در پژوهش حاضر تاثیر رنگ بر حافظه کودکان اول دبستان پسرانه شهید عباسپور شهرستان کرج در سال 84-1383 مورد آزمون قرار گرفته است. جامعه آماری و تعداد دانش آموزان، آزمون شده 42 نفر می باشند که با استفاده از روش دو گروه مستقل و تصادفی مورد سنجش قرار گرفته اند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش یک سری تصاویر که تعداد آنها 20 عدد بوده است و به صورت رنگی در همان تعداد بصورت سیاه و سفید تهیه شده است و هر دو گروه با یک سری از این تصاویر یعنی گروهی با تصاویر رنگی و گروه دیگر با تصاویر سیاه و سفید مورد سنجش قرار گرفته اند. مساله در این پژوهش این بود که آیا رنگ بر حافظه تاثیر مثبت دارد. آیا بین رنگ و حافظه رابطه مستقیم است، که با انجام عملیات آماری که در این پژوهش از آزمون t دو گروه مستقل استفاده شده و پس از تجزیه و تحلیل نتایج زیر بدست آمده که اولاً رنگ بر حافظه تاثیر مثبت دارد، ثانیاً رابطه بین رنگ و حافظه مستقیم است.
تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
چکیده
بخشی از پایان نامه
مقدمه
حافظه موضوعی است که از دیرزمان مورد توجه انسان بوده و او همواره برای شناخت و بهبود آن کوشیده است. در واقع کمتر فردی است که با توانمندی های حافظه خویش درگیر نبوده و برای تقویت آن تلاش نکند. از نظر مردم، موفقیتهای تحصیلی و شغلی مستقیماً با این توانایی ارتباط دارد. پژوهشگران و رهبران عموماً افرادی با حافظه قوی بوده و از آن در راه رسیدن به اهداف خود کمک گرفته اند. هر چند حافظه قوی به معنای «هوش و خلاقیت» زیاد نیست آزمایشها نشان داده اند که این دو، با حافظه ارتباط مستقیم دارند. (جعفریان، 1375)
درگیری فکری با استعداد پرسش برانگیز حافظه حوضه اختصاصی انسان نوین نیست، زیرا که بسیاری از تمدنها در گذشته، منشا کارکرد و تربیت آن را عمیقاً مد نظر داشتهاند در حقیقت، مطالعه حافظه از تاریخچه ای غنی برخوردار است که به روزگاران دور یعنی آغاز تمدن مغرب زمین باز می گردد. این مطلب موضوعی است مورد علاقه و تفحص برای اندیشمندان بزرگ تمامی دوره ها بوده است.(ابراهیم زاده، 1368، ص 18)
عوامل مختلفی بر حافظه موثر هستند از جمله هیجان، هوش، سن و رنگ که در اینجا ما به تاثیر رنگ بر حافظه پرداخته ایم.
رنگ در محیط زندگی انسان اهمیت بسزایی برخوردار است تا جایی که زندگی بدون رنگ قابل تصور نیست. یکی از کیفیات بارز و ملموس اشیا و پدیده های جهان، رنگ است. از زمانی که قوه بینایی بشر به موازات رشد و تکوین سیستم فکری وی به فعلیت در آمد، قدرت پیدا کرد از رنگ به عنوان عاملی در ایجاد تمایز و تشخیص وجوه اشتراک و همچنین اختلاف اشیا استفاده کند. رنگ تدریجاً نزد بشر اولیه جنبه ای سمبولیک یا نمادین یافت. بدین معنا که بسیاری از اقوام بشر برای هر رنگی رمز ویژه ای وضوع کرده بودند، که در صورت آشنایی با آن رمزها، مخاطبان آنها میتوانستند مفاهیم مربوط را به سهولت دریافت کنند. برای نمونه در ایران باستان، سیاه، رنگ تاریکی و دنیای اهریمن بود. رنگی بود که ناخودآگاه شب را به خاطر مردم می آورد. و شب نیز به نوبه خود برای بشر احساسات نامطلوبی چون وحشت، رعب و اضطراب و … را به همراه داشت. حال آنکه سفید، رنگ روز و روشنایی بود. رنگی بود که مفاهیمی چون پاکی، صفا و خلوص و قداست را در نظر مردم تداعی می کرد.
رنگها خواه به طور جداگانه و خواه در ترکیب با یکدیگر، تاثیرات متفاوتی بر روح و روان آدمی باقی می گذارند. در واقع تاثیرات رنگها و احساساتی که در اثر مشاهده آنها در انسان ظاهر می شود، آنچنان است که امروزه رنگ در روانکاوی اشخاص بویژه کودکان در حکم یکی از عوامل اساسی تلقی می شود. رنگ و تصویر بیش از هر چیز دیگر ذهن کودک رابه خود جلب می کند برای درک رنگ و تصویر کافی است که چشم او ببیندو برای خلق آن کافیست که کودک دست در رنگ کند و بر روی کاغذ بمالد رنگ وسیله ای است که کودک آرزوها و پیامهای خود را در قالب آن بیان میکند.(دوالو، 1371، ص1)
یکی از با نفوذترین جنبه ها در کیفیت زندگیمان رنگ است. ما از قدرت ادراکمان هر روز از رنگ استفاده می کنیم.
بدون رنگ هیچ چیز بر ما قابل تشخیص نیست، علائمی که عدم ترافیک در خیابانها را باعث شوند و به وسیله آن سرعت ماشینها تنظیم شود و قابل کنترل نیست. از همه مهمتر تکنیک یادگیری (که مورد بحث ما نیز هست) بمراتب افزایش می یابد.یک وظیفه مهم رنگ این است که به قسمت سازماندهی ادراکی مغز ما علامت فرستاده و به آن کمک می کند. رنگ یکی از پارامترهای مهمی است که با ارسال علامت به قوه ادراک ما کمک و آن را سازماندهی می کند. رنگ حافظه نمودی است که توسط آن ویژگیهای متفاوت اشیاء شناسایی و لذا درک ما را از آنها روشن می کند. رنگ حافظه نمودی است که رنگ متعلق به موضوع مشخصه ادراکمان از طریق آن رنگ نفوذ می کند. بنا به دلایل زیاد مطالعه آنچه که رنگها مهارت در از بر کردن را به حداکثر میرساند بسیار مهم است. ما انسانها به رنگ اعتماد می کنیم که در زندگیمان نظم وجود دارد.]ترافیک علامت می دهد … و خیلی علامتهای دیگر به ادراک رنگ نیاز دارند به این ترتیب موثر بودن رنگ کاربرد اعمال دنیای ما آشفته می شود.
موثرترین رنگهائیکه قدرت فراگیری (از بر کردن) و همچنین نظم در زندگیمان را افزایش می دهند پیدا کنید.
همچنین رنگهائیکه حافظه فراگیری را بهتر تحریک کرده و مهارت یادگیری یا بطور خاص ناتوانی فراگیری در دانشجویان را بهبود بخشد پیدا کنید. رنگ حافظه هم چنین می تواند در تجارت نیز بکار گرفته شود مثلاً فروش بهینه توسط استفاده از رنگهائی که بیشتر مورد پستد مردم و توجه شان را بیشتر جلب می کند. پیش بردن مطالعه تاثیر رنگ بر حافظه در حوزه های وسیعی سودمند خواهد بود. بدین ترتیب زندگی ما توسط نشانه ها، علامتها و وسایل متعددی نگه داشته شده که آموزش، راهنمایی، دستورالعمل و احتیاطهای لازم را فراهم می کند. Noor در سال 2001 دریافت که دانش رنگ با نمایش موضوع در سطحهای زیادی تاثیر متقابل داشته بنابراین سیگنالها و علائم ناشی از کاربرد رنگهائیکه برای مردم آشناترند تاثیر پذیری وسایل و اشیاء را افزایش می دهد. یک علامت Stop به رنگ قرمز، آن قسمت از ذهن که دانش رنگ به آن مربوط می شود، را برای تشخیص، از موضوع مربوطه تحریک می کند. رنگ نتیجه مهم دیگری روی فرایند فراگیری در زندگیمان دارد. بعضی اوقات نیز اختلات مثل خواندن پریشی توسط رنگ تاثیر گذشته شده است.
بیان مسئله
آیا رنگ بر حافظه تاثیر مثبت دارد؟
آیا بین رنگ و حافظه رابطه مستقیم دارد؟
هدف پژوهش:
بررسی و تعیین تاثیر رنگ بر حافظه دانش آموزان کلاس اول شهرستان کرج
اهمیت موضوع:
هنر عملاً فعالیتی روانی است و به این جهت نیازمند بررسی روان شناختی می باشد زیرا از انگیزه های روانی انسان نشات می گیرد (مجله نگاه نو-1371). رنگها چه به عنوان نشانه ها و چه به صورت نمادها و چه برای زیبایی در زندگی عادی و معمولی انسان نقش عمده ای دارند، آسمان آبی، انوار زرین خورشید و دریای نیلگون سبب آرامش و شادی و آسمان خاکستری در شب تیره سبب خستگی و ترس می شود (فدایی-1371). آری رنگ یعنی زندگی، زیرا جهان بدون رنگ در نظر ما مرده جلوه می کند. علیرغم خصوصیات گوناگون، این پدیده از قواعدی پیروی می کند که شناخت آنها می تواند در بهره گیری مناسب از رنگ کمک و راهنمایی موثری باشد و با فراگیری قواعد استفاده از رنگها می توان محیط زندگی را به مکانی دلپذیر تبدیل نمود. (دکتر ملجائی، 1367، ص 11)
حافظه موضوعی است که از دیر زمان انسان به آن توجه داشته و همراه برای شناخت و بهبود آن کوشیده است. بدون حافظه، ما با هر چیزی به گونه ای مواجه خواهیم شد که گویا قبلاً آن را تجربه نکرده ایم. ارزش حافظه آنگاه بر ما روشنتر می شود که بخواهیم بر اساس موارد به خاطر سپرده شده، استدلال و قضاوتی داشته باشیم. به اضافه ما می توانیم با زمان وارد معامله شویم. ارتباط دادن زمان حال به گذشته و پیش بینی نسبت به آینده، به دلیل وجود چیزهائی است که ما در حافظه مان انبار کرده ایم. حتی ادراک ما از وجود خود نیز بستگی به یادآورهای ما نسبت به گذشته مان است.(جعفریان، 1375 ص 13)
فرضیات پژوهش:
رنگ بر حافظه تاثیر مثبت دارد. بین رنگ و حافظه رابطه مستقیم وجود دارد.
متغیرهای اساسی پژوهش:
الف: متغیر وابسته: متغیر وابسته پاسخ برون داد یا ملاک است و عبارت از وجهی یا جنبه ای از رفتار یک ارگانیزم که تحریک شده است. متغیر وابسته متغیری است که مشاهده یا اندازه گیری می شود تا متغیر مستقل بر آن معلوم و مشخص شود. در پژوهش حاضر متغیر وابسته حافظه دانش آموزان می باشد.
ب:متغیر مستقل: متغیر مستقل به مغییری گفته می شود که از طریق آن متغیر وابسته تبیین یا پیش بینی می شود. به این متغییر، متغییر محرک یا درون داد گفته می شود و متغییر است که توسط پژوهشگر دستکاری می شود، در پژوهش حاضر متغییر مستقل رنگ می باشد.
تعاریف عملیاتی:
رنگ: بنا به تعریفی رنگ عبارتست از ارتعاش نسبی از ارتعاش نسبی انرژی و ضبط آن به وسیله سلول هایی محیطی که پس از انتقال به مغز اثر آن متظاهر می شود. بعبارت دیگر نوری که از سطح اشیاء به چشم ما منعکس می گردد رنگ نامیده میشود. لذا منظور از رنگی بودن یک جسم در واقع خاصیت جذب و انعکاس طول موج های مشخصی از نور می باشد به طور مثال یک سطح قرمز رنگ تمام نورهای رنگی را جذب کرده و فقط رنگ قرمز را منعکس می کند و در نتیجه آن جسم به رنگ قرمز مشاهده می شود (علی اکبرزاده، 1373 ص 39)
حافظه: حافظه عبارت است از نگهداری Retention و یادآوری Recall آنچه که یاد گرفته شد. یادگیری، نگهداری و یادآوری لازمه حافظه می باشد و کاملاً به یکدیگر وابسته هستند. فراگیری و یادگیری عبارت است از انباشتن اطلاعات در مخزن حافظه و نگهداری شامل تداوم حافظه است در جریان زمان، استخراج اطلاعات را از مخزن حافظه به هنگامی که مورد نیاز است یادآوری گویند.
پیشینه پژوهش
از روزگاران بسیار دور، رنگ ها همواره پیرامون بشر را احاطه کرده و وی را تحت نفوذ خود در آورده اند و چندی بیش نیست که ما قادر به تولید و استفاده از آنها شدهایم تا بیش از قرن نوزدهم، فقط تعدادی رنگ و مواد رنگی شاخته شده بودند که بیشتر آنها گران بودند، به طوریکه استفاده از پارچه های رنگی و مواد تزئینی فقط در انحصار ثروتمندان بود. صدها هزار حلزون زندگی خود را از دست دادند تا امپراطور روم بتواند رادی بنفش خود را به تن کند. در صد سال اخیر بود که وضع یاد شده دگرگون شد، نخست از ترکیب آنیلین و بعدها از طریق مشتقات قطران زغال و اکسیدهای متالیک رنگ را به راحتی بدست آوردند. زندگی بشر اولیه تحت تاثیر دو عاملی قرار داشت که خارج از کنترل او بودند این دو عامل عبارت بودند از روز و شب و تاریکی و روشنایی شب محیطی را پدید می آورد که فعالیت بشر را متوقف می کرد و لذا بشر اولیه به غار خود پناه می برد و خود را در پوست حیوانات می پیچید و به خواب فرو می رفت. روز موجب محیطی بود که در آن کار به محل مقدور بودند و لذا بشر اولیه دوباره دست به کار می شد تا توشه مواد غذایی خود را پر کند یا به جستجوی شکار بپردازد. رنگهای مرتبط با این دو محیط عبارتند از رنگ آبی متمایل به تیره آسمان شب و زرد روشن نور آفتاب.
مفهوم رنگ: یک هنرمند واقعی در طی خلق یک اثر هنری، بیش از هر چیز اولویت را به تاثیرات رنگ در کار خویش اختصاص می دهد. زیرا که غالباً این تاثیرات به وضوح در دیدگان مخاطبان وی منعکس می شود از این رو است که هنرمند خلاق بیش از آنکه خود را درگیر مقوله هایی چون شناخت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عناصر بنیادین رنگ کند، توجه خود را صرف بررسی تاثیر عامل رنگ در کار خویش می کند البته در بسیاری از موارد دنیای رنگها چنان در هاله ای از رمز و راز معنویت فرد می رود که تاثیرات آن را نه در دیده بینندگان بلکه در تار و پود آنان باید جست حال برای ما که در ابتدای راه شناخت مفاهیم اساسی رنگ قرار داریم. این سوال پیش می آید که آیا یک هنرمند برای درک مفاهیم زیبایی شناختی رنگ در یک اثر هنری ملزم به آشنایی با یک سلسله اصول و قواعد مشخص است؟ یا اینکه در این راستا باید از الهامات درونی و دستاوردهای ذهنی خویش مدد جوید؟ برای پاسخ به این پرسش کلیدی صلاح می دانیم که از دانش و تجربیات هنرمندانی که سالیان زمینه شناخت مفاهیم رنگ، اصول و قوانینی وضع کرد که تا به امروز به قوت و اعتبار خویش پا بر جا هستند. وی در پاسخ به پرسش مذکور چنین می گوید: اگر شما بی آنکه در مورد تئوری رنگها مفاهیم اساسی آن مطالعه عمیق داشته باشند، موفق شدید که با استفاده از عامل رنگ آثار برجسته هنری بیافرینید پس شیوه خویش را دنبال کنید، و در پی دست یافتن به تئوریهای جدید رنگ خود را سر در گم نکنید. اما اگر شکست خود را در زمینه خلق آثار برجسته هنری، ناشی از بی تجربگی و عدم آشنایی با مفاهیم و تئوریهای جدید رنگ می دانید، پس لازم است که به مطالعه عمیق و گسترده در این راستا دست بزنید. تئوریها و فرضیات هنری بویژه در قلمرو رنگ ممکن است هنگامی به کار هنرمند بیاید که وی از لحاظ فکری و روحی، آمادگی لازم برای خلق یک اثر را نداشته باشد. والا هنگامی که در قله احساسات و عواطف درونی قرار بگیرد، مسئله آفرینش نیز خود به خود حل می شود. بحث ما بر حل محور انگیزهای درونی هنرمند و از سوی دیگر دانش اکتسابی وی در زمینه رنگ و فرضیات مختلف آن دور می زند در این خصوص و برای روشنی مطلب جا دارد که دنیای موسیقی و آوها را با دنیای نقاشی و رنگها بسنجیم. در عالم موسیقی، ممکن است ما به آهنگسازی برخورد کنیم که هرچند تجربیات فراوانی راجع به تئوری و جزئیات تکنیکی این هنر دارد، اما به عنوان یک هنرمند خلاف ناموفق است. این مساله در مورد یک نقاش نیز صادق است. نقاشی که چشمه احساسات و الهامات درونی وی خشکیده است، حتی به عنوان بزرگترین تئوریسین رنگ نیز، هرگز قادر به آفرینش شاهکاری هنری نخواهد شد. طبق مطالعات خبرگان و صاحبنظران موسیقی، موتسارت این نابغه عالم موسیقی در خلق بسیاری از شاهکاری مسلم خویش. پیش از آنکه به تفکر پیرامون ذهنیات خویش بپردازد، تا حد قابل ملاحظه ای تحت تاثیر الهامات و احساسات آنی خویش بوده است.
این نکته قابل توجه است که در عصر حاضر مقوله رنگ منحصراً مورد توجه نقاشان و هنرمندان خلاق نیست. رنگ در علم شیمی، در دنیای مد ، عکاسی و سایر زمینه ها توجه همگان را به خود جلب کرده است. هرچند که این توجه صرفاً به کیفیات مادی و صوری رنگ محدود نمی شود. به عبارت دیگر رنگ در عصر تکنولوژی، بازیچه ای است بس مبتذل و پیش پا افتاده که از معنویت جدا مانده و دیگر قادر به انتقال تفکرات عمیق و تجربیات حسی هنرمند نیست. رنگها سرشار از نیروهایی بس خارقالعاده هستند. نیروهایی که مانند هسته های انرژی زا و گرما بخش، تماشاچی خویش را متاثر می سازند. صرفنظر از تاثیرات مثبت یا منفی که بر ضمیر ناخودآگاه آنها باقی می گذارند. هنرمند خلاق نه تنها باید در دنیای بیکران رنگها به سیر و سیاحت بپردازد و توشه خویش را از تجربه های عملی آکنده سازد بلکه همچنین لازم است تا مفاهیم رنگ را در کلیه ابعاد بشناسد. اما مهمترین این ابعاد که اعتبار مفاهیم زیبایی شناسی رنگ متکی بدانهاست، ابتدا شناخت رنگ به عنوان یکی از برجسته ترین عوامل ترکیب بندی و دیگر قدرت رنگ در برقراری ارتباط است ما بین فرستنده که همان هنرمند خلاق است و گیرنده که مخاطبین و تماشاچیان را در بر می گیرد. در بعد اخیر هنرمند ناگزیر از درگیری با مفاهیم روان شناختی رنگ می شود. حال که تا حدی به مفهوم رنگ از دریچه هنر پی برده ایم، جا دارد که شمه ای نیز درباره واژه رنگ صحبت کنیم. واژه رنگ علاوه بر مفهوم حاضر و مصطلح خود در سیر تاریخی زبانهای فارسی، بر معانی دیگری نیز دلالت داشته است. همچون رنگ در معانی مکر و حیله، خوشحالی، نفی و فایده و یا نوعی بز کوهی، اما بدیهی است که معانی فوق در زبان فارسی امروز متروک شده و دیگر مورد استفاده ندارد. اگرچه هنوز می توان اذعان داشت که رنگ در امثال و حکم و اصطلاحات مرکب فارسی رایج و به صورت مجازی به کار می رود چنانکه در ترکیب «کسی را رنگ کردن) رنگ دیگر بر مفهوم حقیقی خویش دلالت نمی کند و معانی فریب دادن و گول زدن را القا می کند. در همین راستا باید یادآور شویم که رنگ در حکم یکی از نشانه های طبیعی نیز قلمداد می شود. سرخی در سیمای اشخاص معمولاً نشانه سلامت و صحت طبع، زردی نشانه بیماری و رنجوری، سفیدی یا رنگ پریدگی نشانه ترس، ضعف و یا ناشی از احساسات دیگر بوده است.(دوالو، 1378، ص1)
رنگ شناسی کودکان:
قدرت بینایی نوزاد با تشخیص تاریکی از روشنایی آغاز می شود و سپس حرکت را تشخیص می دهد و آنگاه شکل اشیاء توجه او را جلب می کند. شناخت رنگها آخرین مرحله است. تشخیص تاریکی از روشنایی اولین مرحله و ابتدایی ترین احساس بینایی است.(ابیدزاده، 1376، ص 25)
پس از اینکه کودک به سنین بالاتر راه یافت قدرت تمایز رنگها نیز در او افزایش می یابد و هر رنگی برایش معنی و مفهوم روحی پیدا می نماید. کودک به طور طبیعی به رنگهای روشن، شاد و امید بخش علاقمند و رنگهای تیره و ناامید کننده گریزان است او تن های مختلف یک رنگ را تشخیص نمی دهد و همه درجات مختلف قرمز را به رنگ لاله می بیند. تن های گوناگون آبی در دنیای پیرامونش برایش یک رنگ است، آبی دریا و از رنگ زرد جزء شعاع خورشید نمی شناسد. رنگ شناسی کودکان رابطه مستقیمی با اشیاء مورد تماس آنها دارد. (سیدی، 1368، ص 69)
این مطلب نشان می دهد که کودکان به رنگهای اشیاء موجود در محیط توجه دارند و حتی بعضی مواقع این اشیاء از طریق زبان رنگی خود یا کودکان ارتباط برقرار میکنند. البته پس از یک دوره سنی مسئله رنگ در ذهن کودک تثبیت می گردد و به حدی این درک رشد می نماید که از لحاظ روانشناسی رنگها و تاثیرپذیری آنها در کودکان 5 ساله به بالا همانند افراد بالغ می گردد. اگر کودکان را که دارای سن های مختلف می باشند برگزینیم و به هر یک تعدادی اشکال هندسی که دارای رنگهای مختلفند نشان دهیم که آنها را از نظر شکل و اندازه و خواه از لحاظ رنگ با یکدیگر مقایسه کنند. خواهیم دید که انتخاب کودکانی که به دو سال و نیم نرسیده اند بر پایه شکل و اندازه است (در این موقع رنگ را کاملاً تشخیص نمی دهند) و انتخاب کودکانی که از دو سال و نیم تا چهار سال و نیم دارند بر اساس رنگ است. در این سن علاقه به رنگ زیاد و رشد رنگ در شرف تکامل است، لیکن از این سن به بعد مجدداً شکل و اندازه توجه را جلب می کند و تقریباً دارای همان ادراک خواهد شد که در اشخاص بالغ وجود دارد. (جلالی، 1361، ص 38)
از طرفی کودکان پس از آشنایی مقدماتی با رنگها نسبت به آنان عکس العمل نشان می دهند تا آنجا که بعضی از رنگها را نسبت به بعضی دیگر ترجیح می دهند. لذا کودکان ضمن درک رنگها و تاثیرپذیری از آنها جهات مختلفی اعم از روانی و احساسی و عاطفی و رفتاری به رنگهای به خصوص گرایش پیدا کرده و نوعی حالت تامل بین آنها و رنگها در به وجود آمدن مسائل مختلف روانی کودکان بیش از افراد بالغ تاثیرگذار بوده و طبعاً در شخصیت پردازی وی موثر است. گاه تاثیرات به جا مانده از نحوه برخورد رنگ در زمان کودکی تا پایان عمر باقی می ماند. اصلاح املاء کودک یا دفترچه ریاضی وی با خط قرمز توسط معلم به واسطه جذابیت و کشش خاصیت هشداردهی این رنگ همانگونه که در چراغ قرمز خیابان دیده می شود انجام می پذیرد.(علی اکبرزاده، 1373ص 31)
تاثیر روانی رنگها در انسان:
بدیهی است که چگونگی تاثیر انسان از رنگها ماهیت کاملاً روانی داشته و به طور غیر مستقیم در هنجارها واکنش ها، عکس العمل ها و رفتارهای فرد موثر می باشد. هر عاملی که روان انسان را تحریک کند در واقع محرکی بر گیرنده های عصبی است. تاثیر رنگ بر انسان نیز دقیقاً چنین است ولی در حد غیرمحسوس و ناآگاهانه و در بعضی موارد نیمه آگاهانه البته تاثیر رنگ ها در انسان شدید و آنی نیست. مثلاً از رنگ آبی نمی توان به عنوان یک دارو یا مسکن برای رفع سردرد استفاده کرد و از رنگ قرمز در ایجاد تحریک سریع بهره جست ولی در هر حال رنگها اثرات جزئی دارند که در مدت زمان طولانی بر روی هم انباشته می شود و آثار قابل توجهی بر جای می گذارند.(علی اکبرزاده، 1373، ص 23)
هیجانات با دنیای رنگها، اصوات، اشکال و فصل ها در ارتباط هستند. روح بارور انسان باغی مملو از درختان است که هیجانات از میوه های تلخ و شیرین آن تغذیه می کنند. به عنوان مثال نوعی طبقه بندی کیهانی وجود دارد که بر اساس هیجانات تنظیم شده است و در آن علاقه و محبت به رنگ سبز، خوش خلقی به سفید، ترحم به خاکستری، خشم به قرمز تیره، قهرمانی به نارنجی، تعجب به زرد، تنفر به نوع خاصی از آبی و غیره مربوط می شوند.(سازمان، 1369، ص12)
حافظه:
در مواقعی بین چهارمین و هفتمین ماه زندگی، یک تغییر شگفت آور میان نوزادان با والدینشان اتفاق می افتد. نوزادان چهارماهه ، در محیط اطراف خود به وضوح میان انسان و غیر انسان فرق می گذارند. آنها به چهره انسان بیش از محرکهای غیر انسانی لبخند می زنند و غان و غون می کنند. ولی قادر به تمایز میان چهره های انسانی نیستند. احتمال دارد آنها به یک غریبه مثل یک والد لبخند بزنند. اما در شش یا هفت ماهگی، این حالت به طور قابل توجهی تغییر می کند. در این سن والدین می توانند یک لبخند گرم و صمیمانه از نوزاد خود بگیرند، در حالی که غریبه ها قادر به انجام این کار نیستند. نوزاد شش یا هفت ماهه در رویارویی با غریبه ها گریه می کند، گویی که می خواهد از آنها دوری جوید(آیس ورث، 1973). به نظر می رسد نوزادان در این سن والدین خود را به عنوان افرادی آشنا و خاص تشخیص می دهند. اجازه دهید در سیر تحول چند سال جلوتر از دوران نوزادی برویم فرض کنید دو دختر یکی شش ساله و دیگری نه ساله به یک مهمانی سرسره بازی، در پایان وقت مدرسه دعوت شدهاند. هر دو آنها در مورد این مهمانی هیجان زده هستند آنها کاملاً علاقمندند که بردن اسکیتهایشان به مدرسه به خاطر داشته باشند، با این حال فقط دختر بزرگتر واقعاً سعی می کند تا از بردن اسکیتهایش به مدرسه مطمئن شود. او اول اسکیتها را کنار کیف نهارش می گذارد و سپس کلمه اسکیت را روی یک تکه کاغذ می نویسد و آن را روی آینه دستشویی می چسباند. در عوض دختر کوچکتر امیدوار است که اسکیتها را به خاطر خواهد آورد. او برای این یادآوری تلاش نمی کند. به عنوان آخرین توقف مادر مرور بر این تحول، یک دانش آموز سال آخر دبیرستان را در نظر می گیریم که خودش را برای امتحان درس تاریخ آماده می کند. او در این درس به عبارتهایی توجه می کند که در ضمن کتاب زیر آنها خط کشیده است. به نظر می رسد که او مرحله به مرحله قسمتهای مشخص شده را برای خودش تکرار می کند و سپس نگاهش را از متن بر می گرداند و سعی می کند عبارتهای خط کشیده را به خاطر آورد. ما هرچه بیشتر به این صحنه نظاره می کنیم، بیشتر و بیشتر تحت تاثیر تنوع و خلاقیت کوششهای دانش آموزان برای آمادگی در امتحان قرار می گیریم. ما این مبحث را از این نظر با مثالهای فوق شروع کردیم که آنها سه مشخصه مهم حافظه را نشان میدهند. نخست باید به طور کاملاً ساده گفت که حافظه تحول پیدا می کند؛ هرچه کودکان بزرگتر می شوند به طور موثر و کارآمدتری بخاطر می آورند. البته این واقعیت برای کسانی که با کودکان کار کرده اند تعجب آور نیست اما توصیف دقیق این تغییرات و یا توضیح اینکه چرا اتفاق می افتد مسائلی جالب و تا حدود زیادی پیچیده هستند. مشخصه دوم این است که حافظه به مهارتهای مختلفی اطلاق می شود. برای مثال شناخت یک فرد از روی یک چهره، نوع متناوبی از رفتار حافظه نسبت به آمادگی آن فرد برای شرکت در یک امتحان است. بدیهی است که هر دوی آنها نمونه هایی از رفتار وسیله یادیار هستند، اما به نظر می رسد که هر کدام از آنها نوع متفاوتی از مهارتهای حافظه را نشان می دهند. مسئله این است که حافظه یک فرایند یا ساختار مجزا نیست، بلکه توضیحی مناسب برای مجموعه ای از فرآیندهای شناختی است. تحول حافظه نیز ترکیبی از تغییر در هر یک از چند جزء حافظه است.
عوامل موثر بر یادگیری و تقویت حافظه:
- سن انسان نقش بسیار مهمی در یادگیری دارد، نوع یادگیری هرچه باشد، معمولاً بزرگسالان جوان خیلی بهتر و سریعتر از کودکان خردسال و بزرگسال سالمند یاد می گیرند.
- هوش: به طور کلی، سرعت یادگیری با هوش فرد رابطه مثبت دارد. همین واقعیت اجازه داده است که از فعالیت های یادگیری برای اندازه گیری هوش استفاده کنند، یعنی مواردی را به افراد یاد بدهند و کسی را که زودتر از بقیه آموخت باهوشتر از کسانی بدانند که دیرتر می آموزند. این طلب را نیز نباید فراموش کرد که می توان با تمرین بیشتر کمبود سرعت یادگیری را میزان کرد، به عنوان مثال اگر دوست شما باهوش تر از شماست و در نتیجه یک درس را با دو بار خواندن یاد می گیرد، شما احتمالاً با پنج بار خواندن می توانید همان مطلب را مثل او یاد بگیرید. در ضمن لازم است بدانید دانش آموزی که تا کلاس چهارم آمده است منطقاً کمبود هوشی ندارد.
- انگیزه: انگیزه عاملی است که انسان را به فعالیت وادار می کند. اگر انگیزه فرد برای یادگیری در سطح متوسط باشد، میزان یادگیری او بیش تر می شود، اگر انگیزه در سطح خیلی بالا یا خیلی پایین باشد، سرعت یادگیری کم می شود. انگیزه ای که در سطح بالا باشد رفتار انسان را مختل می کند و این اختلال به صورت یک عامل بازدارنده برای یادگیری در می آید. اضطراب و نگرانی نیز سرعت یادگیری را کاهش می دهد و در انگیزه خیلی پایین هم فرد رغبت یادگیری ندارد.
فهرست مطالب و منابع
فصل اول : مقدمه
- مقدمه 1
- بیان مسئله 4
- هدف پژوهش 4
- اهمیت موضوع 4
- فرضیات پژوهش 5
- متغیرهای اساسی پژوهش 5
- تعاریف عملیاتی 6
فصل دوم : پیشینه تحقیق
- مفهوم رنگ 8
- پیدایش رنگها 11
- دسته بندی رنگها 14
- رنگ شناسی کودکان 21
- رویت رنگ 25
- طبیعت رنگها 26
- آمیزش رنگها 27
- اختلالات رویت رنگ 30
- فیزیولوژی رنگ 32
- تقویت درک رنگ 33
- حافظه 34
- رشد حافظه در نوباوگی 40
- حافظه چیست ؟ 42
- انواع حافظه 46
- حافظه کوتاه مدت 47
- حافظه بلند مدت 49
- اندازه گیری حافظه (یادآوری با فرایند شناسی بازآموزی) 53
- حافظه سازنده 56
- عوامل موثر بر یادگیری و تقویت حافظه 57
- تداعی اندیشه ها 59
- درباره فرایند به خاطر سپردن 61
- حافظه و فراگیری 63
فصل سوم : روش اجرای تحقیق
- جامعه آماری 69
- روش تحقیق 69
- نمونه 69
- حجم نمونه 69
- روش نمونه گیری 70
- ابزار تحقیق 70
- روش و چگونگی اجرا 70
- روش آماری 71
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل
- جدول شماره 1 و 2 برای گروه رنگی و بازشناسی همراه با نمودار 73
- جدول شماره 3 برای گروه سیاه و سفید همراه با نمودار 74
- جدول شماره 4 برای بازشناسی گروه سیاه و سفید همراه با نمودار 75
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
- خلاصه مطالب 82
- محدودیتهای پژوهش و پیشنهادات
- منابع
- چکیده
منابع
- ابراهیم زاده، مجتبی (1368). حافظه آنی، انجمن اندیشه پیشرفته، انتشارات وحی
- اد، ژرارد.(1369). رنگها برای سلامتی شما، مترجم ساعد زمان، تهران:انتشارات قنیه.
- بهرامی، هادی. (1372) . آزمونهای شناختی و بالینی، انتشارات دانشگاهی
- بشارتی فر، رجب محمد.(1378). گزیده ای از دانستنیهای روان شناسی تربیتی، ناشر مولف.
- پارسا، محمد. (1380) روان شناسی یادگیری، تهران:انتشارات دانشگاه پیام نور
- جلالی، مهدی(1361). روان شناسی کودک، تهران، انتشارات امیرکبیر
- داولو، منصور(1378). رنگ شناسی(1)، تهران:شرکت و چاپ و نشر کتابهای درسی
- سیدی، حسین.(1368). مجموعه مقالات کودک و نقاشی، انتشارات برگ
- سولسو، رابرت ال.(1371) روان شناسی روان شناختی، ترجمه:فرهاد ماهر، انتشارات رشد.
- صبورا، رودیاری و آیین، احمد(1368) آیین بهزیستی اسلام، تهران:دفتر نشر فرهنگ اسلامی
- علی اکبرزاده، مهدی.(1373). رنگ و تربیت، انتشارات سعید نو
- دکتر قریب، عبدالکریم. (1372). درس برای تقویت حافظه، تهران، نشر توسعه، موسسه خدمات
- کیل، رابرت.(1374)تحول حافظه در کودکان، مترجم:یاور دهقانی هشتجین، تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- دکتر گنجی، حمزه(1372) روان شناسی عمومی، انتشارات بعثت
- ل مان، نرمان. (1371). اصول روانشناسی، مترجم: محمود صناعی، تهران:نشر اندیشه
- لوشر، ماکس. (1368). روان شناسی رنگها، مترجم:منیژه روانی پور، انتشارات فتحی
- لوشر، ماکس.(1372) هنر برای کودکان عادی و استثنایی، مترجمان:لیلا مهر ادبی، و حمیده مقدسی، انتشارات موفق
- لوشر. ماکس.(1376). روانشناسی رنگها، مترجم ویدا ابیدزاده- انتشارات درسا
- ماتلین، ماکارت.(1371) روان شناسی احساسی و ادراک، مترجم:زهرا درویزه، انتشارات دانشگاه، الزهرا
- محی الدین، بناب، مهدی،(1374). روانشناسی احساس و ادراک. نشر دانا
- دکتر نادری. عزت الله و سیف نراقی، مریم (1376) احساس و ادراک از دیدگاه روان شناسی ، انتشارات بدر
- دکتر ونیلند، جیمز (1376) چگونه حافظه خود را تقویت کنیم، ترجمه: شمس الدین زرین کلک، انتشارات مروارید.
- هیکبی، کنت آل. (1375) همه چیز درباره حافظ شما، مترجم: محمد جعفریان. دفتر تحقیقات و انتشارات.
- یوهانس، اتین(1368). عناصر رنگ، مترجم:حسن ملجائی- انتشارات پارت
- مجله پیوند.(1359). انجمن اولیاء و مربیان- شهریور 1359، شماره 125
- مقاله درمورد تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
- حافظه و فراگیری
- عوامل موثر بر یادگیری و تقویت حافظه
- پروژه دانشجویی تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
- پایان نامه در مورد تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
- تحقیق درباره تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
- مقاله دانشجویی تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
- تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری در قالب پاياننامه
- پروپوزال در مورد تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
- گزارش سمینار در مورد تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری
- گزارش کارورزی درباره تاثیر رنگ بر حافظه کودکان و عوامل موثر بر یادگیری