادرت به اتخاذ استراتژی هایی اعم از باز مهندسی ساختار[۱]، تولید ناب[۲]، کوچک سازی[۳]، دوایر منعطف[۴] و تاکید بر کارگروهی جهت افزایش کیفیت و کمیت محصول همراه با کاهش هزینه ها نموده اند.
همزمان با شروع این استراتژیها تحقیقات دیگری به اهمیت مسئله سلامتی کارکنان در نتیجه این اقدامات سازمانی توجه نشان دادند. درگذشته توجه تحقیقات سلامت سازمانی به محیط فیزیکی کار معطوف بود اما تحقیقات جدید مولفه های روانی محیط کار را بیشتر مورد تاکید قرار دادند.
محققان دریافتند که اینچنین اقدامات سازمانی بوجود آورنده مفاهیم: کنترل شغل، الزامات روانی کار، حمایت اجتماعی، امنیت شغلی که به ترتیب اثرگذار بر جسم و روان کارکنان می باشند، هستند.
بنابراین امروزه این امکان وجود دارد که استراتژیهای کاهش هزینه و افزایش بهره وری تاثیرات منفی بر سلامتی کارکنان در کشورهای صنعتی بگذارد.
اتخاذ تصمیمات مرتبط با کاهش هزینه و افزایش بهره وری ممکن است در کوتاه مدت منجر به افزایش هزینه های مالی و انسانی گردد.
بنابراین میبایست محققان عواقب ناشی از این گونه تصمیمات را به آگاهی گروهها و تصمیم گیرندگان در کار برسانند, تا آنها ضرورت تعیین فعالیتها و فرآیندهای دراز مدت مرتبط با موضوع سلامت و بهره وری هستند احساس کنند.
کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
مقدمه
بخشی از تحقیق
شواهد مهم و معنی داری مبنی بر ارتباط بین شیوع تغییرات در سازمان اعم از استراتژی کاهش هزینه و افزایش بهره وری و اثرات منفی بر سلامت کارکنان وجود دارد. هنوز دلایلی وجود دارند که باور کنیم با سیاستها و اقدامات مناسب سازمانی می توان هم موضوع بهره وری و هم سلامت کارکنان را توامان قرین با موفقیت ساخت.
این مقاله در صدد آن است که پلی بین علاقه مندان به موضوع افزایش بهره وری سازمانی و علاقه مندان به موضوع سلامت کارکنان ایجاد کند.
فرض بر این است که سلامت و بهره وری محیطهای کاری بصورت توامان از طریق مشارکت کارکنان در طول کلیه فرآیندهای تغییر و بهبود سازمانی صورت می پذیرد.
در ادامه ۱۰ مشخصه از محیطهای کاری سالم بر اساس نتایج تحقیقات اخیر که در ارتباط با کار و سلامتی انجام شده اند عنوان می گردد. این فهرست همچنین مبین این واقعیت هستند که سازمانها بایستی این استراتژیها را دنبال کنند چرا که آنها برای سلامتی کارکنان بسیار مهمند. همچنین دلیلی هستند بر اینکه باور کنیم در نظر گرفتن این اقدامات منجر به افزایش بهرهوری و موفقیتهای اقتصادی سازمانها می گردد.
هدف این نیست که به دنبال نسخه پیچ کردن یکسری سیاستها باشیم, بلکه هدف اینست که باور کنیم این استراتژیها باید از طریق مساعدت بین احزاب و تصمیم گیرندگان محیطهای کاری توسعه یابند.
مشخصه های فضاهای کاری سالم
بطور خلاصه این تحقیق برمبنای تحقیقات پیشین و اخیر که بر روی عامل تغییرات سازمانی و پیامدهای سلامتی کارکنان تاکید کرده اند استوار می باشد.
بطور سنتی از گذشته در ادبیات مرتبط با سلامت کاری ارتباط بین مشخصه های شغلی و سلامتی مورد تاکید بوده است.
یکی از این مفاهیم تعارض نقش[۶] است , این تعارض هنگامی روی می دهد که نقشهای کاری متناوباً در یک رقابت ناشایست به سر برند. همچنین این تعارض یا فشار ممکن است زمانی روی دهد که کارکنان در شرایط رنج و ناراحتی کار می کنند مثلاً شخصی که کارش با باورها و عقاید شخصی اش در تضاد است.
ابهام در نقش[۷] زمانی روی می دهد که کارکنان با اطلاعات و دستورالعملهای کاری ناکافی و اشتباه مواجه باشند.
شواهد حاکی از آنست که ابهام و تعارض در نقش علاوه بر ایجاد استرس در کار با عواملی مثل نارضایتی شغلی[۸]، تنش و کشمکش زیاد، افزایش فشار خون، مرگ و میر، اضطراب، چاقی مفرط و افسردگی در ارتباطند.
وجود اهداف متعارض در کار نیز مانع از سلامت روان و توسعه انسانی است. تعارض در هدف مانع از موفقیت کارکنان در کار گشته و بطور مثبت و قطعی با سلامت روحی و روانی کارکنان در ارتباط است.
این قضیه بسیار مهم است، بنابراین سازمانها بایستی نشانه هایی از وجود وضوح و انطباق نقش و انتظارات کارکنان فراهم آورند.
تحقیقات حاکی از آنست که وجود ارتباطات سطح بالا و با کیفیت در کار میتواند منجر به کاهش ابهام در نقش ،استرس شغلی ، افزایش رضایت شغلی و بهبود عملکرد کارکنان شود.
تحقیقات اخیر اظهار می دارند؛ در صورتیکه اطلاعات دقیق، مناسب و به هنگام درمورد تغییرات سازمانی به کارکنان داده شود احتمال کمتری وجود دارد که این تغییرات منجر به مخاطره افتادن سلامت روانی_روحی کارکنان گردند.
لذا این مهم است که کارفرمایان اطلاعات کافی از سیاستها، تغییرات و عملیات کاری را در اختیار کارکنان قرار دهند. همچنین کارفرمایان می بایستی به دنبال روشهایی جهت سازگارنمودن کار با ارزشهای کارکنان بوده به نحوی که کار برای آنها با معنی باشد.
کنترل شغل و حدود اختیارات در تصمیم گیری
کنترل شغلی کارکنان و حدود اختیارات در تصمیم گیری می تواند منجر به کاهش و تعدیل تنشهای شغلی گردد. پروفسور رابرت کراسیک (یک متخصص آمریکایی در زمینه جامعه شناسی کارکنان) مدل تنش شغلی[۱۸] اش را در دانشگاه تکنولوژی ماساچوست در دهه آغازین ۱۹۷۰به عنوان پروژه دکتری خویش مطرح ساخت.
بر خلاف انتظار مشاهداتش نشان داد که مشاغل با الزامات کاری بالا در اغلب مواقع منجر به اثرات منفی برسلامت کارکنان گردد بلکه حتی در پاره ای از مواقع دارای اثرات مثبت می باشد.
او بر این مبنا اینطور فرض کرد که درجه کنترل کارکنان بر کارشان تعیین کننده واقعی این خواهد بود که الزامات کار منجر به مخاطره افتادن سلامت کارکنان می گردد یا خیر؟
امروزه حدود اختیارات در تصمیم گیری یا به عبارتی میزان اختیار شخص در سازمان دهی کارش، میزان قابلیت ریسک در کار و میزان بکارگیری دامنه ای از مهارتهای افراد در شغل بعنوان نقش تعیین کننده در کاهش استرس و تنش شغلی به شمار می رود.
در محیطهای کاری که حدود اختیارات کارکنان در سطح بالایی قرار دارد کمتر محمتل است که سلامت روانی کارکنان به مخاطره افتد.(این پدیده در واقع بعنوان “مشاغل فعال[۱۹]” مطرح شده که منجر به ایجاد سلامتی، یادگیری و رشد و توسعه شخص می گردد.) اما در محیطهای کاری که حدود اختیارات کارکنان در سطح پایینی قرار دارد احتمال بیماری و به مخاطره افتادن سلامت کارکنان بالاست.
امنیت شغلی
جین فری[۳۴] توجه محققین را به اثرات نا امنی شغلی بر روی سلامت کارکنان جلب می کند. او که در کالج دانشگاهی لندن کار می کند، به مدت ۱۰ سال کارمندان دولت را مورد مطالعه قرار داد در این مطالعه او بطورمشخص برروی کارکنانی که تحت تاثیر اثرات بازمهندسی ساختار قرار گرفته و دوره های ناامنی شغلی را پشت سرگذاشته بودند، تحقیق کرد. او دریافت که ناامنی شغلی منجر به مخاطره افتادن سلامتی کارکنان می گردد. سایر تحقیقات نیز این قضیه را مورد تایید قرار می دهند.
همچنین نا امنی شغلی می تواند اثرات نامطلوبی بر ارتباطات زناشویی کارکنان، اثربخشی والدین در خانواده و کج رفتاریهای فرزندان آنها بگذارد.
در چندین مورد ارتباط بین نا امنی شغلی و تصلب شرایین نیز مشاهده شده است. همچنین نا امنی شغلی با افزایش غیبتهای کاری کارکنان مرتبط است.
کارکنانی که در مواجهه با نا امنی شغلی بودهاند کاهش انگیزه و رقابت ناسالم تری را به نسبت آنهایی که تحت تاثیر صدمات و آسیبهای جسمانی محیط کار بودند از خود نشان داده اند.
سرانجام، فقدان امنیت شغلی می تواند منجر به یک جوسازمانی حاکی از بیزاری و با معنی نبودن کار(که اینها بسیار بر روان انسانها اثرگذار هستند) گردد.
خلاصه
شواهد مهم و معنی داری مبنی بر ارتباط بین شیوع تغییرات در سازمان اعم از استراتژی کاهش هزینه و افزایش بهره وری و اثرات منفی بر سلامت کارکنان وجود دارد.
هنوز دلایلی وجود دارند که باور کنیم با سیاستها و اقدامات مناسب سازمانی می توان هم موضوع بهره وری و هم سلامت کارکنان را توامان قرین با موفقیت ساخت.
این مقاله سعی برآن داشت تا به برخی از این اقدامات بپردازد. شواهدی در دست است که اخیراً سازمانها برخی از این اقدامات را پذیرفته اند. هرچند که به سیاستهای ترویجی و آموزشی بیشتری جهت سوق سازمانها به این اقدامات نیاز است.
فهرست مطالب
- مقدمه
- مشخصه های فضاهای کاری سالم
- وضوح نقش و قابلیت دسترسی آن
- الزامات کاری معقول
- کنترل شغل و حدود اختیارات در تصمیم گیری
- حمایت اجتماعی محیط کار
- پاداش های عادلانه و رفتار منصفانه
- دستمزد کافی
- ساعات کاری رضایت بخش
- امنیت شغلی
- جو سازمانی امن
- ترتیبات استخدامی سالم
- خلاصه
- مقاله درمورد کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
- مشخصه های فضاهای کاری سالم
- حمایت اجتماعی محیط کار
- پروژه دانشجویی کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
- پایان نامه در مورد کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
- تحقیق درباره کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
- مقاله دانشجویی کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
- کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی در قالب پاياننامه
- پروپوزال در مورد کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
- گزارش سمینار در مورد کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی
- گزارش کارورزی درباره کوچک سازی و پیامدهای آن، اقداماتی در جهت سلامت سازمانی