مدیران واحدهای آموزشی که با هدف تعلیم و تربیت با معلمان ، کارکنان و والدین دانش آموزان ارتباط دارند باید شیوه مدیریتی متفاوتی با سایر محیط های کاری مثل مراکز تولیدی و غیره داشته باشند . اگر مدیر به معلمین تحصیلکرده و با تجربه صرفاً به عنوان یک جزء ماشین تولید بنگرد مسلماٌ در انجام وظایف خود با اشکال و فشارهای فزاینده محیط کار مواجه خواهد شد.
ایجاد رابطه مطلوب توسط مدیر با معلمین ضمن ایجاد محیطی امن ، کارایی افراد را بالا می برد و رضایت شغلی را به همراه خواهد داشت .
هدف کلی پژوهش پی بردن به این مسئله است که مدیران واحدهای آموزشی عموماً گرایش کاری دارند یا گرایش به روابط انسانی یا حالتی متوسط از این دو ؟
و تا حدی ممکن مشخص شود متغیرهایی مثل : میزان تحصیلات ، سابقه خدمت ، جنسیت ، سابقه مدیریت ، دوره های ضمن خدمت مرتبط با مدیریت و غیره ارتباطی با گرایش مدیر دارند؟
همچنین بررس شود در دوره های مختلف تحصیلی و( ابتدایی ، راهنمایی ، متوسطه ) مدیران گرایش های مختلف برخوردارند یا خیر.
نقش یک مدیر، سرپرست یا یک رهبر گروه کاری، نقشی خاص و حائز اهمیت است . رفتار، حالات و اعمال یک رهبر تاثیر مستقیم بر پرسنل دارد . بنابراین ، هر کس که عهده دار یک پست مدیریتی است باید این موضوع که رهبران کارها را از طریق دیگران انجام می دهند را به صورت روشن درک کند .